لینک کردن Autoshape و Textbox وساخت کمبو باکس های مرتبط در اکسل

آیا تا به حال به مرتبط كردن یك text box یا یك AutoShape به یك سلول نیاز پیدا كرده اید؟ با این ترفند شما می توانید اطلاعات یك سلول را به یك text box یا یك AutoShape بصورت لینك منتقل كنید.                         با این آموزش همراه باشید
۱) اولا یك text box یا یك AutoShape رسم كنید.
۲) حالا text box یا AutoShape ایجاد شده را انتخاب (select) كنید.
۳) روی formula bar (نوار بالای صفحه كه فرمولها در آن نمایش داده میشوند) كلیك كنید و علامت = را تایپ كنید.
۴) حال بر روی سلول مورد نظرتان كلیك كنید و كلید enter را فشار دهید. همانطور كه مشاهده می كنید اطلاعات سلول مور نظرتان به text box یا AutoShape بصورت لینك منتقل شده است. حالا میتوانید از روشهای معمول format دلخواهتان را به text box یا AutoShape بدهید.                                                         

این ترفند در اکسل یکی از ترفند های پرکاربرد است که روزانه ما با آن سر و کار زیادی داریم .

فرض کنید ما در اکسل می خواهیم یک لیست به بوجود آوریم به نحوی که فرد فقط حق انتخاب از یکی از گزینه ها تعریف شده  در سیستم  را داشته باشد

 

 سلول B1 را انتخاب کرده

 

یعنی مسیر DATA=>DATA TOOLS =>DATA VALIDATION => DATA VALIDATION=>SETTINGS

را دنبال کرده و در قسمت ALLOWگزینه لیست را انتخاب کرده و در قسمت SOURCE ناحیه مربوط به هر مورد را انتخاب می کنیم بعنوان مثال برای مقطع تحصیلی ناحیه I2:I4 را انتخاب میکنیم .همین کار را برای رشته و استان نیز انجام می دهیم .

اما انچه که در این ترفند قصد آموزش آن را داریم برای موارد گرایش  و محل کار می خواهیم انجام دهیم .

برای این کار ابتدا لازم است تا مراحل زیر را دنبال کنیم

1-      ناحیه N2:N8 را انتخاب کرده ،کلیک راست کنید و DEFINE NAME  را بزنید و در قسمت  NAMEدقیقا عبارت سلول N1 یعنی تهران را وارد کنید

2-      ناحیه 02:05را را انتخاب کرده ،کلیک راست کنید و DEFINE NAME  را بزنید و در قسمت  NAMEدقیقا عبارت سلول 01 یعنی کارگاه را وارد کنید

3-      سلول B3  را انتخاب کرده و و مسیر

 DATA=>DATA TOOLS =>DATA VALIDATION => DATA VALIDATION=>SETTINGS

را دنبال کنید و در قسمت ALLOWگزینه لیست را انتخاب کرده و در قسمت SOURCE فرمول

=INDIRECT($B$2)

را وارد کرده و OK  را بزنید

4-      مرحله 3 را برای سلول B5 نیز تکرار کنید به نحوی که در قسمت SOURCE فرمول

 =INDIRECT($B$4)

را وارد کرده و OK  را بزنید

با این کار ما سلول های B3  و  B5 را محدود به انتخاب هاب سلول های B2  و B4 کرده ایم

        حق انتخاب ما با توجه به انتخاب استان تهران یا شیراز محدود به گزینه های دفاتر و کارگاه ها می شود .

برای اینکه دسترسی شیت فقط به محدوده A1:B5 باشد ما میتوانیم  ستون C را مانند شکل زیر انتخاب

 

همزمان کلید های CTRL  + !  SHIFT+ را زده تا تمام محدوده باقیمانده در قسمت چپ جدول در شیت اکسل انتخاب شود سپس بر روی ناحیه انتخاب شده راست کلیک کرده و گزینه HIDE  دراکسل را انتخاب می کنیم

همین کار را برای ردیف های زیر جدول انجام میدهیم

لینک کردن Autoshape و Textbox وساخت کمبو باکس های مرتبط در اکسل

آیا تا به حال به مرتبط كردن یك text box یا یك AutoShape به یك سلول نیاز پیدا كرده اید؟ با این ترفند شما می توانید اطلاعات یك سلول را به یك text box یا یك AutoShape بصورت لینك منتقل كنید.                         با این آموزش همراه باشید
۱) اولا یك text box یا یك AutoShape رسم كنید.
۲) حالا text box یا AutoShape ایجاد شده را انتخاب (select) كنید.
۳) روی formula bar (نوار بالای صفحه كه فرمولها در آن نمایش داده میشوند) كلیك كنید و علامت = را تایپ كنید.
۴) حال بر روی سلول مورد نظرتان كلیك كنید و كلید enter را فشار دهید. همانطور كه مشاهده می كنید اطلاعات سلول مور نظرتان به text box یا AutoShape بصورت لینك منتقل شده است. حالا میتوانید از روشهای معمول format دلخواهتان را به text box یا AutoShape بدهید.                                                         

این ترفند در اکسل یکی از ترفند های پرکاربرد است که روزانه ما با آن سر و کار زیادی داریم .

فرض کنید ما در اکسل می خواهیم یک لیست به بوجود آوریم به نحوی که فرد فقط حق انتخاب از یکی از گزینه ها تعریف شده  در سیستم  را داشته باشد ق

 

 سلول B1 را انتخاب کرده

 

یعنی مسیر DATA=>DATA TOOLS =>DATA VALIDATION => DATA VALIDATION=>SETTINGS

را دنبال کرده و در قسمت ALLOWگزینه لیست را انتخاب کرده و در قسمت SOURCE ناحیه مربوط به هر مورد را انتخاب می کنیم بعنوان مثال برای مقطع تحصیلی ناحیه I2:I4 را انتخاب میکنیم .همین کار را برای رشته و استان نیز انجام می دهیم .

اما انچه که در این ترفند قصد آموزش آن را داریم برای موارد گرایش  و محل کار می خواهیم انجام دهیم .

برای این کار ابتدا لازم است تا مراحل زیر را دنبال کنیم

1-      ناحیه N2:N8 را انتخاب کرده ،کلیک راست کنید و DEFINE NAME  را بزنید و در قسمت  NAMEدقیقا عبارت سلول N1 یعنی تهران را وارد کنید

2-      ناحیه 02:05را را انتخاب کرده ،کلیک راست کنید و DEFINE NAME  را بزنید و در قسمت  NAMEدقیقا عبارت سلول 01 یعنی کارگاه را وارد کنید

3-      سلول B3  را انتخاب کرده و و مسیر

 DATA=>DATA TOOLS =>DATA VALIDATION => DATA VALIDATION=>SETTINGS

را دنبال کنید و در قسمت ALLOWگزینه لیست را انتخاب کرده و در قسمت SOURCE فرمول

=INDIRECT($B$2)

را وارد کرده و OK  را بزنید

4-      مرحله 3 را برای سلول B5 نیز تکرار کنید به نحوی که در قسمت SOURCE فرمول

 =INDIRECT($B$4)

را وارد کرده و OK  را بزنید

با این کار ما سلول های B3  و  B5 را محدود به انتخاب هاب سلول های B2  و B4 کرده ایم

        حق انتخاب ما با توجه به انتخاب استان تهران یا شیراز محدود به گزینه های دفاتر و کارگاه ها می شود .

برای اینکه دسترسی شیت فقط به محدوده A1:B5 باشد ما میتوانیم  ستون C را مانند شکل زیر انتخاب

 

همزمان کلید های CTRL  + !  SHIFT+ را زده تا تمام محدوده باقیمانده در قسمت چپ جدول در شیت اکسل انتخاب شود سپس بر روی ناحیه انتخاب شده راست کلیک کرده و گزینه HIDE  دراکسل را انتخاب می کنیم

همین کار را برای ردیف های زیر جدول انجام میدهیم

کاربرد نام گذاری محدوده‌ ها در فرمول‌ نویسی در اکسل

نام گذاری محدوده در اکسل اغلب کاری اضافی و وقت گیر تلقی می‌شود. اگر با حجم انبوهی از داده‌های جدول بندی شده مواجه شوید و اگر در فرمول‌هایتان مجبور به استفاده از این داده‌ها باشید، ارزش نام گذاری محدوده در اکسل بیش از پیش برایتان روشن خواهد شد.

 

در اکسل هر سلول به صورت پیش فرض نامی مخصوص به خود (آدرس) دارد.                                              (هر سلول از تقاطع یک ستون و یک سطر تشکیل شده و نام سلول نیز برگرفته از همین سطر و ستون ها است، ). استفاده از نام یا آدرس سلول ها و محدوده ها در فرمول نویسی کاری است که تقریباً از مبتدی ترین تا حرفه‌ای ترین افراد به صورت مکرر انجام می‌دهند.

مزایای نام گذاری محدوده در اکسل

گنجاندن آدرس سلول‌ها و کنترل صحت آنها در فرمول، کار دشواری است و نیاز به دقت زیادی دارد. برای راحتی در این امر امکانی در اکسل وجود دارد که به کمک آن می‌توانید روی سلول‌ها و محدوده ها اسم گذاشته، و به جای قید آدرس سلول‌ها، از نامی که خودتان به آنها اختصاص داده‌اید استفاده کنید. نام گذاری محدوده در اکسل راهکاری است که در فرمول نویسی های گسترده باعث کاهش خطاهای رایج در آدرس دهی می‌شود. چه بسا زمان زیادی را برای نوشتن فرمول های پیچیده صرف می‌کنید ولی به دلیل وجود تعداد زیاد داده‌های ورودی و عدم کنترل در صحت ورود آنها، نتیجه دلخواه خود را بدست نمی‌آورید. در صورتی که نام‌هایی معنی دار برای سلول‌ها و محدوده‌ها انتخاب کنید، فرمول هایتان زیبا و قابل فهم تر بوده و در حقیقت فرمول نوشته شده‌تان در اکسل، تفاوت آنچنانی با فرمول‌های روی کاغذ نخواهد داشت!

برای نام گذاری سلول‌‌ها و محدوده‌ها در اکسل، دو روش وجود دارد:

نام گذاری محدوده در اکسل با استفاده از Name Box

اگر بر روی یک سلول کلیک کنید در گوشه سمت چپ Formula bar  نام آن دیده می‌شود. این قسمت که Name Bax نام دارد به طور پیش فرض آدرس هر سلول یا تعداد سطر و ستون انتخابی یک محدوده را نشان می‌دهد.

 

ساده ترین روش نام گذاری محدوده در اکسل با استفاده از این ابزار است. برای این منظور ابتدا محدوده یا سلول مورد نظر را انتخاب کرده و سپس به قسمت Name Bax بروید، در این قسمت نامی که می‌خواهید اختصاص بدهید را نوشته و کلید Enter را بزنید.

 

برای نام گذاری در این روش همواره باید ابتدا محدوه و یا سلول مورد نظر را انتخاب کرده و سپس به قسمت نام گذاری بروید.

نام گذاری محدوده در اکسل با استفاده از  Define Name

به منوی FORMULAS  رفته و در زیر منوی Defined Names در بخش Define Name کلیک نمایید. قسمتهای مختلف این بخش را مطابق شکل تکمیل نمایید. در این روش نام گذاری، می‌توان از دو ترتیب کاری استفاده کرد:

ترتیب اول اینکه ابتدا محدوه و یا سلول مورد نظر را انتخاب کرده و سپس به منوی نام گذاری رفت و ترتیب دوم اینکه ابتدا به منوی نام گذاری رفته و سپس محدوه و یا سلول مورد نظر را انتخاب کنید. این دو ترتیب کاری (انتخاب سلول یا منو) در بسیاری از عملیات اینچنینی در اکسل به چشم می‌خورد ولی در کل نتیجه کار همواره یکسان است.

 

در قسمت Scope  دو انتخاب پیش روی شماست، این قسمت به صورت پیش فرض بر روی Workbook تنظیم شده و اگر این گزینه انتخاب شود، نامی که به محدوده خاص اختصاص می‌دهید در تمامی برگه های این فایل (Workbook) قابل استفاده خواهد بود. گزینه دیگری که می‌توانید انتخاب کنید عنوان برگه‌ها است. بدیهی است که با انتخاب عنوان هر یک از برگه های موجود در فایلتان، نام اختصاصی برای محدوده، فقط در برگه انتخاب شده قابل استفاده خواهد بود. در بخش Comment می‌توانید توضیحی برای محدوده و نامش بنویسید که هم راهنمای خودتان در مراجعات بعدی خواهد بود و هم به دیگر استفاده کنندگان فایل شما، کمک می‌کند. علامت‌های دلار در کادر مربوط به Refers to، نشان دهنده مطلق بودن آدرس دهی در اکسل برای نام گذاری محدوده ها است.

قسمت‌های مختلف زیر منوی Defined Names

  • Use in Formula

اگر در بخش Use in Formula در زیر منوی Defined Names کلیک نمایید، نام های اختصاص داده شده و گزینه‌‌ای با عنوان Paste Names دیده می‌شود. با کلیک بر روی هر کدام از نام های اختصاص داده شده این نام به فرمول شما اضافه خواهد شد، این قسمت زمانی مفید خواهد بود که شما تعداد زیادی نام تعریف شده دارید و املای دقیق نام مورد نظر را فراموش کرده‌اید. اکسل به شما کمک خواهد کرد تا سریعاً محدوده مورد نظر را فراخوانی نمایید. قسمت Paste Names، تمامی نام های اختصاص داده شده را به صورت ستونی، برای شما الحاق خواهد کرد.

  • Create from Selection

شما می‌توانید جدولی را تنظیم کرده و با استفاده از گزینه‌های موجود در بخش Create from Selection در زیر منوی Defined Names،  از بخش‌های مختلف جدولتان برای نام گذاری محدوه‌هایتان استفاده کنید. برای اینکار لازم است تمامی جدولتان (که شامل عنوان ستون‌ها نیز است) را انتخاب کنید. اگر تیک کنار Top Row را بزنید، اکسل از عنوان های موجود در سطر بالایی جدولتان برای نام گذاری هر یک از ستون‌ها استفاده می‌کند.           با زدن تیک دیگر گزینه‌ها، اکسل از دیگر بخشهای جدولتان برای نام گذاری محدوده استفاده خواهد کرد.

  • Name Manager

در بخش Name Manager می‌توانید از قسمت New نام جدیدی ایجاد کنید. از قسمت Edit نام های موجود را انتخاب و ویرایش کنید. از قسمت Delete نامی را حذف کنید. اگر تعداد نام‌هایی که ایجاد کرده‌اید زیاد است و قصد انجام عملیات جدیدی بر روی این نام ها را دارید قسمت فیلتر شما را در این امر یاری خواهد کرد. با استفاده از گزینه‌های مختلف فیلتر کردن نام مورد نظر خود را پیدا کنید.

 

نام گذاری محدوده در اکسل و استفاده در ایجاد ضریب ثابت نامدار  Named Constant

علاوه بر نام گذاری محدوده در اکسل ضرایب ثابت هم می‌توانند دارای نام باشند و در فرمول‌ها استفاده شوند. به منظور ایجاد یک ضریب ثابت نامدار، مطابق شکل زیر در بخش Define Name از زیر منوی Defined Names یا بخش New از Name Manager اقدام به نام گذاری جدید نمایید. پس از نوشتن نام دلخواه در کادر مربوطه، در قسمت Refers to مقدار ضریب ثابت را وارد نمایید.

برای مثال در محاسبه مقدار کل مصرف سیمان در کارهای ساختمانی، علاوه بر آنچه که مستقیماً در اعضا و بخشهای سازه‌ای (فونداسیون، ستون، تیر، سقف و …) و غیر سازه‌ای (آجرچینی، کاشی و سرامیک، کف‌سازی و …) استفاده می‌شود، باید مقدار سیمانی را که به هدر می‌رود نیز، در نظر گرفت. در جدول زیر مقدار مصرف سیمان در بخش‌های سازه‌ای، با استفاده از احجام کاری و عیار سیمان مصرفی در کارهای ساختمانی محاسبه شده است. در این جدول، با بررسی مراجع (فهرست بهاء) مقدار ۶% برای هدر رفت (پرت) سیمان در نظر گرفته شده است. پرت سیمان به عنوان ضریب ثابت نامدار، در جمع کل مقدار سیمان مصرفی هر ماه ضرب شده و در ستون مربوطه نوشته شده است. مقدار پرت شده سیمان بعلاوه  آنچه که در بخش‌های سازه‌ای استفاده شده است، مقدار کل سیمان مصرفی است.

 

نام گذاری محدوده در اکسل و نکات

اعداد نمی‌توانند در نام گذاری محدوده در اکسل استفاده شوند. در جایی که نیاز به استفاده از نام های دو یا چند سیلابی دارید، از “_” (آندرلاین)، نقطه و نیم فاصله برای جداسازی کلمات استفاده کنید. چرا که در نام گذاری محدوده ها از فاصله نیز نمی‌توان استفاده کرد. در کل یک نام می‌تواند تا ۲۵۵ کاراکتر طول داشته باشد.

کاربرد ثانویه نام گذاری محدوده در اکسل

پس از نام گذاری محدوده در اکسل، از نام هایی که تعریف کرده‌اید، می‌توانید برای لینک سازی نیز استفاده کنید. برای این منظور ابتدا سلولی که می‌خواهید به عنوان لینک عمل کند را انتخاب کنید. متنی که می‌خواهید به عنوان لینک باشد را در این سلول بنویسید. (برای متنی که می‌خواهید لینک شود از قسمت Text to display پنجره باز شده نیز می‌توانید استفاده کنید) از منوی INSERT زیر منوی Links را انتخاب کنید. چون نام گذاری انجام شده در فایل حاضر قرار دارد، در پنجره باز شده ابتدا از ستون سمت چپ گزینه Place in This Document را انتخاب کنید و سپس روی نام محدوده مورد نظر کلیک کرده و در پایان عملیات را OK کنید!

 

با کلیک کردن روی لینک ساخته شده اکسل داده‌های لینک را فراخوانی می‌کند و این داده‌ها را به شما نشان می‌دهد. بعضاً در کارهیتان با جداول بزرگی سر و کار دارید که حجم عظیم داده‌ها را در خود جای داده‌اند. این جدول‌ها معمولاً به صورت کامل در صفحه نمایش دیده نمی‌شوند و شما در استفاده از آنها، به صورت مداوم به ابتدا و انتهای آن حرکت می‌کنید. با ساخت لینک می‌توانید به راحتی به بخش‌های مختلف جدول‌هایتان دسترسی سریع داشته باشید. این تکنیک در نوشتن فرمول‌های طولانی و پیچیده کاربرد زیادی دارد.               امیدواریم آموزش اکسل امروز برایتان مفید بوذه باشد

پیدا کردن سطرهای تکراری در اکسل

 

در برخی موارد داده‌هایی که در اکسل فراخوانی می‌کنید در بعضی از سطرها تکراری هستند. داده‌های تکراری حجم و فضای زیادی از فایل اکسل شما را اشغال می‌کنند. مدت زمان محاسباتی صفحاتی با داداه‌های تکراری نیز زیاد است. پیدا کردن سطرهای تکراری در اکسل و حذف آنها به صورت دستی، در مواجهه با فایل هایی که حجم انبوهی از داداه‌ها را در خود دارند، کار طاقت و فرسا و بعضاً ناممکنی است. استفاده از ابزارهای اکسل و چند ابزار اختصاصی، شما را در این امر یاری خواهد کرد. این فرایند در دو مرحله پیدا کردن و حذف کردن انجام  می‌شود.

 

برای افرادی که با داده‌های حجیم یا پایگاه‌های داده کار می‌کنند، یکی از کنترل‌ها، پیدا کردن سطرهای تکراری و حذف آنها است. مقادیر تکراری در میان داده‌های شما، به دلایل مختلفی ظاهر می‌شوند. اگر می‌خواهید در میان کل داده‌هایتان مقادیر تکراری را پیدا کنید، باید مطمئن شوید که در کدام ستون ها باید مقادیر غیر تکراری وجود داشته باشد. تکراری بودن مقادیر در تمامی ستون ها همیشه خطا محسوب نمی‌شود. از چندین روش گفته شده می‌توانید یکی را برای انجام کارتان انتخاب کنید. روش‌های گفته شده تقریباً متفاوت از هم بوده و هرکدام دارای محاسن و معایب خاص خود است.

پیدا کردن سطرهای تکراری در اکسل و حذف آنها با تابع داده DATA FUNCTION

از این روش زمانی استفاده کنید که:

  • نیاز به حذف سریع داده‌های تکراری از کل جدولتان دارید.
  • اگر داده‌های تکراری به صورت اتوماتیک و بدون اینکه شما آنها را ببنید حذف شوند، مشکل ساز نخواهد بود.
  • داده‌های بسیار زیادی دارید که پیدا کردن چشمی و حذف دستی آنها بسیار طاقت فرسا است

استفاده از این روش بسیار ساده و راحت است. عیب این روش این است که قبل از حذف، نمی‌توانید هیچ گونه آنالیزی بر رو داده‌ها انجام دهید. وقتی کل محدوده را انتخاب کنید و از این تابع استفاده کنید، تابع از شما خواهد پرسید که بر اساس کدام ستون می‌خواهید سطرهای تکراری حذف شوند. اگر فقط یک ستون انتخاب کنید، تابع بدون توجه به مقادیر دیگر ستون ها، هر سطری که در آن ستون خاص داده تکراری داشته باشد را به کل حذف می‌کند. اگر چندین ستون را انتخاب کنید، تابع سطرهایی را که در تمامی ستون های انتخابی، دقیقاً همان مقادیر را داشته باشند حذف خواهد کرد.

در این پنجره اگر تیک My data has headers را بزنید، اکسل از عنوان ستون های شما در کادر مربوط به Columns استفاده خواهد کرد. در کادر Columns تمامی ستون هایی که باید تکراری بودن مقادیر آنها بررسی شود، لیست شده است. پس از اتمام عملیات، اکسل تعداد سطرهای تکراری و غیر تکراری را اعلام خواهد کرد.

پیدا کردن سطرهای تکراری در اکسل با قالب بندی شرطی

از این روش زمانی استفاده کنید که:

  • حجم داده هایتان کم است و در صورت نیاز می‌توان  با کنترل چشمی و به صورت دستی داده‌های تکراری را حذف کرد.
  • اگر می‌خواهید قبل از حذف داده‌های تکراری، آنها را آنالیز کنید، و بر روی آنها کنترل داشته باشید.
  • داده‌ها بسیار پیچیده هستند و برای تشخیص داده‌های تکراری از غیر تکراری قالب بندی شرطی کمکتان خواهد کرد

با استفاده از قالب بندی شرطی می‌توانید سطرهایی با داده های تکراری را به راحتی پیدا کرده و قالب آن را به دلخواه خود تغییر دهید. برای این منظور محدودهای که در آن داده‌های سطرها تکراری هستند را انتخاب کنید. از منوی HOME به زیر منوی Styles رفته در بخش Conditional Formatting کلیک کنید. در منوی باز شده قسمت Highlight Cells Rules را انتخاب کنید و در این قسمت به Duplicate Values بروید. در پنجره باز شده اگر مقدار Duplicate را انتخاب کنید، داده‌های تکرای قالب بندی خواهند شد و اگر Unique را انتخاب کنید، داده‌های بدون تکرار قالب بندی می‌شوند. قالب موردن نظرتان را از سمت راست و از منوی کره‌کره‌ای انتخاب کنید یا در Custom Format قالب دلخواه خود را تعریف کنید.

پیدا کردن سطرهای تکراری در اکسل با استفاده از جدول های پاشنه‌ای

از این روش زمانی استفاده کنید که:

  • می‌خواهید لیستی از داده‌های بدون تکرار ایجاد کنید.
  • در لیست اصلی داده‌هایتان دنبال داده‌های تکراری هستید و می‌خواهید مطمئن شوید که، همه داده‌ها غیر تکراری هستند.
  • وجود داده‌های تکراری نادرست نیست و قصد جمع بندی و خلاصه کردن آنها را دارید

اگر می‌خواهید از داده‌های موجود به سرعت ستونی از داده‌های غیر تکراری تولید کنید، استفاده از جدول پاشنه‌ای مناسب است. برای ایجاد یک جدول پاشنه‌ای، از منوی INSERT به زیر منوی Tables رفته و روی Pivot Table کلیک کنید. در پنجره باز شده محدوده داده‌ها را انتخاب کنید. OK نمایید تا جدولتان ایجاد شود. به طور پیش فرض جدول در برگه‌ای جدید ایجاد خواهد شد، اگر می‌خواهید جدولتان در همان برگه داده‌ها ایجاد شود، دکمه رادیویی Existing Worksheet را انتخاب کرده و سلول مورد نظر، برای درج جدول را انتخاب کنید. اگر داده‌های شما در جای دیگری به غیر از برگه فعلی قرار دارد، دکمه رادیویی Use an external data source  را انتخاب نموده و آنها را فراخوانی کنید.

 پس از ایجاد جدول پاشنه‌ای، از قسمت Choose filed to add report عنوان ستونی که اضافه کرده‌اید را به قسمت ROWS درگ کنید. با تنظیم Value Filed Settings بر روی شمارنده، تعداد داده‌های تکراری را می‌توانید مشاهده کنید.

 

تنظیمات بیشتر بر روی جداول پاشنه‌ای

بعضاً جدولی دارید که در آن وجود داده‌های تکراری به معنی نادرست بودن آنها نیست و شما قصد دارید با جمع بندی داده‌های تکراری، حجم داده ها را به حداقل برسانید. برای مثال در لیست خرید آرماتور برای یک کارگاه ساختمانی، خرید‌ها در چندین تاریخ مختلف اتفاق افتاده است و در هر یک از تاریخ ها چندین شماره آرماتور خرید شده است. تکراری بودن شماره آرماتور‌ها در کل جدول یا تکراری بودن تاریخ ها به منزله نادرست بودن داده‌ها نیست. جمع بندی این اطلاعات با جداول پاشنه‌ای به راحتی امکان پذیر است.

 

 با استفاده از داده‌های موجود، دو جدول پاشنه‌ای ایجاد شده . در یکی از جدول‌ها تعداد دفعات خرید شده از هر شماره آرماتور نشان داده می‌شود. و در جدولی دیگر، در تاریخ‌های مشخص، تعداد شماره آرماتور، تعداد بندیل‌ها و وزن کل خریداری شده نمایش داده می‌شود. به نظر می‌رسد با استفاده از اطلاعات خام گزارشات سودمند تری به دست آورده ایم!

در این تکنیک بدون اینکه سطری حذف شود، سطرهای تکراری و تعداد آن مشخص شده است. به خاطر داشته باشید که در استفاده از جداول پاشنه‌ای، اساساً یک مجموعه داده‌های جدید ایجاد می‌کنید. بنابراین اگر واقعاً می‌خواهید داده‌های اصلی را ویرایش کنید، از روش های دیگری استفاده کنید.

پیدا کردن سطرهای تکراری در اکسل با استفاده از مرتب کردن داده ها Data Sort

از این روش زمانی استفاده کنید که:

  • تعداد داده‌هایتان کم است و می‌توانید با کنترل چشمی آنها را حذف کنید.
  • می‌خواهید سطرهای تکراری را ببنید، آنالیز کنید و قبل از حذف، تکراری بودن آنها را تایید کنید.
  • نوع داده‌هایتان ساده است و می‌توانید تکراری بودن آنها را تشخیص بدهید. (داده هایتان ۱۵ رقمی و ترکیبی از عدد و حرف نیست!)

مرتب کردن داده‌ها از سریع ترین روش های پیدا کردن و حذف سطرهای تکراری در اکسل است. فرض کنید داده‌هایتان ساده و تعدادشان کم است، به سرعت آنها را مرتب کنید و تکراری ها را حذف نمایید. اگر داده‌هایتان پیچیده است از این روش استفاده نکنید و به سراغ قالب بندی شرطی بروید.

برای مرتب کردن داده‌ها، کل داده‌هایتان را انتخاب کرده و از منوی DATA به زیر منوی Sort&Filter رفته و بر روی Sort کلیک کنید. در پنجره باز شده در قسمت Column ستونی را که می‌خواهید بر اساس آن مرتب سازی کنید، انتخاب نماید. OK کنید داده‌هایتان مرتب خواهند شد.

 

پیدا کردن سطرهای تکراری در اکسل با استفاده از فیلتر پیشرفته Advanced Filter

از این روش زمانی استفاده کنید که:

  • فقط می‌خواهید داده‌های بدون تکرار را مشاهده کنید.
  • قصد ندارید داده‌های تکراری را حذف کنید و پنهان کردن آنها کافی است.

ابزار فیلتر برای پیدا کردن سطرهای تکراری در اکسل ، به انتخاب شما، تنها برخی از داده‌ها را پنهان خواهد کرد. توجه داشته باشید، که فیلتر پیشرفته صرفاً داده‌هایی که در کل یک سطر غیر تکراری هستند را نشان خواهد داد. به عبارت دیگر تنها سطرهایی که کل داده‌هایشان تکراری است، پنهان خواهند شد.

برای اعمال فیلتر پیشرفته بر روی داده‌ها، از منوی DATA به زیر منوی Sort&Filter رفته و بر روی Advanced کلیک کنید. در پنجره باز شده محدوده داده‌ها را انتخاب کرده و دکمه رادیویی Unique records only را بزنید. OK کنید. اگر می‌خواهید داده‌های اصلی بدون تغییر باقی بماند، دکمه رادیویی Copy to another location را بزنید تا اکسل داده‌هایتان را به جای دیگری کپی کرده و سپس فیلتر نماید.

 

معیار انتخاب ستون های بررسی سطرهای تکراری در اکسل

در برخی جداول به مانند جدول متره آرماتور فونداسیون، تکراری بودن شماره آرماتور ها به خودی خود، بی معنی است، یا تکراری بودن شماره آرماتور با شماره ردیف نیز کاملاً بی معنی است. ولی پیدا کردن سطرهایی که به طور همزمان شماره آرماتور و طول آرماتور تکراری دارند، مهم است.

پیدا کردن سطرهای تکراری می‌تواند بر اساس داده‌های یک ستون، دو ستون یا کل محدوده باشد. اگر کل داده‌های یک محدوده از یک جنس باشند (مثلا نام شهر، نام ماه سال، نام افراد، شماره ملی، شماره پرسنلی و …)، انتخاب کل محدوده معنی دار خواهد بود. ولی در جداولی به مانند جدول ذکر شده، که داده‌های هر ستون از یک جنس هستند، باید بر اساس ستون های خاص سطرهای تکراری را پیدا کرد.

در مواردی که تکراری بودن ترکیب دو یا چند ستون اهمیت دارد، برای پیدا کردن سطرهای تکراری از توابع ترکیب استفاده کنید. تابع CONCATENATE یک تابع ترکیب متنی است. در این مورد خاص شماره آرماتور با طول آرماتور را ترکیب کرده و در یک ستون کمکی بسازید.

 

ستون کمکی را انتخاب کرده و با قالب بندی شرطی، سطرهای تکراری برای آن ستون را مشخص نمایید.         پیدا کردن سطرهای تکراری در اکسل به این روش نیازمند کار بیشتر بر روی داده‌ها است و برای داده‌هایی با حجم زیاد توصیه نمی‌شود.

 

سطرهایی که داده‌های تکراری دارند را می‌توان در هم ترکیب کرد. بدین معنی که اگر شماره و طول آرماتور ها یکسان است، می‌توان تعداد آرماتورهای این دو سطر را با هم جمع کرده و داده‌های دو سطر را تنها در یک سطر نوشت. در ردیف ۱ آرماتور با شماره ۱۰ و طول ۲۴۸ سانتیمتر با ردیف ۹ تکراری است. تعداد آرماتور ردیف ۱ و ردیف ۹ را جمع کرده (۱۳۵=۲۳+۱۱۲) و کلاً در یک سطر بنویسید.

روش های حذف سطرها و ستون‌های خالی در اکسل

بعضی مواقع در صفحات اکسل سطرها و ستون‌های خالی زیادی به چشم می‌خورد که عمداً برای خوانا تر شدن داده‌ها ایجاد می‌شوند. ولی در برخی موارد نیز، این سطرها و ستون‌های خالی به صورت ناخواسته در میان داده‌ها ظاهر می‌شوند. حذف سطرها و ستون‌های خالی در اکسل راهکارهای گوناگونی دارد. بسته به حجم داده‌ها، تعداد سطر و ستون‌های خالی، تعداد دفعات تکرار عملیات حذف و سطح توانایی کاربر، یکی از این راهکارها استفاده می‌شود.

 

ضرورت حذف سطرها و ستون‌های خالی در اکسل

اگر می‌خواهید داده‌های خود را که در اکسل دارای سطر و ستون خالی هستند به نرم‌افزار دیگری مانند Access منتقل کنید یا اگر قصد دارید بر روی این داده‌ها عملیات محاسباتی طولانی و پیچیده‌ای انجام دهید، با وجود سطرها و ستون‌های خالی کارتان دشوار می‌شود و بعضاً نتیجه مطلوب را از کار بر روی این گونه داده‌ها، به دست نخواهید آورد. از سویی دیگر در ارائه گزارش کاغذی از صفحات اکسل، چاپ کردن داده‌هایی که دارای سطر و ستون خالی هستند چندان رضایت بخش نیست. لذا در این موقعیت ها مجبور به حذف سطرها و ستون‌های خالی در اکسل خواهید شد.

برای حذف سطرها و ستون‌های خالی در اکسل ۴ روش گوناگون وجود دارد:

حذف سطرها و ستون‌های خالی در اکسل با انتخاب مستقیم

زمانی که تعداد سطرها و ستون‌های خالی کم باشد، به سادگی می‌توان آنها را تک تک انتخاب کرده و در منوی راست کلیک با انتخاب گزینه Delete حذف کرد.

 

حذف سطرها و ستون‌های خالی در اکسل با Go To Special

برای انجام این کار، ابتدا تمامی محدوده داده‌ها را انتخاب کنید. از منوی HOME به زیر منوی Editing بروید. در بخش Find & Replace کلیک کنید. در منوی کرکره‌ای باز شده گزینه Go To Special را انتخاب کنید (یا کلید میانبر Ctrl+G را زده و Special را انتخاب کنید). سپس در پنجره باز شده دکمه رادیویی Blank را زده و OK کنید. سطرها و ستون‌هایی که دارای سلول خالی هستند انتخاب می‌شوند.

 

برای حذف کردن سطرها و ستون‌های خالی به زیر منوی Cells از منوی HOME بروید. در بخش Delete کلیک کنید. در این قسمت بسته به نحوه پراکندگی سلول‌های خالی در میان داده‌ها، سناریو‌های مختلفی در پیش روی شما قرار خواهد گرفت.

  • اگر سلول‌های خالی فقط در سطرها باشند، یعنی سطرهایی که دارای داده هستند هیچ سلول خالیی نداشته باشند، (سلول خالی دیگری در ستون‌ها نباشد)  با انتخاب گزینه Delete Rows قادر خواهید بود تمام سطرهای خالی را حذف کنید
  • اگر سلول‌های خالی فقط در ستون‌ها باشند، یعنی ستون‌هایی که دارای داده هستند هیچ سلول خالیی نداشته باشند، (سلول خالی دیگری در سطرها نباشد) با انتخاب گزینه Delete Columns قادر خواهید بود تمام ستون‌ها خالی را حذف کنید
  • اگر سلول‌های خالی به صورت شطرنجی (سطرها و ستون‌ها یکی در میان پر و خالی) باشند. از ترکیب دو مورد بالا استفاده کنید. به عنوان مثال ابتدا گزینه‌ Delete Rows را انتخاب کنید. سط‌رهای خالی حذف خواهند شد. در مرحله بعد با انتخاب دوباره محدوده داده‌ها، همان فرآیند را تکرار کرده و اینبار با انتخاب گزینه Delete Columns اقدام به حذف ستون‌های باقی مانده کنید
  • اگر سلول‌های خالی الگوی خاصی نداشته باشند، مسئله دیگر حذف سطرها یا ستون‌های خالی نخواهد بود ( خارج از موضوع این پست).

حذف سطرها و ستون‌های خالی درexcel با عملکرد Find

برای این کار نیز ابتدا کل محدوده داده‌ها را انتخاب نمایید. از منوی HOME به زیر منوی Editing بروید. در بخش Find & Replace کلیک کنید. در منوی باز شده گزینه Find را انتخاب کنید (یا کلید میانبر Ctrl+F را بزنید). در پنجره باز شده بر روی دکمه Options کلیک نماید. پنجره گسترده تر خواهد شد. در قسمت کرکره‌ای Look in مقدار Values را انتخاب نمایید و در قسمت Find What چیزی ننویسد و دکمه Find All را بفشارید. با اینکار جاهای خالی را بر حسب مقدار جستجو کرده‌اید. نتایج جستجو در قسمت پایین پنجره نمایش داده می‌شود. بر روی آدرس یکی از سلول‌ها که در ستون Cell دیده می‌شود کلیک کنید. کلید میانبر Ctrl+A را از صفحه کلیدتان بفشارید. تمامی سطرها یا ستون ها خالی انتخاب خواهند شد. بسته به پراکندگی سلول‌های خالی با یکی از روش‌ها گفته شده در بالا، سطرها و ستون‌های خالی را حذف کنید.

 

حذف سطرهای خالی در اکسل با عملکرد Filter

برای حذف سطرهای خالی در این روش کل محدوده داده‌ها را انتخاب نمایید. از منوی HOME به زیر منوی Editing بروید. در بخش Sort & Filter کلیک کنید. در منوی باز شده گزینه Filter را انتخاب کنید (یا کلید میانبر Ctrl+Shift+L را بزنید). تمامی ستون‌ها فیلتر خواهند شد.

 

پس از فیلتر کردن ستون‌ها، بر روی علامت فیلتر در سر ستون یکی از ستون‌ها کلیک کنید. پنجره فیلتر باز خواهد شد. تیک کنار Select All را بردارید تا هیچ یک از گزینه‌ها در انتخاب نباشند. به قسمت پایین کادر رفته و تیک کنار Blank را بزنید تا فقط سلول‌های خالی انتخاب شوند. به روش گفته شده در بالا از زیر منوی Cell سطرهای خالی را حذف کنید.

 

توجه داشته باشید که با این روش فقط سطرهای خالی را می‌توان حذف کرد.

حذف سطرهای خالی در اکسل با ماکرو نویسی

گرچه ماکرو نویسی از پیچیده ترین قسمت های اکسل است، ولی با استفاده از این ابزار،  تقریباً هر عملیاتی در اکسل قابل انجام است. در کل اگر عملیاتی به دفعات زیاد و به صورت تکراری انجام می‌شود، پیشنهاد می‌شود از یک کد ویژوال بیسیک در قالب ماکرو استفاده کنید.

کد ماکرو برای حذف سطرهای خالی در اکسل به صورت زیر است:

 
Sub DeleteBlankRows()
    Dim Rw As Range
    If WorksheetFunction.CountA(Selection) = 0 Then
        MsgBox "No blank rows found", vbOKOnly
        Exit Sub
    End If
    With Application
        .Calculation = xlCalculationManual
        .ScreenUpdating = False
        Selection.SpecialCells(xlCellTypeBlanks).Select
        For Each Rw In Selection.Rows
            If WorksheetFunction.CountA(Selection.EntireRow) = 0 Then
                 Selection.EntireRow.Delete
            End If
        Next Rw
        .Calculation = xlCalculationAutomatic
        .ScreenUpdating = True
    End With
    MsgBox "Blank Rows Removed"
End Sub

در فایل اکسل مورد نظر به برگه‌ای که سطرهای خالی در آن قرار دارند منتقل شوید. کلید Alt+F11 را بفشارید. محیط ویژوال بیسیک اکسل باز خواهد شد. از منوی Insert ‌بخش Module را انتخاب کنید تا یک ماژول جدید ایجاد شود. کد بالا را کپی کرده و در ماژول جدید paste کنید.

 

پس از نوشتن کد مورد نظر در محیط ویژوال بیسیک آن را ذخیره کرده و به برگه ذکر شده برگردید. محدوده سطرهای خالی را انتخاب کنید. کلید Alt+F8 را بفشارید تا فهرست ماکروهای موجود را ببینید. از بین این ماکروها، ماکروی  DeleteBlankRows را انتخاب و اجرا کنید.

 

 

 

تجزیه متن یک سلول به چند سلول یا ترکیب چند سلول در یک سلول دراکسل

فرض کنید درون یک سلول یک متن یا عدد خاصی قرار دارد و شما قصد دارید که محتویات این سلول را به چند قسمت تقسیم کنید و در سلول‌های دیگری قرار دهید و یا بالعکس بخواهید محتویات چند سلول را ترکیب کنید و در یک سلول قرار دهید. این کار براحتی در اکسل قابل انجام است. در ادامه مطلب با آموزش اکسل همراه باشید تا با نحوه انجام این کار آشنا شوید.

تجزیه متن یک سلول به چند سلول

برای تجزیه محتویات یک سلول دو روش وجود دارد:

  • نوشتن فرمول
  • ابزار Text To Columns

 قبل از بیان این قسمت، نیاز است تعدادی از توابع متنی توضیح داده شود.

  •  تابع Find:

این فرمول درون متن مورد جستجو موقعیت آغاز یک کاراکتر (حرف، عدد و کلمه) را پیدا می کند. لازم به ذکر است که هر فاصله (space) نیز یک کارکتر محسوب می شود.

=FIND(find_text , within_text , start_num)

این فرمول ۳ آرگومان (پارامتر یا شیء) دارد:

۱-   find_text (آرگومان ۱): متنی که بایستی جستجو شود این متن می تواند یک حرف یا یک کلمه یا متن باشد.

۲-  within_text (آرگومان ۲): متنی که در آن به جستجو خواهیم پرداخت. این متن نیز می‌تواند یک حرف یا یک کلمه یا متن طولانی باشد.

۳-   Start_num (آرگومان ۳): نقطه آغاز جستجو است و در آرگومان ۲ مشخص می کنیم که از چندمین کاراکتر شروع به جستجو کند که دراین صورت کاراکترهای قبلی جستجو نخواهند شد. این آرگومان از یک شروع و تا تعداد کارکتر موجود در آرگومان ۲ می‌تواند باشد.

درصورتیکه عدد صفر یا عددی بیش از تعداد کارکتر موجود در آرگومان ۲ به آن اختصاص یابد خطای #VALUE! را نشان خواهد داد.

اگر متن مورد جستجو (آرگومان ۱) در متن قابل جستجو (آرگومان ۲) موجود نباشد خطای #VALUE! را خواهیم دید.                                                                                                                                

  • تابع  :Search

=Search(find_text , within_text , start_num)

تمامی آرگومانها و همچنین عملکرد تابع  Searchبا تابع Find یکسان است و تنها تفاوتشان این است که تابع Find به بزرگی یا کوچکی حرف حساس است ولی تابع Search اینگونه نیست. 

  • تابع Right:

=RIGHT(text,num_chars)

این تابع تعداد مشخصی از آخرین کاراکترهای یک رشته متنی را استخراج می‌کند (متن انگلیسی از سمت راست و متن فارسی از سمت چپ).

آرگومان text: این آرگومان، متنی است که می خواهید قسمتی از آن را استخراج کنید و می تواند ارجاع به یک سل و یا نوشتن متن باشد.

آرگومان Num_chars: تعداد کاراکترهایی است که می خواهید از انتهای رشته متن استخراج شود.

  • تابع Left:

=LEFT(text,num_chars)

این تابع تعداد مشخصی از اولین کاراکترهای یک رشته متنی را استخراج می‌کند (متن انگلیسی از سمت چپ و متن فارسی از سمت راست).

آرگومان text: این آرگومان، متنی است که می خواهید قسمتی از آن را استخراج کنید و می تواند ارجاع به یک سل و یا نوشتن متن باشد.

آرگومان Num_chars: تعداد کاراکترهایی است که می خواهید از ابتدای رشته متن استخراج شود.

  • تابع Mid:

=MID(text,start_num,num_chars)

این تابع تعداد مشخصی از کاراکترهای یک رشته متن را با توجه به موقعیت شروع در رشته متن و تعدادی که شما مشخص می‌کنید، استخراج می کند. ورودی اول رشته متنی است که می خواهید قسمتی از آن را استخراج کنید، ورودی دوم موقعیت اولین کاراکتر و ورودی سوم تعداد کاراکترهایی است که می خواهید از متن خارج کنید.

  • تابع Len:

=LEN(text)

این تابع تعداد کاراکترهای یک رشته متن را محاسبه می‌کند. اگر بین کلمات یک رشته متن فاصله وجود داشته باشد، این تابع هر فاصله را به عنوان یک کاراکتر می شمارد.

 


 

تجزیه متن یک سلول از طریق نوشتن فرمول

با استفاده از فرمولهایی که در بالا توضیح داده شد می توان محتوای یک سلول را تجزیه نمود. ممکن است دو حالت پیش آید:

  • حالت اول اینکه تعداد کاراکترهایی که قرار است از ابتدا، انتها یا میان یک رشته متنی استخراج شود معلوم و ثابت باشد.
  • حالت دوم اینکه این تعداد از پیش مشخص نباشد. برای حالت دوم می توان مثال نام و نام خانوادگی را در نظر گرفت که تعداد کاراکترهای نام یا نام خانوادگی افراد مختلف، از قبل معین نیست


برای جدا کردن نام، از تابع LEFT  در  EXCEL استفاده می‌شود به طوریکه برای ورودی دوم این تابع (تعداد کاراکترهای مورد نظر که قرار است استخراج شوند یعنی تعداد کاراکترهای نام) تابع FIND نوشته می‌شود. این تابع موقعیت کاراکتر فاصله را درون رشته متن می یابد و سپس یک واحد از آن کم میگردد تا موقعیت آخرین حرف نام مشخص شود.
برای جدا کردن نام خانوادگی، تابع MID بکار گرفته می شود. برای ورودی دوم این تابع (موقعیت اولین کاراکتر نام خانوادگی) از تابع FIND استفاده می‌گردد. این تابع موقعیت کاراکتر فاصله را درون رشته متن می یابد و سپس یک واحد به آن اضافه می‌گردد تا موقعیت اولین حرف نام خانوادگی تعیین شود. برای ورودی سوم تابع MID می‌بایست به طریقی مشخص شود که از اولین حرف نام خانوادگی به بعد چه تعداد کاراکتر باید استخراج شود. این کار به راحتی با استفاده از تابع LEN امکانپذیر است.

 



تجزیه متن یک سلول از طریق ابزارText To Columns دراکسل

در اینجا نیز ممکن است همان دو حالت پیش آید.

برای حالت اول که تعداد کاراکترهای مورد نظر برای استخراج ثابت و معین هستند به طریق زیر عمل کنید:

  1. سلول‌هایی که قرار است تجزیه شوند را انتخاب نمایید.
  2. از منوی Data، بر روی گزینه Text to columns کلیک کنید.
  3. در مرحله ۱ از ۳، گزینه Fixed Width را انتخاب نمایید.
  4. در مرحله ۲ از ۳، بوسیله کلیک کردن در نقاطی که می خواهید کاراکترها از یکدیگر جدا شوند، ستونها را تجزیه کنید.
  5. در مرحله ۳ از ۳ در فیلد Destination آدرس سلولی که می خواهید داده ها درج شوند را وارد کنید و بر روی Finish کلیک نمایید

 برای حالت دوم، به منظور جدا کردن نام و نام خانوداگی به طریق زیر عمل کنید:

  1. سلولهایی که قرار است تجزیه شوند را انتخاب نمایید.
  2. از منوی Data، بر روی گزینه Text to columns کلیک کنید.
  3. در مرحله ۱ از ۳، گزینه Delimited را انتخاب نمایید.
  4. در مرحله ۲ از ۳، گزینه Space را انتخاب کنید.
  5. در مرحله ۳ از ۳ در فیلد Destination آدرس سلولی که می خواهید داده ها درج شوند را وارد کنید و بر روی Finish کلیک نمایید

 

ترکیب چند سلول در یک سلول

برای این کار می توان به دو روش عمل نمود:

روش اول) در روش اول از کاراکتر & بین محتوای سلول‌ها استفاده می شود. فرض کنید می خواهیم نام و نام خانوادگی که در سلولهای جداگانه درج شده اند را در یک سلول ترکیب کنیم. برای اینکه فاصله ای نیز بین نام و نام خانوادگی درج شود، فاصله را داخل گیومه قرار دهید و به فرمول بیفزایید. در تصویر زیر چگونگی انجام این کار نشان داده شده است.

 

روش دوم) از تابع CONCATENATE استفاده می‌شود. ورودی های این تابع داده‌هایی است که باید با یکدیگر ترکیب شوند.

 

 

ایجاد فرمول ریاضی در اکسل

ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﮐﻠﯽ ﺑﻪ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﺟﺪﻭﻝ ﺑﻨﺪﯼ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﺤﺎﺳﺒﺎﺕ ﺭﻳﺎﺿﯽ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺻﻔﺤﻪ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﻨﺪ. ﺍﮐﺴﻞ ﻳﮏ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ «ﺻﻔﺤﻪ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ» ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺳﻄﺮ ﻭ ﺳﺘﻮﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻴﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺗﺎﻥ ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺤﺎﺳﺒﺎﺕ ﺭﻳﺎﺿﯽ، ﻣﺮﺗﺐ ﺳﺎﺯﯼ، ﺩﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪﯼ ﻭ… ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻴﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﮎ ﺑﻬﺘﺮ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﻭ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺭﻳﺎﺿﯽ، ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺁﻥ ﭼﺎﭖ ﮐﻨﻴﺪ.

ﺁﺷﻨﺎﻳﯽ ﺑﺎ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ

ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﯽ «ﺳﻠﻮﻝ ﻫﺎ» ﺩﺭ ﺍﮐﺴﻞ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻳﻢ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﻳﮏ ﺳﻠﻮﻝ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﻮﻳﻢ.

ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﻳﮏ ﺳﻠﻮﻝ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺣﺎﻟﺖ ﺧﺎﺭﺝ ﻧﻴﺴﺖ: ﻳﺎ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻳﺎ ﻓﺮﻣﻮﻝ.


ﻣﻘﺪﺍﺭ

ﺩﺭ ﺯﻳﺮ ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﺩﻳﺮ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﻳﻢ.

 ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻠﻮﻝ، ﺑﻪ ﺟﺰ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﻭ ﺭﻗﻢ ﻫﺎ «ﮐﻪ ﻣﺘﺸﮑﻞ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ۰ ﺗﺎ ۹»، ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻧﻤﺎﺩﻫﺎﯼ ﺧﺎﺹ ﻣﺎﻧﻨﺪ + ﻭ – ﻭ ، ﻭ . ﻭ $ ﻭ % ﻧﻴﺰ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩ.

ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻮﺟﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﮔﺮ ﻋﺪﺩﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﻠﻮﻝ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻴﺪ، ﺍﺯ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﻠﻮﻝ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺳﻠﻮﻝ ﻧﻴﺰ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻋﺪﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﯼ ﺑﮕﻴﺮﺩ. ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻋﺪﺩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻴﺪ، ﻋﺪﺩ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﻳﺎ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﻤﺎﺩ ﻋﻠﻤﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﻳﺎ ﮔﺮﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻳﺎ ﺳﻠﻮﻝ ﺑﺎ ﻋﻼﻣﺖ # ﭘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.

ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻋﺪﺍﺩ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻠﻮﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻫﺮ ﻣﺘﻦ ﺩﻟﺨﻮﺍﻫﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻫﺎﻳﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﻳﻨﺪﻭﺯ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ، ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩ. ﻣﺜﻼ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﮐﺎﺭﻧﺎﻣﻪ ﻳﮏ ﮐﻼﺱ، ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺳﻠﻮﻝ ﻫﺎﻳﯽ ﺍﺯ ﺭﺩﻳﻒ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﻘﺎﺩﻳﺮ ﻣﺘﻨﯽ ﺍﯼ ﻫﻤﭽﻮﻥ «ﻧﺎﻡ ﺩﺭﺱ»، «ﻧﻤﺮﻩ»، «ﻣﻌﺪﻝ» ﻭ… ﺩﺭ ﺳﻠﻮﻝ ﻫﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩ.

 ﺩﺭ  ﺳﻠﻮﻝEXCEL ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻳﮏ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﻡ DD-MM-YY ﻳﺎ DD/MM/YY (ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺳﺎﻝ- ﻣﺎﻩ- ﺭﻭﺯ) ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻗﺎﻟﺐ ﺳﻠﻮﻝ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.

 ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺗﺎﺭﻳﺦ، ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻓﺮﻡ H:M:S (ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺳﺎﻋﺖ- ﺩﻗﻴﻘﻪ- ﺛﺎﻧﻴﻪ) ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻗﺎﻟﺐ ﺳﻠﻮﻝ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.

ﻓﺮﻣﻮﻝ

ﺩﺭ ﻳﮏ ﺳﻠﻮﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻳﮏ «ﻣﻘﺪﺍﺭ» ﻳﺎ ﻳﮏ «ﻓﺮﻣﻮﻝ» ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩ. ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺑﺎ ﻣﻘﺎﺩﻳﺮ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﻳﮏ ﺳﻠﻮﻝ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩ، ﺁﺷﻨﺎ ﺷﺪﻳﻢ. ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻓﺮﻣﻮﻝ ﻧﻮﻳﺴﯽ ﺩﺭ ﻳﮏ ﺳﻠﻮﻝ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﻳﻢ.

ﻳﮏ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﺤﺎﺳﺒﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺁﻥ ﻳﮏ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻳﺪ ﺭﺍ ﻓﺮﻣﻮﻝ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻧﻴﺰ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﻋﺪﺩ، ﺗﺎﺭﻳﺦ، ﻣﺘﻦ ﻭ ﻳﺎ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺎﺷﺪ.

ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺷﺪ، ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻳﮏ ﺷﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﺎﯼ ﺑﺮﮔﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ.

ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻴﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻳﮏ ﻓﺮﻣﻮﻝ، ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ «ﻋﻤﻠﮕﺮ» ﺩﺍﺭﻳﺪ. ﻋﻤﻠﮕﺮﻫﺎﯼ ﺍﺻﻠﯽ ﺭﻳﺎﺿﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ ﮐﻠﻴﺪ ﻧﻴﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺳﺖ + (ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻤﻊ)، – (ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻔﺮﻳﻖ)، * (ﺑﺮﺍﯼ ﺿﺮﺏ)، / (ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻘﺴﻴﻢ)، ^ (ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺍﻥ) ﻭ % (ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﺻﺪ).

ﻳﮏ ﭘﺮﻭﮊﻩ ﺳﺎﺩﻩ ﻓﺮﻣﻮﻝ ﻧﻮﻳﺴﯽ

ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻭﻗﺖ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺷﻮﻳﺪ ﻭ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﭘﺮﻭﮊﻩ ﺍﮐﺴﻞ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻴﺪ! ﻓﺮﺽ ﮐﻨﻴﺪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺩﺭ ۴ ﺳﻠﻮﻝ، ۴ ﻋﺪﺩ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺑﻨﻮﻳﺴﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺳﻠﻮﻝ ﭘﻨﺠﻢ، ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺍﻳﻦ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺩﻫﻴﻢ.

 ﻳﮏ ﺻﻔﺤﻪ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﮐﻨﻴﺪ ﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺯﻳﺮ، ۴ ﻋﺪﺩ ﺩﺭ ﺳﻠﻮﻝ ﻫﺎﯼ A1 ﻭ A2 ﻭ A3 ﻭ A4 ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻴﺪ. ﺳﻠﻮﻝ A5 ﺭﺍ ﻓﻌﻼ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﺪ! ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻠﻮﻝ ﻳﮏ ﻓﺮﻣﻮﻝ ﺩﺭﺝ ﮐﻨﻴﻢ. ﺍﻣﺎ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺎ ﺭﻭﺵ ﻫﺎﯼ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻓﺮﻣﻮﻝ ﺁﺷﻨﺎ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺷﺪ.

 

ﺭﻭﺵ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻳﮏ ﻓﺮﻣﻮﻝ ﺭﻳﺎﺿﯽ

ﺭﻭﺵ ﻧﺨﺴﺖ: ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺳﻠﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﻓﺮﻣﻮﻝ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺭﺝ ﮐﻨﻴﻢ، ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﻴﻢ (ﺳﻠﻮﻝ A5). ﻓﺮﺽ ﮐﻨﻴﺪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ۴ ﻋﺪﺩ ﺑﺎﻻ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺟﻤﻊ ﮐﻨﻴﻢ ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺩﺭ ﺳﻠﻮﻝ A5 ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺭ ﺳﻠﻮﻝ A5 ﻋﻼﻣﺖ = ﺭﺍ ﺗﺎﻳﭗ ﻣﯽ ﮐﻨﻴﻢ. ﺳﭙﺲ ﺁﺩﺭﺱ ﺳﻠﻮﻝ ﺍﻭﻝ ﺭﺍ ﺗﺎﻳﭗ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻋﻤﻠﮕﺮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺟﻤﻊ (+) ﺍﺳﺖ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻴﻢ. ﻫﻤﻴﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺗﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺩﺭﺱ ﺳﻠﻮﻝ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﻴﻢ. ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺩﺭ ﺳﻠﻮﻝ ﭘﻨﺠﻢ، ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﺭﺍ ﺗﺎﻳﭗ ﻣﯽ ﮐﻨﻴﻢ:

=A1+A2+A3+A4

 ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﮐﻠﻴﺪ Enter ﺭﺍ ﻓﺸﺎﺭ ﺩﻫﻴﺪ، ﻓﺮﻣﻮﻝ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﺳﻠﻮﻝ A5 ﺟﻤﻊ ﺳﻠﻮﻝ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﺪﻩ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ.

 ﺭﻭﺵ ﺩﻭﻡ: ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﻧﻴﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺵ ﻧﺨﺴﺖ ﺍﺳﺖ (ﻳﻌﻨﯽ ﻋﻼﻣﺖ = ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﻠﻮﻝ A5 ﺩﺭﺝ ﻣﯽ ﮐﻨﻴﻢ) ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﺎﻳﭗ ﺁﺩﺭﺱ، ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺳﻠﻮﻝ ﻫﺎﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻠﻴﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﻴﻢ. ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﺎﺭﺑﺮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻘﺎﺩﻳﺮ ﺯﻳﺎﺩﯼ ﺳﻠﻮﻝ ﺩﺭ ﻳﮏ ﺻﻔﺤﻪ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺳﻠﻮﻝ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﺹ ﺍﺯ ﺑﺨﺶ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﻴﺪ.

ﺩﺭ ﻫﺮ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺁﺩﺭﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺳﺘﯽ ﺗﺎﻳﭗ ﮐﻨﻴﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺳﻠﻮﻝ ﻫﺎﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮﺗﺎﻥ ﮐﻠﻴﮏ ﮐﻨﻴﺪ.

ﺗﻘﺪﻡ ﻋﻤﻠﮕﺮﻫﺎﯼ ﺭﻳﺎﺿﯽ در اکسل

ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﺭ ﺑﺎ ﺍﮐﺴﻞ، ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺩﺍﻧﺶ ﺭﻳﺎﺿﯽ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻴﺎﺯ ﺁﺷﻨﺎﻳﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ. ﺣﺘﻤﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻴﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻳﮏ ﻓﺮﻣﻮﻝ ﺭﻳﺎﺿﯽ، ﻋﻤﻠﮕﺮﻫﺎ ﺩﺍﺭﺍﯼ «ﺗﻘﺪﻡ» ﻭ «ﺗﺎﺧﺮ» ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﻋﻤﻠﮕﺮﻫﺎ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﻭﻟﻮﻳﺖ ﺯﻭﺩﺗﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﺗﻘﺪﻡ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ ﺍﮐﺴﻞ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺗﻘﺪﻡ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻳﻌﻨﯽ ﺍﮐﺴﻞ ﻧﺨﺴﺖ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺩﺍﺧﻞ ﭘﺮﺍﻧﺘﺰ ﺭﺍ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﺳﭙﺲ ﻋﻼﻣﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﻨﻔﯽ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﺻﺪﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﺳﭙﺲ ﺗﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻋﺒﺎﺭﺍﺕ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺿﺮﺏ ﻭ ﻳﺎ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻫﻢ ﻋﻤﻠﮕﺮﻫﺎﯼ ﺟﻤﻊ ﻭ ﺗﻔﺮﻳﻖ ﺭﺍ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.

()

ﻋﻼﻣﺖ ﻣﻨﻔﯽ (-)

%

^

* ﻭ /

+ ﻭ –

ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﺠﺪﺩ (Undo and Redo)

ﻭﻗﺘﯽ ﻳﮏ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻳﺎ ﻳﮏ ﻓﺮﻣﻮﻝ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻳﮏ ﺳﻠﻮﻝ ﺗﺎﻳﭗ ﻣﯽ ﮐﻨﻴﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﻴﺪ، ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻋﻤﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ «Undo» ﻣﯽ ﮔﻮﻳﻨﺪ، ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪ. ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺳﻠﻮﻝ A1 ﻋﺪﺩ ۱۲ ﺭﺍ ﺗﺎﻳﭗ ﮐﻨﻴﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻴﺪ، ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﮔﺰﻳﻨﻪ Undo ﮐﻪ ﺩﺭ  Access Toolbar ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ، ﻣﺠﺪﺩﺍ ﻋﺪﺩ ۱۲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻠﻮﻝ A1 ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪ. ﺍﻳﻦ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺩﻭ ﮐﻠﻴﺪ Ctrl+Z ﺩﺭ ﻭﻳﻨﺪﻭﺯ ﻳﺎ Cmd+Z ﺩﺭ ﻣﮏ ﻧﻴﺰ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ.

 

 ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﺍﺯ ﮔﺰﻳﻨﻪ Undo ﺑﺮﺍﯼ ﻟﻐﻮ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻳﺪ، ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﺯ ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﺷﻮﻳﺪ ﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﻋﻤﻠﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻟﻐﻮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻳﺪ ﺭﺍ  ﻣﺠﺪﺩﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻴﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺯ ﮔﺰﻳﻨﻪ Redo ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﻴﺪ. ﺍﻳﻦ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺩﻭ ﮐﻠﻴﺪ Ctrl+Y ﺩﺭ ﻭﻳﻨﺪﻭﺯ ﻳﺎ Cmd+Y ﺩﺭ ﻣﮏ ﻧﻴﺰ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ.

 

 

جدول در اکسل

فارسی کردن اعداد در نمودارهای اکسل  

بر خلاف نرم‌افزار ورد، اعداد موجود در نمودارهای اکسل را نمی‌توان با انتخاب فونت فارسی و یا با استفاده از گزینه Right-to-Left در زبانه Home و بلوک Alignment فارسی کرد. برای این کار دو روش وجود دارد که در ادامه مطلب به آن‌ها اشاره شده است. در ادامه مطلب با آموزش excelهمراه باشید.

 

ابتدا روی اعداد مورد نظرتان (محورها یا سری‌ها) راست کلیک کرده و گزینه Format Axis را انتخاب کنید.


سپس در پنجره باز شده، منوی Number را انتخاب کرده و در قسمت Category روی گزینه Custom کلیک کنید.

و پس از وارد کردن کد فرمت زیر در کادر خالی، روی دکمه Add کلیک کنید.

[$-3010000]0
اگر اعداد بصورت اعشاری بودند، بطور مثال برای نمایش دو رقم اعشار، از نقطه دو صفر استفاده کنید.
[$-3010000]0.00

در پایان با کلیک روی اعداد روی نمودار، براحتی می‌توانید فونت و اندازه دلخواه را روی آن‌ها اعمال کنید.



روش دوم: استفاده از فونت‌های خاص

با نصب فونت‌های خاص نظیر فونت‌های پروین به طور مثال PW-Nazanin bold.ttf و انتخاب آن‌ها می‌توان اعداد موجود در نمودار اکسل را فارسی کرد.


امید واریم این آموزش نیز  موردعلاقه ی شما عزیزان قرارگرفته باشد

بررسی تابع COUNTIFS – COUNT – COUNTIF

 تابع COUNT تابع COUNT با تابع SUM در اکسل متفاوت است. این توابع هر کدام برای منظور خاصی استفاده می شوند. تابع COUNT برای شمارش اعداد به کار می رود و نه جمع کردن اعداد. همچنین تابع COUNT فقط اعداد را می شمارد و از شمردن داده های غیر عددی صرف نظر می کند.                                                 با آموزش امروز همراه باشید                                                                                                                                                              تابع COUNT در اکسل

تابع COUNT با تابع SUM در اکسل متفاوت است. این توابع هر کدام برای منظور خاصی استفاده می شوند. تابع COUNT برای شمارش اعداد به کار می رود و نه جمع کردن اعداد. همچنین تابع COUNT فقط اعداد را می شمارد و از شمردن داده های غیر عددی صرف نظر می کند. برای این منظور می توانید در محدوده ای که دارای عدد و متن می باشد برای شمارش داده های عددی از این تابع استفاده کنید.

برای شمارش اعداد واقع در یک ناحیه در یک سلول این فرمول را بنویسید.

=COUNT(Range)

که منظور از Range در این فرمول ناحیه ای است که اطلاعات مورد نظر برای شمارش در آنجا وجود دارد.
برای مثال A1:C6 . اگر بعداً اطلاعات جدید را به ناحیه قبلی اضافه نمایید فرمول به صورت خودکار به روز می شود. بنابراین توجه داشته باشید فرمول را در جایی قرار دهید که از ناحیه انتخابی برای شمارش فاصله کافی داشته باشد.

در فرمول بالا شما می توانید ورودی های بیشتری را اضافه نمایید. برای مثال”

=COUNT(B2:B10,10,”10”)
در این فرمول دو مقدار دیگر اضافه شده اند 10 و “10” كه اکسل هر دو مقدار را به عنوان عدد درنظر گرفته و آنها را نیز شمارش می کند

 


 

برای شمارش سلول هایی که دارای معیار مشخصی باشند از توابع COUNTIF و COUNTIFS استفاده می شود. از تابع COUNTIF زمانی استفاده می شود که دارای یک شرط باشیم.

مثال: (COUNTIF(B2:B7,200 که در این صورت ناحیه B2: B7  برای پیدا کردن عدد 200 جستجو می شود.
از تابع COUNTIFS زمانی استفاده می شود که دارای بیش از یک شرط باشیم

مثال: (COUNTIFS(B2:B7,200,E2:E7,300=که در این صورت اگر هر دو شرط همزمان برقرار باشند آنگاه این سلول ها شمارش خواهند شد.

در واقع توابع COUNTIF و COUNTIFS توابع شمارش شرطی هستند.
به جای علامت = در فرمول های فوق می توان از عبارات (“>” و”=>” کوچکتر و کوچکتر مساوی) نیز استفاده کرد.

مثال:

=COUNTIFS(A1:A6,”>200”)

يا

=COUNTIFS(D1:D6,”<=300”)

این دو تابع همچنین می توانند برای داده های غیر عددی نیز استفاده شوند.مثلاً تابع

=COUNTIF(B2:B25,”Excel”)

سلولهایی را شمارش می کند که در آنها کلمه “Excel” قرار داشته باشد. (این تابع به کوچکی و بزرگی حروف حساس نیست)

امید واریم این آموزش اکسل نیز برای شما جالب باشد

 

انواع نمودار، کاربردها و روش کشیدن آن‌ها دراکسل

در بسیاری از پژوهش‌ها به منظور بیان به‌تر نتایج و انتقال ساده‌تر مفاهیم، توصیه می‌شود داده‌ها را دسته‌بندی کرده و در جدول‌ها و نمودارها نمایش داده شود. نرم‌افزارهای گوناگونی می‌توانند برای کشیدن نمودار به کار برده شوند. پرکاربردترین، ساده‌ترین و فراگیرترین نرم‌افزار موجود، اکسل است از مجموعه‌ی میکروسافت‌آفیس می‌باشد. این برنامه اگر چه حرفه‌ای نیست و بسیاری پژوهش‌گران از نرم‌افزارهای دیگری مثل SPSS‌ یا msTAT استفاده می‌کنند، اما شروع خوبی برای یادگیری کاربرد نمودارها و کشیدن آن‌ها به کمک رایانه می‌باشد.                                                     

 نخستین مرحله‌ از رسم نمودار، وارد کردن داده‌ها در یک کاربرگ(worksheet) از اکسل می‌باشد. نام متغیرها یا گروه داده‌ها را نیز بالای ستون مربوط به آن بنویسید. معمولا متغیر یا گروه داده را در ستون اول و فراوانی یا مقدار هر گروه یا متغیر را در ستون بعد روبروی آن وارد می‌کنند. برنامه‌ی اکسل متغیر یا گروه داده را به صورت خودکار، روی محور افقی و فراوانی یا مقادیر را روی محور عمودی نشان می‌دهد.

انواع نمودارهای پیش‌فرض در برنامه‌ی اکسل وجود دارد که هر کدام دارای کاربرد ویژه‌ی خود می‌باشد. به عبارتی هر کدام از انواع نمودارها برای بیان داده‌های خاصی مناسب‌ترند. در ادامه پرکاربردترین انواع نمودارها و نحوه‌ی رسم آن‌ها شرح داده شده است.

نمودار میله ای:

هنگامی که داده ها یا متغیرهای گسسته یا طبقه‌بندی شده داریم، نمودار میله‌ای یک نمودار گویا برای نشان‌‌دادن داده‌هاست. برای مثال تعداد فرزندان خانواده یا تعداد افرادی که به یک سوال پاسخ مثبت داده‌اند، داده‌های گسسته‌اند. متغیر دما را می‌توان به عنوان مثال به سه دسته‌ی 34-25، 44-35 و 54-45 طبقه بندی کرد. برای تحلیل بسیاری از پرسش‌نامه‌ها نیز نمودار میله‌ای می‌تواند مناسب باشد.

برای رسم نمودار در اکسل داده‌ها را وارد کنید

سپس ستون فراوانی‌ها را انتخاب کنید.

سپس از منوی بالا سربرگ Insert را کلیک کنید. انواع نمودار را در آن جا می‌بینید. برای رسم نمودار میله‌ای از الگوی Column یا Bar استفاده کنید.

بنا به کارایی نمودار مورد نظر و سلیقه‌ی خودتان می‌توانید هر یک از این پنج مدل نمودار را به عنوان نمودار میله‌ای انتخاب کنید. با کلیک روی نمودار مورد نظر، نمودار میله‌ای شامل مقادیر مورد نظر شما رسم می‌شود و به صورت یک شی جداگانه روی کاربرگ شما نشان داده می‌شود. با کلیک و راست‌کلیک بر روی بخش‌های گوناگون نمودارتان، می‌توانید گزینه‌های آن را از قبیل رنگ، نام نمودار، برچسب‌ها، سه‌بعدی بودن، پس‌زمینه‌ی نمودار و ... را به اشکال مختلف تغییر دهید. با گرفتن و کشیدن نمودار می‌توانید محل آن را در کاربرگ‌تان تغییر دهید.

در حالتی که بیش‌تر از یک متغیر وجود داشته باشد نیز می‌توان از نمودار میله‌ای استفاده کرد. مثلا اگر غلظت یک ماده را در سه دمای مختلف اندازه‌گیری کرده باشیم، برای رسم نمودار میله‌ای داده‌ها را وارد می‌کنیم

متغیرهای مورد نظر را انتخاب کنید. توجه داشته باشید که متغیر دما را مارک دار نکنید زیرا نیازی نیست و نباید درون نمودار رسم شود. بعدا در قسمت نام‌گزاری محورهای نمودار می‌توانید آن را در نظر بگیرید.

مجددا با رفتن به قسمت insert و انتخاب Column یا Bar نمودار میله‌ای مورد نظرتان را انتخاب کنید. با کلیک روی نمودار مورد نظر، نمودار میله‌ای رسم می‌شود.

نمودار دایره‌ای دراکسل:

نمودار دایره‌ای برای داده‌های گسسته و پیوسته قابل نمایش است. این نمودار برای نشان دادن نسبت بین اجزاء و یک کل بکار میرود. هنگامی که یک موضوع را به بخش‌هایی تفکیک کنیم، نمودار دایره‌ای بسیار مناسب است. مثلا درآمد یک شرکت به بخش‌های مختلف تعلق می‌گیرد. می‌توان آن را با نمودار دایره‌ای نمایش داد.

 برای رسم نمودار در اکسل ابتدا داده‌ها را وارد کنید:

با رفتن به قسمت Insert و انتخاب Pie نمودار دایره‌ای یا قطاعی مورد نظرتان را انتخاب کنید. با کلیک روی آن، نمودار دایره ای رسم می‌شود.

نمودار پراکنش:

در مواقعی که داده‌های متعدد دسته‌بندی نشده برای دو متغیر داشته باشیم و بخواهیم آن دو را نسبت به هم بسنجیم نمودار پراکنش نمودار مناسبی است. مثلا مقایسه‌ی معدل دانشگاه و معدل دیپلم. یا تعداد فرزندان و سطح درآمد.

برای رسم نمودار ابتدا داده‌ها را در اکسل وارد می‌کنیم.

سپس ستون‌های مورد نظر را انتخاب می‌کنیم.

با رفتن به قسمت Insert و انتخاب الگوی Scatter نمودار مورد نظرتان را انتخاب کنید. با کلیک روی آن، نمودار پراکنش رسم می‌شود.

هم‌چنین برای پراکندگی داده‌هایی که دارای دو صفت هستند و مقایسه‌ی فراوانی، این نمودار مناسب به نظر می‌رسد. برای مثال می‌توان اندازه و دمای ستاره‌ها را به  در نمودار نمایش داد.

نمودار خطی:

این نمودار شبیه نمودار پراکنده است با این تفاوت که چند گروه دارای دو صفت در محور عمودی و افقی نشان داده می‌شوند و نقاط مربوط به یک گروه با خط به هم وصل می‌شوند. این نوع نمودار برای تاکید بر روند و تغییرات مقادیر در طول زمان به کار می‌رود. برای رسم این نوع نمودار کافی است مانند روش‌های قبل داده‌ها را وارد و انتخاب کنید و با رفتن به قسمت Insert و انتخاب الگوی Linear نمودار موردنظرتان را انتخاب کنید.

هنگام انتخاب کردن (مارک کردن) داده‌ها توجه داشته باشید که تنها ستون مربوط به متغیر وابسته را انتخاب کنید و نام ستون‌ها را انتخاب نکنید. برنامه به طور خودکار ستون مربوط به متغیر مستقل را روی محور افقی و ستون مربوط به متغیر وابسته را روی محور عمودی نشان خواهد داد.

این نمودار پرکاربردترین نوع نمودار در اکسل است.

برای تغییر مشخصات نمودار می‌توانید روی آن کلیک کنید. در بالای صفحه، قسمت منو، سربرگ‌های Design، Layout و Format پدیدار می‌شوند. از آن‌ها برای ایجاد تغییرات گوناگون در نمودارتان استفاده کنید.                                                    امید واریم این آموزش نمودارهای اکسل نیز مورد توجه شما خوبان قرارگیرد

تعمیم سلول ها در اکسل

تعمیم سلول ها یکی از امکانات بسیار مفید در اکسل است که می توان محتویات یک سلول را به سلول های دیگر تعمیم داد.                                                                                                              درادامه با آموزش ماهمراه باشید  :                                                                                                                                                                                                                                                                                                                   1- ابتدا سلول B2 را انتخاب کنید.

۲- نشانگر موس را بر روی نقطه پایینی سلول فعال همان طور که در شکل نشان داده شده ببرید تا به شکل (+) در بیاید.

۳- حال دکمه چپ موس را فشار داده و نگاه دارید، با حرکت موس در راستای ستون و یا سطر سلول انتخاب شده در اصطلاح عمل تعمیم سلول را انجام می دهید.

تعمیم محتویات یک سلول متنی در اکسل

اگر بخواهیم کلمه اکسل را در سلول های A1 تا D1 بنویسیم برای انجام این کار می توان تک تک سلول ها را با عبارت “اکسل” تایپ و تکمیل کنیم و یا با استفاده از روش تعمیم سلول ها، در اکسل این کار راانجام دهیم

گام ۱- در سلول A1 کلمه اکسل را تایپ کنید

گام ۲- اشاره گر موس را به ناحیه مشخص شده برده تا به شکل (+) در بیاید بعد کلیک چپ موس را فشار داده و نگاه دارید.

گام سوم- با درگ کردن سلول های C1,B1,A1 وD1 را انتخاب کنید و سپس دست خود را از روی دکمه چپ موس بردارید.

مشاهده می کنید که در همه سلول های انتخاب شده کلمه “اکسل” ظاهر خواهد شد.

 

تعمیم سلول ها با اعداد 

یکی از نیاز هایی که در نرم افزار اکسل زیاد با آن برخورد خواهید کرد نوشتن به ترتیب اعداد در هر سلول خواهد بود، برای انجام این کار می توان اعداد را تک تک در سلول های تایپ کرد، که اگر تعداد اعداد زیاد باشد کاری غیرمنطقی و طولانی خواهد بود، یا از روش تعمیم سلول ها استفاده کرد.

می خواهیم اعداد ۱ تا ۱۰ را در ستون A بنویسیم برای اینکار طبق مراحل زیر مراحل را انجام می دهیم :

 

۱- در سلول A1 عدد ۱ و در سلول A2 عدد ۲ را وارد کنید.(در این حالت برای معرفی ترتیب اعداد در اکسل نیاز داریم تا حداقل ۲ سلول را وارد کنیم تا به اکسل ترتیب مورد نظر را معرفی کنیم)

۲- سلول های A1 و A2 را مارک و انتخاب کنید و بعد اشاره گر موس را به نقطه نشان داده شده برده تا به شکل (+) دربیاید.

۳- با درگ کردن اشاره گر موس را تا سلول A10 بکشید.

مشاهده می کنید که اعداد ۱ تا ۱۰ به ترتیب در سلول های A1 تا A10 نوشته می شوند.

تعمیم سلول ها با عبارات و کلمات

بعضی از عبارات مانند ایام هفته،ماه ها،روزهای سال و … برای اکسل تعریف شده هستند. به عنوان مثال می خواهیم روزهای هفته را در ستون A بنویسیم برای انجام این کار می توان روزها را تک تک وارد کرد و یا از روش تعمیم سلول استفاده کرد. برای استفاده از روش تعمیم سلول ها مراحل زیررا استفاده میکنیم

 

۱- در سلول A1 عبارت Sunday (یکشنبه) را تایپ کنید.

۲- سلول A1 را انتخاب کرده و اشاره گر موس را به نقطه نشان داده ببرید تا به شکل (+) در بیاید.

۳- سلول A1 را تا سلول A7 تعمیم دهید.

مشاهده می کنید که ایام هفته به ترتیب در سلول های A1 تا A7 درج می شوند.

 

اگر در سلول A1 کلمه “شنبه” را تایپ کنید و سلول را تعمیم دهید عبارت درج شده مانند تعمیم سلول متنی در همه سلول ها همان شنبه خواهد بود و روزهای دیگر هفته درج نخواهند شد.

دلیل این اتفاق این است که برنامه اکسل به طور پیش فرض ایام هفته و ماه های ایرانی را ندارد و شما خودتان باید این ایام را برای اکسل معرفی کنید.

   تنظیم تعمیم سلول دلخواه  در اکسل

برای معرفی یک سری جدید مراحل زیر را طی کنید:

در منوی File بر روی گزینه Option کلیک کرده و در پنجره Excel Option بر روی گزینه Advanced کلیک کرده و در این منو از گروه General گزینه Edit custom را انتخاب کنید تا در شکل زیر مراحل ایجاد تعمیم سلول دلخواه خود را انجام دهید.

گام ۴- در قسمت List entries سری هایی را که لازم دارید مثل ایام هفته را وارد کنید. توجه داشته باشید که باید از دکمه Enter برای جدا کردن عبارات از هم استفاده کنید.

گام ۵- در قسمت Custom list گزینه New list را انتخاب کنید.

گام ۶- دکمه Add را فشار دهید تا موارد نوشته شده به لیست اضافه شود.

گام ۷- برای اعمال تعمیم سلول انتخابی بر روی دکمه OK کلیک کنید.                                                    امید واریم تدریس اکسل امروزنیز مورد توجه شما خوبان قرار بگیرد

نکاتی درمورد قالب بندی سلول ها دراکسل

 

در Excel این توانایی را داریم که قالب بندی یا فرمت یک سلول را تغییر داده و فرمت آن سلول را مثلاً تاریخ یا درصد یا زمان یا متن و یا … کنیم . همچنین می توانیم دور سلول کادر بیندازیم یا رنگ زمینه آن را عوض کنیم .  با این آموزش همراه باشید   
برای قالب بندی خانه ها در Excel مراحل زیر را طی می کنیم .
روش اول :
1- انتخاب متوی Format
2- انتخاب گزینه Cell
روش دوم:
1- انتخاب سلولهای مورد نظر
2- راست کلیک روی سلولهای انتخابی
3- انتخاب گزینه format cells
با اجرای یکی از دو روش بالا پنجره ای باز می شود که دارای tab های زیر است :
الف – Number :
توسط این tab می توانیم اطلاعات ورودی را تعیین کنیم . این Tab شامل گزینه های زیر می باشد :
- Sample : هر فرمتی را که انتخاب کنیم ، بر روی محتوای سلول انتخابی نمایش می دهد . ( حالت پیش نمایش را دارد)
- Category : در این قسمت نوع داده را مشخص می کنیم که شامل انواع زیر می باشد :
1- Genera: این گزینه عددها را به صورت رشته ای از رقمهای متوالی و بدون هرگونه قالب بندی نشان می دهد. و اگر عددی در سلول جا نشود آن را به صورت نمایی نشان می دهد .
2- Number : مقادیر را بصورت رشته ای از رقمهای متوالی نشان می دهد . در این حالت اگر عدد در سلول نگنجد سلول بزرگترمی شود . همچنین در این قسمت می توانیم تنظیمات زیر را انجام دهیم :
- Decimal Places : در این قسمت می توانیم تعداد ارقام بعد از اعشار را تعیین کنیم . (به طور پیش فرض تا 2 رقم اعشار نمایش می دهد)
- Negative Number : در این حالت می توانیم مشخص کنیم که عدد منفی به همان صورت نشان داده شود یا به رنگ قرمز یا سیاه با علامت منفی نشان داده شود . یا به رنگ قرمز بدون علامت منفی نشان داده شود . (توجه داشته باشید که این گزینه فقط روی اعداد منفی عمل می کند)
- Use 1000 separator : اگر در کنار این گزینه تیک بگذاریم اعداد را سه رقم ، سه رقم از سمت راست جدا کرده و علامت (،) می گذارد.
3- Currency : مقادیر را همراه با سمبل پول رایج نشان می دهد. در این حالت می توان تنظیمات زیر را انجام داد :
- Symbol : نوع واحد پول را مشخص می کنید . در این قسمت واحد پول کشورهای مختلف نمایش داده شده و می توانیم واحد دلخواه خود را انتخاب کنیم .
- Negative Number : اعداد منفی چطور نمایش داده شوند .
Accounting: مقادیر صفر به صورت خط تیره (-) نمایش داده می شوند .
در Currency قالب بندی اعداد منفی را داریم
4- Accounting : مانند حالت Currency است . این قالب بندی حسابداری می باشد و تفاوتهایی با حالت Currency دارد که عبارتند از :
* در حالت Accounting علامت پول رایج در منتها علیه سمت چپ سلول و عدد در سمت راست سلول نمایش داده می شود . در نتیجه پول همیشه در یک ستون عمودی و در هم قرار می گیرد که در مقایسه با Currency ، اعداد خواناتر و ظاهر آنها مرتب تر است . Accounting مقادیر صفر به صورت خط تیره (-) نمایش داده می شوند.
5- Date : تاریخ را با قالب بندی خاص تاریخ نشان می دهد و ما می توانیم انواع قالب بندی های تاریخ را دیده و انتخاب کنیم . مثلا مدلی را انتخاب کنیم که فقط روز و ماه را نشان دهد و یا مدلی را انتخاب کنیم که روز را به عدد و ماه را به حروف نشان دهد .
6- Time : زمان را با قالب بندی های خاص زمان نشان می دهد . انواع قالب زمانی در این قسمت وجود دارند . ما می توانیم مدلی را انتخاب کنیم که ساعت را از 1 تا 12 با برچسب صبح و بعداز ظهر نمایش دهد و یا مدلی را انتخاب کنیم که ساعت را از 1 تا 24 نمایش دهد و یا …
7- Percentage : عددها را همراه با علامت درصد نشان می دهد .
نکته : در تمام قالب بندی ها بجز Percentage فرقی نمی کند که ابتدا اطلاعات را در سلول وارد کنیم یا اول قالب بندی را تنظیم کنیم . ولی در حالت percentage اگر ابتدا عدد را نوشته و سپس فرمت را Percentage کنیم ، عدد را در 100 ضرب می کند. ولی اگر ابتدا فرمت را Percentage کنیم ، و بعد عدد را بنویسیم ، تغییری در عدد نمی دهد .
8- Fraction : مقادیر را به صورت عدد صحیح نشان می دهد که بدنبال آن نزدیک ترین کسر به مقدار واقعی ظاهر می شود . برای نوشتن یک عدد مخلوط در excelکافی است ابتدا قسمت صحیح را نوشته سپس یک فاصله بدهیم و بعد کسر رات نوشته و بعد علامت (/) را بگذاریم و بعد مخرج کسر را بنویسیم . اگر عدد را بنویسیم ، پس از enter کردن مقدار سلول می شود . اگر بخواهیم همان مقدار اولیه باقی بماند ، کافی است در قسمت Fraction مقدار را انتخاب کنیم . در این حالت نگاه می کند ببیند مخرج اصلی باید در چند ضرب شود تا مخرج انتخابی شود سپس صورت را هم در همان عدد ضرب می کند .
9- Scientific : مقادیر را با قالب بندی علمی نشان می دهد . ( e به … Enponent و به معنای 10 به توان n می باشد . )
10- Text : مقادیر به همان صورتی که وارد شده اند نشان می دهد. اگر فرمولی را به صورت متن قالب بندی کرده باشیم ، Excel آن را به صورت متن نمایش می دهد و مقادیر آن را محاسبه نمی کند .                        در درسهای قبلی گفتیم که برای تبدیل سلولهای عددی به متنی می توانیم از علائم ” ، ‘ و ^ و = استفاده کنیم .                                                                                                                        همچنین می توانیم قالب آن سلول را به Textتبدیل کنیم .
11- Special : مقادیر را با استفاده از قواعد قالب بندی خاص نشان می دهد که عبارتند از :
* Zip code : (کدپستی) برای قالب بندی کدپستی است و صفرهای قبل از عددرا نشان می دهد .
* zip code + 4 : (کدپستی 4+ رقم) : کدپستی یا درقالب معمولی (قالب بالا) است یا در قالب 4+ رقم در این قالب دو عدد ثابت شده قبل از چهارم اول علامت خط تیره (-) می گذارد.
* phone number : اعداد را در قالب شماره تلفن ده رقمی نمایش می دهد . یعنی به صورت (nnn) nnn – nnnn نشان می دهد .                                                                                                                                                                                                                                               قسمت داخل پرانتز کد شهرستان ، سه رقم بعد ، کد محله و چهار رقم آخر تلفن محل مورد نظر است .
* Social security number : (تامین اجتماعی ) اعداد را در قالب کد تامین اجتماعی 10 رقمی نمایش می دهد .                                                                                                                                  با انتخاب این قالب بعد از رقم سوم و پنجم خط تیره می گذارد .
12-Custom : برای ایجاد یک قالب بندی جدید از این گزینه استفاده می کنیم که خارج از بحث ما می باشد .
ب- Alignment :
توسط این Tab می توانیم جهت قرار گرفتن اطلاعات در سلول را تعیین کنیم .                                          این Tab شامل قسمتهای زیر است :
1- Horizontal : محل قرار گرفتن افقی متن را تعیین می کند . این قسمت شامل گزینه های زیر است :
* general : هم ترازی پیش فرض
* Left : هم ترازی داده ها در سمت چپ (استفاده برای ارقام ) (چپ چین )
* Center : هم ترازی داده ها در مرکز
* Right : هم ترازی داده ها در سمت راست (برای متون) (راست چین)
* Fill : تمام سلول را با متنی که در آن نوشته شده است ، پر می کند .
* Justify : یک تراز مناسب برای سلول در نظر می کیرد . معمولا برای زمانی است که اطلاعات در سلول نگنجد.
*Center Across Selection : وسط متن را در وسط سلولهای انتخابی می گذارد.
2- Vertical : محل قرار گرفتن اطلاعات را بطور عمودی تنظیم می کند . این گزینه شامل قسمتهای زیر است :
* Bottom : هم ترازی داده ها در پایین سلول
* Top:هم ترازی داده ها در بالای سلول
* Center: هم ترازی داده ها در وسط یا مرکز سلول
*Justify : داده ها در داخل سلول هم تراز می شوند . (بدین معنی که داده ها در داخل سلول بصورت مساوی جاسازی می شوند . مانند متون موجود در روزنامه ها )
3- Orientation : شامل قسمتهای زیر است : * زاویه متن را نسبت به افق بوسیله ماوس می توان تعیین کرد.
* Degrees : زاوبه متن را نسبت به افق بوسیله تایپ زاویه یا با کلیدهای Increase و Decrease تعیین کرد.
4- Text Control : شامل قسمتهای زیر است :
* Wrap Text : اگر اندازه متن بیشتر از سلول باشد توسط این گزینه می توان آن را شکست . در نتیجه ارتفاع سطر افزایش می یابد .
* Shrink to fit : اگر اندازه متن از سلول بیشتر باشد با انتخاب این گزینه متن به اندازه ای کوچک می شود که داخل سلول بگنجد.
* Merge Cells : اگر اندازه متن از سلول بیشتر باشد می توان سلولهایی را که متن اشغال کرده را انتخاب نمود و سپس در کنار این گزینه تیک زد . این عمل باعث می شود که این سلول بهم پیوسته و یک سلول شوند .
ج- Font :
توسط این قسمت می توان نوع خط ، اندازه ، رنگ و … خطوط را تعیین نمود. این Tab شامل گزینه های زیر است :
1- Font : در این قسمت نوع خط را تعیین می کنیم .
2- Font Style : در این قسمت می توانیم تعیین کنیم که نوشته ها کج (Italic ) و یا توپر (Bold) یا کج و تو پر (Bold Italic ) و یا معمولی (Regular ) باشد .
3- Size : در این قسمت سایز قلم را تعیین می کنیم .
4-Underline : در این قسمت می توانیم تعیین کنیم که زیر متن خط کشیده شود یا نه و نوع خطر را تعیین می کنیم .
* None : خط نمی کشد .
* Single : خط تکی زیر متن می کشد .
* Double : دو خطی زیر متن می کشد .
* Single Accounting : تک خط زیر کشیده ترین حرف کشیده می شود . (یعنی تمام حروف بالای خط کشیده می شوند.)
* Accounting double : دو خطی زیر تمام حروف کشیده و زیر کشیده ترین حرف کشیده می شود .
5- Color : در این قسمت رنگ متن را تعیین می کنیم .
6-Effect : شامل قسمتهای زیر است :
* Strike Through : بر روی متن خط می کشد .
* Super Script : برای بالا نویسی (توان نویسی) استفاده می شود . اگر بخواهیم A2 بنویسیم کافی است A2 را نوشته ، سپس 2 را انتخاب منیم و این گزینه را فعال کنیم .
* Sub Script : برای زیرنویسی (اندیس نویسی) استفاده می شود .
7- Preview : پیش نمایشی از انتخابات را نشان می دهد.
د- Border : توسط این Tab می توانیم حاشیه بندی انجام دهیم . که شامل قسمتهای زیر است:
1- Style : در این قسمت نوع خط حاشیه را مشخص می کنیم .
2- Color : در این قسمت رنگ حاشیه را مشخص می کنیم .
3- Presets : در این قسمت محل خطوط را مشخص می کنیم .
* None : حاشیه نمی گذارد.
* Outline : دور سلولها حاشیه می گذارد.
* Inside : داخل سلولهای انتخابی را حاشیه می گذارد.
4- Border : در این قسمت می توانیم تعیین کنیم که کدام قسمت از سلول حاشیه داشته باشد . نیز می توانیم تعیین کنیم که فقط سمت چپ سلول خط بیفتد و یا فقط بالا و یا پایین سلئل حاشیه داشته باشد.
نکته :برای انداختن حاشیه ابتدا رنگ و نوع خط را تعیین می کنیم و سپس بر روی Icon های مورد نیاز برای افتادن حاشیه Click می کنیم .
هـ : Patterns : در این قسمت می توانیم رنگ زمینه را تعیین کنیم . که شامل گزینه های زیر است. :
* Color : در این قسمت رنگ مورد نظر را انتخاب می کنیم .
* Pattern : در این قسمت می توانیم از الگوها (هاشورها) استفاده کنیم . همچنین رنگ هاشورها را تعیین کنیم .
پاک کردن قالب بندی سلولها :
برای پاک کردن قالب بندی سلول کافی است سلول یا سلولهای مورد نظر را انتخاب کرده سپس از منوی Edit زیر منوی Clear ، گزینه Formatting را انتخاب می کنیم . با انجام این کار فقط قالب بندی سلل پاک می شود و اطلاعات داخل سلول پاک نمی شود . ولی اگر A11 را انتخاب کنیم هم قالب بندی پاک می شود و هم اطلاعات داخل سلول.                                                                                                                                                امید واریم از آموزش اکسل امروز نهایت استفاده رابکنید .                                                           موفقیت هایتان مستدام

توابع جستجو:lookup & refrenceدر اکسل

توابع جستجو:یکی از مهمترین ابزار هاي مربوط به بانک های اطلاعاتی قابلیت جستجو و پیدا کردن اطلاعات مورد نظر می باشد. بدین ترتیب که اطلاعات مورد نظر با آرگومان تحت جستجو را از اطلاعات استخراج می نماید.      با آموزش excel امروز همرا باشید
تابع vlookup:
Vlookup (lookup-value, table-array, col-index-num, range-
lookup)
این تابع مقداری را در ستون اول از جدول آرایه جستجو می کند و مقدار تابع متناظر در همان سطر موجود در ستون دیگر را برمی گرداند.
منظورازvertical) v ) در vlookup آن است که به صورت ستونی بر روی اطلاعات جستجو را انجام می دهد. آرگومانهای این تابع به صورت ذیل می باشد. Lookup-value: مقداری است که می خواهیم در جدول اطلاعات متناظر با آن را برایمان جستجو نماید. فرض کنید که میخواهیم فامیل شخصی را بدهیم و شماره تلفن آن را بدست بیاوریم فامیل فردlookup value
میباشد.
همیشه سعی کنیم اطلاعات ارگومانها را به سلول ارجاع دهیم تا در موقع تغییر مقدار قابل جستجو نیاز به تغییر فرمول نباشد.Table-array: محدوده داده ها یا جدول یا databaseکه داریم می باشد. باید دقت نمائیم در انتخاب جدول داده ها حتما ستون اطلاعات مربوط به lookup-valueدر ستون اول جدول داده ها باشد. یعنی اگر ما اسم شخصی را برای جستجو میدهیم جدول را باید طوری انتخاب کنیم که اسم در ستون اول باشدCol-index-num: نمایش دهنده شماره ستونی در جدول یا databaseاست که می خواهیم نتیجه از آن استخراج شود.
اين شماره ستون شماره ستون در جواب مي باشد كه در محيط table array قرار دارد یعنی باید بگوئیم این ستون چندمین ستون در محیط انتخاب شده table array میباشد.Range-lookup: اگر مقدار 0 یا falseوارد نمایید، مقدار دقیق را جستجو می نماید ولی اگر trueیا هر عدد دیگری غیر از صفر را وارد نماییم مقدار را به صورت تقریبی می دهد.یعنی اگر فامیل رضوی را پیدا ننماید فامیل رضوی زاده را جستجو مینماید. در صورتي كه چند گزينه تكراري وجود داشته باشد. اكسل اولين گزينه تكراري را به عنوان جواب در نظر ميگيرد.اگر دقت نمائیم متوجه میشویم در تابع فوق گزینه array دیده میشود در این تابع هم مانند تابع large میتوان از متد آرایه استفاده نمود. یکی از مشکلات عمده در زمینه استفاده از فرمول فوق استفاده از این تابع در سطح وسیع میباشد یعنی برای زمانی که میخواهیم تابع را در یک سلول بنویسیم و در بقیه سلولها درگ کنیم عمده مشکلات زیر بوجود می آید.اولا موقع درگ کردن باید آرگومانها را به دقت آدرس دهی کنیم(علامت$) ثانیا به جای آرگومان
Col-index-num تابعی نوشته شود که خودش شماره ستون را تشخیص دهد تابع زیر را حل این مسئله است. زیرا در برخی موارد ما از بین تعداد زیادی ستون بانک اطلاعاتی فقط تعداد ستون اندکی را میخواهیم در جواب داشته باشیم.                                                                                                                             
تابع matchدراکسل
=Match (lookup-value, lookup-array, match-type
این تابع موقعیت گزینه در لیست که خیلی نزدیک به یک مقدار جستجو باشد را برمی گرداند. خروجی این تابع یک عدد است که نشان میدهد این گزینه چندمین گزینه در بین مجموعه انتخاب شده میباشد تابع matchخیلی نزدیک به یک تابع chooseاست. اما choose گزینه موجود در لیست را که توسط موقعیت مشخص شده توسط آرگومان index-numاشغال شده است برمی گرداند. در حالی که تابع match خروجی معکوس آن دارد . و خروجی ان شماره عددی میباشد که انتخاب نموده ایم.
Lookup-value: مقداری است که می خواهیم برایمان جستجو نماید.Lookup-array: محدوده داده که می خواهیم نتیجه جستجو را از آن استخراج نماییم. Match-type: قوانین جستجو را تعریف می نماید.چنانچه از مقدار صفر استفاده نماییم، مقدار دقیق را جستجو می نماید. فرض کنیم میخواهیم تشخیص دهیم ستون مقابل در مجموعه ستون چندم است با ترکیب تابع vlookupو تابع match به تابعی دست پیدا میکنیم که میتواند تشخیص دهد اطلاعات در چه ستونی است و با درگ کردن آن برای تمام محدوده به جواب با انعطاف و دقت بالا دست پیدا می کنیم . و میتوانیم به راحتی از بین یک مجموعه اطلاعات ستونها و ردیف های خاصی را جدا نمائیم .به آدرس دهی بسیار دقت نمائید در اینجا فرمول را h2 نوشته ایم و درگ نمودیم.تابع Hlookup Hlookup (lookup-value, table-array, row-index-num, range-lookup)=
تابع فوق اطلاعات را در سطر اول جستجو مینماید و در سطهای بعدی جواب را ارائه میدهد. محاسبه این تابع همانند محاسبه تابع vlookup می باشد. تنها تفاوت این است که جستجو براساس سطرها انجام می گیرد.(منظور ازH در Hlookup اختصار کلمه horizontalمی باشد) استفاده از این تابع همواره به مراتب کمتر از تابع vlookup میباشد.فرض کنید ما میخواهیم همیشه اخرین ردیف اطلاعاتی وارد شده را در بالای مجموعه اطلاعات مشاهده نمائیم چون قراراست اطلاعات بر اساس ردیف خاصی مشاهده گردد بنابراین بهترین راه حل استفاده ازتابع hlookup میباشد
Lookup-value: مقدار که می خواهیم اطلاعات متناظر با آن را براساس سطرها جستجو نمائیم. Table-array: جدول اطلاعاتی که داده ها در آن جستجو می شود. Row-index-num: شماره سطری که جدول آرایه ها باید مقدارش با مقدار مورد نظر تطبیق پیدا نماید. مثلاً مقدار 3 نمایش دهنده سطر سوم در جدول آرایه ها می باشد.در این قسمت هم میتوان از ترکیب تابع match نیز کمک گرفت.Range-lookup: محاسبه تابع vlookup می باشد. مقدار منطقی می باشد که مقدار دقیق با 0 یا false مشخص و مقدار تقریبی را با true مشخص می نماید.
تابع rowدراکسل
Row (reference)= شماره سطر سلول را نشان می دهد.این تابع را در حالت آرایه ای نیز میتوان استفاده نمود.
تابع Indexدراکسل
Index (array. Row-num. column-num) این تابع اطلاعات محل برخورد یک سطر وستون را بر میگرداند. آرگومانها شکل آرایه ای که یک مقدار را برمی گرداند به صورت زیر است. این تابع جهت انتخاب یک عدد از یک مجموعه آرایه یک یا دو بعدی مورد استفاده قرار می گیرد. این مسئله می تواند انتخاب از یک آرایه باشد یا به صورت انتخاب از مجموعه ها باشد. Array: مجموعه اطلاعات مورد نظر برای انتخابRow-num: شماره سطر مورد نظرColumn-num: شماره ستون مورد نظرباز هم در این حالت ما میتوانیم اطلاعات سر سطر و سرستون را به جای اعداد ستون وردیف بدهیم به آن بدهیم و محل برخورد انها را به ما بدهد.البته در این حالت هم باید به جای ستون و ردیف تابع match را در آرگومانهای ستون ور دیف بنویسیم. (INDEX($A$1:$F$20,MATCH(G1,A1:F1,0),MATCH(G2,A1:F1 ,0 آرگومانهای شکل ارجاعی که یک آدرس سلول را برمی گرداند به صورت زیر است. Index (reference, row-num, column-num, area-num)مزیت شکل دوم تابع indexآن است که می توانید چند ناحیه غیر مجاور از کاربرگ را به عنوان محدوده جستجوی referenceاستفاده نمایید. Area-num: تنها زمانی نیاز است که بیش از یک ناحیه در referenceوجود داشته باشد. این آرگومان ناحیه ای که آرگومانهای row-num و column-num به آن اعمال می شود را معرفی می کند. ناحیه اول که در reference مشخص شده است به عنوان ناحیه1، دومی به عنوان ناحیه2، .... در نظر گرفته می شود. Reference: این آرگومان می تواند یک یا چند محدوده باشد که ناحیه نامیده می شود. هر ناحیه باید مستطیلی باشد و می تواند شامل عدد-متن یا فرمول باشد. اگر ناحیه ها مجاور نباشند باید آرگومان reference را در پرانتز بیاورید. و می تواند تا 29 آرگومان را بپذیرد.تابع choose
=choose (index-num, value1, value2 از تابع choose برای بدست آوردن یک گزینه از بین یک لیست از مقادیر استفاده می شود. Index-num: عدد معینی در لیست است که می خواهید آن را بازگرداند و باید مثبت باشد و بیشتر از تعداد عناصر لیست نیز نباشد.                                                                                                                                                                                                                                تابعhyperlink دراکسل

این تابع برای ساختار ارتباط از داخل سلول یک کاربرگ به کاربرگ دیگرو فایل های دیگررا دارد. با توجه به استفاده خاص از این تابع میتوان این تابع را قوی ترین تابع در زمینه امکانات اکسل با محیط خارج از اکسل دانست.
فرض کنیم هر هفته ما نامه های اطلاعاتی با فرمت یکسانی از قسمت های مختلف دریافت مینمائیم و پس از تغییر نام انها این اطلاعات را در پوشه قرار میدهیم ما میخواهیم این اطلاعات را بوسیله نرم افزار اکسل مدیریت نمائیم بعد از چند ماه ما پوشه ای داریم با هزارن فایل نامگذاری میخواهیم بوسیله نام این فایل ها را جستجو و باز نمائیم اولین گزینه به ذهن کاربران خطور مینماید استفاده از ابزار hyperlink است مشکل این کار این است که اگر ما 1000 نامه داشته باشیم 1000 لینک اطلاعاتی در فایل اکسل باید ایجاد نمائیم و امکان از بین رفتن اطلاعات ارتباطی بسیار زیاد میباشد.راه منطقی و صحیح آن این است که اسم فایل را در یک سلول بنویسیم و با کیلیک بر روی سلول فایل را باز نمائیم یعنی بتوانیم تمام اسامی را با یک سلول مدیریت نمائیم. البته در استفاده از این روش چندین تکنیک را نیز باید رعایت نمائیم ابتدا به شرح آرگومانهای این تابع میپردازیم.Link-location: یک ارگومان ضروری است، یک مقدار متنی می باشد که مقصد پیوند را مشخص می کند (باید در داخل علامت " ") قرار گیرد. روشهای مختلفی برای بدست اوردن ادرس وجود دارد یکی از روشهای آن این است که به بر روی فایل مورد نظر کلیک راست نمائیم و در قسمت properties ادرس آن را کپی نمائیم البته این ادرس بدون نام فایل و پسوند میباشد . روش دیگر استفاده از ابزار hyperlink در یک سلول خالی و کپی کردن ادرس فایل بوجود امده است Friendly-name: یک آرگومان اختیاری است متنی می باشد که در سلول ظاهر خواهد شد اگر حذف شود اطلاعات آن به صورت پیشفرض آدرس link-locationاست. جهت لینک به سایت های اینترنتی باید پیشوند http:\\ را در آرگومان link-location بیاورید.نوع دیگر کاربرد تابع hyperlink استفاده از تابع vlookup در قسمت link location میباشد بنابراین دراین حالت باید یک جدول بسازیم که تمام ادرسها را داشته باشد و ما نام آن را که به عنوان کلید میباشد جستجو نمائیم و ادرس آن که خروجی vlookup میباشد در محل link location قرار میگیرد . حال برای استفاده از این تابع به صورت روش اول در ادامه مسیر زیر را طی مینمائیم. حال برای بالا بردن انعطاف ان باید قسمتی از نام ادرس را که نام فایل میباشد از ادرس حذف و به جای ان آدرس سلولی را قرار دهید. که میخواهید نام فایل را در ان بنویسید با عطف((&- بنابراین با عطف این آدرس به صورت داینامیک میتوان با هر بار کلیک بر روی فرمول hyperlink آدرسی را باز نمود که آدرس آن را درسلول نوشته بودیم.
به عنوان مثال ادرس: D:\e-learning1\t03- ویرایش سلول\jozve3.doc
تبدیل به:" = D:\e-learning1\t03&" - ویرایش سلول\b3&”.doc”میشود.
آدرس بالا باید در یک سلول نوشته شود و آرگومانlink location باید به آن ارجاع شود.حال اگر ما در سلول b3 نام یک فایل دیگر با را فرمت .doc بنویسیم و بر روی فرمول کلیک کنیم فایل مورد نظر باز میگردد. تابع indirect
indirect(ref-text,a1.
ارگومانهای که به این تابع نسبت بدهیم به صورت ادرس فرض میشود.Ref-text: یک شیوه آدرس A1 یا R1C1 یا یک نام سلول باشد. A1: مقدار منطقی است که نشان می دهد چه نوع آدرسی را استفاده می کنید.اگر برابر False باشد اکسل ref-text را به صورت قالب R1C1 تغییر می کند اگر برابر Trueیا خالی باشد. اکسل ref-text را به صورت قالب a1 تغییر می کند. به عنوان مثال اگر در داخل سلولهای b1 مقدار a2 را بنویسیم و اگر در سلول c1 مقدار a10 را بنویسیم و سپس ما در سلولb2 بنویسیم ( sum(b1:c1 قصدمان جمع کردن اطلاعات سلولهای فوق نیست بلکه ما قصد داشتیم اطلاعات سلولهای a2:a10 را جمع نمائیم بنابراین با ید به روشی به اکسل بگوئیم که اطلاعات سلولهای فوق را به صورت آدرس در سلولهای منظور شود. بنابراین تابع باید به صورت زیر نوشته شود
((sum(indirect(b1):indirect(c1 =
در این حالت به جواب مورد نظر دست می یابیم.                                                                             

حذف ارقام اعشاری  و تبدیل واحدهای اندازه گیری در اکسل

تابع INT برای حذف ارقام اعشار :

تابع INT یک عدد را به طرف پایین و به سوی کم ترین عدد صحیح بعدی گرد می کند . اثر آن این است که به نظر می رسد که قسمت اعشاری حذف شده است و غالبا INT برای راحت کردن این کار ( حذف ارقام اعشاری ) به کار می رود .

INT زمانی به کار می رود که تمام چیزی که نیاز به دانستن آن دارید . قمست عدد صحیح یک عدد است .




برای اطلاعات بیشتر با آموزش امروز همرا ه باشید
تابع TRUNC برای حذف برخی از ارقام اعشاری :

تابع TRANCدر EXCEL قسمتی از یک عدد را حذف می کند . این تابع دو آرگومان می گیرد . آرگومان اول . عددی است که باید تغییر کند . آرگومان دوم مشخص می کند که چه تعداد از ازقام این عدد باید باقی بماند .

مقدار عددی 2  برای آرگومان دوم بیان می کند که 2 رقم اعشاری باید باقی بماند :                                                                                                                    

                                                                                                                                        تبدیل واحدهای اندازه گیری در اکسل :                                                           

تابع Convert واقعا تابع فوق العاده ای است . تعجب بر انگیز نیست که این تابع تبدیل های مختلفی را انجام می دهد و مخصوصا مقیاس ها را تبدیل می کند . تعداد مقیاس هایی که این تابع آنها را تبدیل می کند واقعا قابل بیان نیست . این تابع فوت را به اینچ . فارنهایت را به سلسیوس . پینت را به لیتر . اسب بخار را به وات تبدیل می  کند . و بسیاری از نبدیل های دیگر را انجام می دهد . در واقع . 10 مقوله وجود دارد که هر یک در برگیرنده ده ها واحد اندازه گیری است که تبدیل از آنها و به آنها انجام می شود . این مقوله ها عبارتند از :  1- وزن و جرم 2 - فاصله 3- زمان 4 -فشار 5 -نیرو 6 - انرژی 7 - توان 8 - مغناطیس 9 -دما 10 - مقیاس مایع     این تابع سه آرگومان می گیرد : مقدار . واحد اندازه گیری که تبدیل باید از آن انجام شود . و و حد اندازه گیری که تبدیل باید به آن انجام شود . مثلا در این جا . تابع کار تبدیل 10 گالن را به لیتر انجام می دهد :تابع Convert واقعا تابع فوق العاده ای است . تعجب بر انگیز نیست که این تابع تبدیل های مختلفی را انجام می دهد و مخصوصا مقیاس ها را تبدیل می کند . تعداد مقیاس هایی که این تابع آنها را تبدیل می کند واقعا قابل بیان نیست . این تابع فوت را به اینچ . فارنهایت را به سلسیوس . پینت را به لیتر . اسب بخار را به وات تبدیل می  کند . و بسیاری از نبدیل های دیگر را انجام می دهد . در واقع . 10 مقوله وجود دارد که هر یک در برگیرنده ده ها واحد اندازه گیری است که تبدیل از آنها و به آنها انجام می شود . این مقوله ها عبارتند از :  1- وزن و جرم 2 - فاصله 3- زمان 4 -فشار 5 -نیرو 6 - انرژی 7 - توان 8 - مغناطیس 9 -دما 10 - مقیاس مایع    این تابع سه آرگومان می گیرد : مقدار . واحد اندازه گیری که تبدیل باید از آن انجام شود . و و حد اندازه گیری که تبدیل باید به آن انجام شود.                                                                                                                                  


 

کاربرد یادداشت‌های توضیحی در اکسل

معمولاً از اکسل برای ذخیره سازی داده‌ها یا انجام محاسبات بر روی داده‌ها استفاده می‌شود. در برخی از موارد به نا به دلایلی نیاز به نوشتن توضیح در مورد داده یا جدولی احساس می‌شود. با توجه به کاربرد اصلی اکسل، اضافه کردن توضیح در سلول ها بعضاً منجر به ایجاد اختلال در محاسبات می‌شود. در این گونه موارد اکسل راهکار مناسبی در اختیار کاربران قرار می‌دهد. یادداشت‌‌های توضیحی، نوشته‌هایی هستند که می‌توانند به هر سلولی در اکسل اضافه شوند‌ و توضیحات مورد نظر کاربر را منتقل کنند. یادداشت‌ توضیحی در اکسل در برگیرنده توضیحات یک فرمول، توضیح در مورد محتویات سلول و یا هر چیز دیگری است.

 

اضافه کردن یادداشت توضیحی در اکسل

با دو روش می‌توان وارد یادداشت‌ توضیحی در اکسل اضافه کرد.

از طریق منوی راست کلیک و با کلید میانبر Shift+F2

سلول مورد نظر را انتخاب کنید. کلید میانبر Shift+F2 را بزنید یا راست کلیک کرده و گزینه Insert Comment را انتخاب کنید. متن مورد نظر در گوشه سمت راست را تایپ کنید. در خارج مستطیل کلیک کنید.

یادداشت توضیحی به شکل زیر نشان داده می‌شود.

 

به طور اتوماتیک نام کاربری، به یادداشت‌ توضیحی در اکسل اضافه می‌شود، برای تغییر نام کاربری مراحل زیر را انجام  دهید:

در قسمت FILE، بر روی گزینه Options کلیک کنید و به قسمت General منتقل شوید. در این قسمت به بخش Personalize your copy of Microsoft Office  رفته و نام کاربری خود را تغییر دهید.

 

اگر تیک قسمت پایین کادر را بزنید، اکسل از این نام کاربری به جای امضاء شما در آفیس استفاده خواهد کرد.

برای اضافه کردن تاریخ یادداشت، پس از نوشتن آن، کلید های Ctrl و + را بفشارید. ساعت یادداشت نیز با فشردن کلیدهای Ctrl,Shift و + اضافه می‌شود.

ویرایش و حذف یادداشت توضیحی در اکسل

برای ویرایش یادداشت‌ توضیحی در اکسل ، سلول مورد نظر‌ را انتخاب کنید. راست کلیک کرده و گزینه Edit Comment را انتخاب کنید. کادر محتوی یادداشت قابل ویرایش خواهد شد. متن را تغییر دهید.

 

برای کپی کردن یک یادداشت به دیگر سلول ها، ابتدا سلول حاوی یادداشت را انتخاب کرده و آن را کپی نمایید. به سلولی مقصد رفته و از گزینه‌های موجود در منوی Paste گزینه Paste Special را انتخاب کنید. در پنجره باز شده دکمه رادیویی Comment را بزنید.

 

نشان دادن یا پنهان کردن یادداشت‌ توضیحی

سلول مورد نظر‌ را انتخاب کنید. به منوی REVIEW بروید. در زیر منوی Comments اگر بر روی Show/Hide Comment یکبار کلیک نمایید، یادداشت نوضیحی نمایش داده می‌شود، اگر بار دوم کلیک نمایید یادداشت پنهان خواهد شد. در صورتیکه بر روی Show All Comments کلیک کنید، تمامی یادداشت ها نشان داده خواهد شد.

 

جابجا کردن و تغیر اندازه یادداشت توضیحی در اکسل

با توجه به حجم متن یادداشت‌ توضیحی در اکسل ، بعضاً متن در مقابل داداه‌ها قرار می‌گیرد (متن هایی که همواره نشان داده می‌شوند). برای جابجا کردن یادداشت های توضیحی در اکسل، سلول مورد نظر‌ را انتخاب کنید. راست کلیک کرده و گزینه Edit Comment را انتخاب کنید. نشانگر ماووس را بر روی حاشیه کادر محتوی یادداشت نگه دارید، علامت چهار جهته حرکت نمایان خواهد شد. به مکان دلخواهتان درگ کنید.

 

جستجو در بین یادداشت های توضیحی در اکسل

بعضاً تعداد یادداشت های توضیحی به حدی زیاد است که پیدا کردن یک یادداشت خاص بسیار زمانبر می‌شود. برای جستجو در میان یادداشت ها به منوی HOME رفته در زیر منوی Editing کلیلک کنید. در زیر منوی Editing به بخش Find & Select  بروید. در این بخش Find را انتخاب کنید (یا کلید میانبر Ctrl+F را بزنید). در منوی باز شده دکمه Options را بزنید تا پنجره گسترده تر شود. در این پنجره در قسمت Look in گزینه Comment را انتخاب کنید. در قسمت Find what کلمه مورد نظر را تایپ کرده با زدن دکمه Find all تمامی یادداشت هایی که این کلمه را دارند، بیابید. با زدن دکمه Find next دربین سلول هایی که یادداشت توضیحی آنها این کلمه را دارند، حرکت خواهید کرد.

 

تغییر قالب یادداشت توضیحی در اکسل

برای تغییر قالب یک یادداشت توضیحی در اکسل ، سلول حاوی یادداشت را انتخاب کنید. راست کلیک کرده و گزینه Edit Comment را انتخاب کنید. بر روی حاشیه یادداشت توضیحی راست کلیک کرده و گزینه Format Comment را انتخاب کنید. در پنجره بازشده قادر به تغییر دادن فرمت نوشته یادداشت خواهید بود. در تب های مختلف این پنجره می‌توانید عملیات مختلفی انجام دهید.

اگر در وسط کادر یادداشت راست کلیک کتید و Format Comment را انتخاب کنید، فقط می‌توانید فونت نوشته را تغییر دهید.

 

کدام سلول ها یادداشت توضیحی دارند

زمانی که یک یادداشت‌ توضیحی در اکسل اضافه می‌کنید، یک مثلث قرمز رنگ (نشانگر یادداشت توضیحی) در بالا گوشه سمت راست سلول ظاهر می‌شود. گزینه‌های مختلف چگونه نشان دادن یادداشت توضیحی یا نشانگر آن، در بخش Options قرار دارد. در قسمت FILE، بر روی گزینه Options کلیک کنید و به قسمت Advanced منتقل شوید. در این قسمت به بخش Display  رفته و یکی از گزینه های مربوط به نحوه نمایش یادداشت توضیحی را انتخاب کنید.

No comments or indicators: با انتخاب این گزینه نه نشانگرها نمایش داده می‌شود و نه خود یادداشت ها.

Indicators only, and comments on hover: در این حالت فقط نشانگر یادداشت نمایش داده می شود. همچنین یادداشت زمانی ظاهر می‌شود که ماوس را روی سلول ببرید.

Comments & indicators: هم نشانگرها و هم یادداشت ها نمایش داده می‌شوند.

 

در صورتیکه نه نشانگر و نه یادداشت نمایش داده نمی‌شوند، با استفاده از Go To Special تمامی سلول هایی که یادداشت توضیحی دارند را انتخاب و در صورت نیاز رنگ آنها را تغییر دهید. برای این کار به منوی HOME رفته در زیر منوی Editing کلیلک کنید. در زیر منوی Editing به بخش Go To Special بروید. در منوی باز شده دکمه رادیویی  Comment را انتخاب کرده و OK کنید. تمامی سلول هایی که یادداشت توضیحی دارند انتخاب خواهند شد. در زیر منوی Font  از منوی HOME رنگ مورد نظر برای سلول ها را انتخاب کنید. سلول ها رنگی شده‌اند.

 

پرینت کردن یادداشت‌ توضیحی در اکسل

دو مدل برای پرینت کردن یادداشت‌ توضیحی درexcelوجود دارد. یک اینکه یادداشت ها را در همان مکانی که دیده می‌شوند پرینت کنید. دو اینکه تمامی یادداشت ها را در انتهای برگه و به صورت جداگانه پرینت کنید. برای پرینت یادداشت در مکان دیده شدن، از منوی  REVIEW بر روی Show All Comments کلیک کنید، تمامی یادداشت ها نشان داده خواهد شد. به منوی PAGE LAYOUT بروید. در زیر منوی Print Titles به تب Sheet منتقل شوید. در این تب به قسمت Comment  رفته و در منوی کرکره‌ای باز شونده گزینه As displayed in sheet را انتخاب کنید.

 

برای پرینت تمامی یادداشت ها در انتهای برگه، دستوررات فوق را دوباره اجرا کنید. ولی در منوی کرکره‌ای باز شونده گزینه At end of sheet را انتخاب کنید. نتیجه به شکل زیر خواهد بود.

 

اضافه کردن یادداشت توضیحی به فرمول

برای اضافه کردن یادداشت توضیحی به یک فرمول از تابع N استفاده می‌شود. تابع N دارای خصوصیاتی است که اگر متنی در آرگومان آن اضافه شود، در نتیجه حاصله فرمول تاثیری نخواهد داشت. برای این منظور، پس از نوشتن فرمول یک علامت + در انتهای آن گذاشته و حرف N را تایپ کنید. اکسل تابع N را به شما پیشنهاد خواهد کرد. این تابع را انتخاب کنید. در آرگومان آن متن توضیحتان را در داخل دو علامت  ” ”  قرار داده و اینتر را بزنید.

 

اضافه کردن یادداشت توضیحی به کد ماکرو

اضافه کردن یادداشت در کد نویسی، به فهم بهتر آن کمک می‌کند. در مراجعات بعدی نیز اصلاح یا ویرایش کد را آسان تر خواهد کرد. بعضاً نیز قصد دارید بخشی از کد به صورت موقت اجرا نشود، در این موارد نیز تبدیل کردن آن به یادداشت توضیحی، بهتر از پاک کردن آن قسمت است! برای این منظور در خطی که می‌خواهید یادداشت اضافی را بنویسید، قبل از یادداشت، یک آپاستروف (‘) بگذارید. یا اینکه یادداشت را نوشته و از ابزار ویرایشی ویژوال بیسیک استفاده کنید.

 

ورود مراجع و اطلاعات خارجی به اکسل

درج یا قرار دادن اطلاعات در جدول
از آنجا که یک صفحه گسترده به طور کلی خود یک جدول است، شاید درج جدول در یک صفحه گسترده چندان ضروری به نظر نرسد. اما گاهی لازم است بخش هایی از صفحه گسترده را با جدول هایی تفکیک کنید. این جدول ها را می توان رنگ بندی کرد تا نمایش اطلاعات به شیوه راحت تری باشد.
 با آموزش excel امروز همراه باشید:
برای درج یک جدول ابتدا باید ستون هایی که می خواهید آنها را در جدول درج کنید را انتخاب کنید. سپس از زبانه Insert گزینه Table را کلیک کنید. در تصویر زیر سلول های G7 تا H14 انتخاب شده اند.
 
ورود مراجع و اطلاعات خارجی به اکسل
 
اکنون از زبانه Insert گزینه Table را کلیک کنید. در این صورت پنجره ای باز می شود که سوال «Where is the data for your table» به معنای «داده های شما برای جدول کجاست؟» از شما پرسیده می شود. در همین پنجره سلول های G7 تا H14 نوشته شده است. با کلیک بر روی دکمه OK جدول شما ایجاد می شود.
 
 زبانه مخفی Design به زبانه های موجود  در اکسل اضافه شده است. گزینه های این زبانه برای ویرایش جدول درج شده به کار می رود. مثلا از گزینه های بخش Table Styles برای تفکیک رنگی سلول ها و از گزینه های بخش Table Styles Optionبرای متمایز کردن سلول های داخلی با یکدیگر استفاده می شود.
 
برای درج تصویر در یک سند اکسل از زبانه Insert بر روی گزینه Picture کلیک کنید. در این صورت پنجره ای باز می شود که می توانید تصویر مورد نظرتان را از حافظه کامپیوتر انتخاب و با کلیک بر روی دکمه OK آن را در سند درج کنید.
 
همچنین برای درج اشکال گرافیکی، از زبانه Insert، بر روی گزینه Shape کلیک کرده و سپس یکی از اشکال موجود را انتخاب کنید.
 
برای درج انواع نمادهای موجود در اکسل، ابتدا از زبانه Insert گزینه Symbols را انتخاب کنید. سپس نماد مورد نظرتان را انتخاب کرده و در پایان بر روی دکمه Insert از پنجره باز شده کلیک کنید. در این صورت نماد انتخاب شده در سلول مورد نظر درج می شود
 
وارد کردن اطلاعات خارجی به برگه ها
همانطور که پیشتر گفته شد، اکسل می تواند داده هایی را از منابع نرم افزاری گوناگون و یا صفحات وب و پرونده های متنی در برگه ها فعال کند.
برای وارد کردن اطلاعات از منابع خارجی، از گزینه های بخش Get External Data از زبانه Data استفاده می کنیم.
 
فرض کنید می خواهیم یک فایل متنی را که در حافظه کامپیوتر ذخیره شده، در برگه اکسل وارد کنیم.
برای این کار از گزینه From Text استفاده می کنیم.
 
وارد کردن یک فایل متنی در اکسل، در سه مرحله انجام می شود. در این مراحل می توان تنظیماتی را پیش از درج اطلاعات انجام داد. پس از انتخاب فایل متنی مورد نظر (Test) بر روی گزینه Import کلیک می کنیم.
 
در پنجره فوق که مرحله اول وارد کردن فایل های متنی قلمداد می شود، داده ها را کنترل می کنیم و با کلیک بر روی گزینه Next، وارد مرحله دوم می شویم.
در مرحله دوم می توانیم از عبارت های موجود برای جدا کردن ستون های فایل متنی استفاده کنیم. در فایل متنی درج شده در تصویر زیر، کاراکتر Space یا فاصله بین حروف و اعداد درج شده که می تواند به عنوان جدا کننده ستون در اکسل استفاده شود.
 
با کلیک بر روی گزینه Next وارد مرحله سوم می شویم. در این مرحله می توانیم هر ستون را انتخاب کرده و نوع داده های آن را مشخص کنیم.
 
پس از پایان کار، بر روی دکمه Finish کلیک کنید. در این صورت پنجره محاوره ای Import Data باز می شود که آدرس سلولی که قرار است اولین داده را در خود جای دهد در آن نشان داده می شود. با کلیک بر روی دکمه OK اطلاعات متنی در اکسل درج می شود اما پیش از آن می توانید آدرس نخستین سلول را تغییر دهید.
 
مخفی کردن سطرها، ستون ها و برگه ها
گاهی اوقات و در پروژه هایی که از جداول تو در تو استفاده می کنید، لازم است که سطرها، ستون ها و یا برگه ها را مخفی کنید تا حجم زیاد اطلاعات باعث سردرگمی شما نشود. البته پس از مخفی کردن، می توان آنها را مجددا آشکار کرد.
برای مخفی کردن سطر، ستون و یا کاربرگ ها، ابتدا باید سطر، ستون و یا کاربرگ مورد نظر را انتخاب کرده، سپس از زبانه Home و از بخش Cells بر روی گزینه Format کلیک کنید.
 
از منوی باز شده، گزینه Hide and Unhide را انتخاب کنید. در مقابل این گزینه و در بخش نخست آن، سه عبارت Hide Rows و Hide Columns و Hide Sheets قرار دارد که به ترتیب برای مخفی کردن سطر، ستون و برگه به کار می رود.
 
آشکار کردن سطرها، ستون ها و برگه ها
برای آشکار کردن سطرها، ستون ها و برگه ها مراحل بالا را طی کنید، اما در آخرین مرحله و به جای انتخاب گزینه های مخفی کردن (Hide) گزینه های در آوردن سطرها، ستون ها و برگه ها از حالت مخفی (Unhide) را انتخاب کنید تا سلول ها مجددا آشکار شوند.                                                                                  امیدواریم این آموزش  برایتان مفید باشد

مرتب کردن اعداد با کمک Spin Button                 

بخوبی می دانیم که اکسل ابزار مرتب سازی کلمات و اعداد را ایجاد کرده است اما نکته این است که گاهی و به هر دلیلی می خواهیم جدول هایمان  را سریعتر و بدون تغییر در ورودی اطلاعات excelمرتب سازی کنیم. می خواهیم بدانیم بیشترین فروش به ترتیب مربوط به کدام محصولات یا مشتریان است؟ نمونه این کاربرد در داشبورد محصولات و یا داشبورد فروش است. جاییکه نیاز داریم اعداد فروش را در هر دو حالت بزرگ به کوچک و کوچک به بزرگ مشاهده کنیم و اینکار را فقط با زدن یک دکمه انجام دهیم.                                                           مرتب کردن اعداد با کمک Spin Button                                                      

اما چطور باید اینکار را انجام داد؟ فرض کنید جدولی در اختیار دارید:

گام اول: اعدادتان را منحصربفرد کنید:

برای جلویگری از خطاهای احتمالی در اکسل  بدلیل وجود دو عدد دقیقا یکسان مجبور هستید اعداد را یونیک کنید. برای اینکار هر یک از اعداد را با یک عدد بسیار کوچک منحصربفرد جمع نمایید.

گام دوم: یک Spin Button از تب Developer بیاورید.

گام سوم: با استفاده از فرمول CHOOSE, LARGE و SMALL ستون مرتب سازی شده را بسازید.

از آنجاییکه SPIN BUTTON را طوری تنظیم کردیم که فقط دو مقدار ۱ و ۲ را بگیرد در نتیجه می توانیم با استفاده از فرمول CHOOSE مشخص کنیم که اگر عدد خروجی لینک  SPIN BUTTON یک بود از فرمول LARGE استفاده کند و اگر عدد دو برگردانده شد از فرمول SMALL استفاده کند.

=CHOOSE($G$2,LARGE($E$3:$E$10,$B3),SMALL($E$3:$E$10,$B3))

این فرمول را برای هر سطر تکرار کنید.

گام چهارم: نام محصول مرتبط با هر عدد را فراخوانی کنید

نام محصول هر یک از اعداد مرتبط را فراخوانی کنید و روبروی آن قرار دهید برای این کار باید از فرمول MATCH استفاده کنید تا جایگاه عدد مورد نظر را در لیست پیدا کند و سپس با استفاده از فرمول INDEX نام محصول را فراخوانی کند.                                                                                                                        امید واریم از آموزش اکسل امروز نیز بهره بردباشید

ترفندهای ضروری کار با اکسل

نرم‌افزار اکسل (Excel) از جمله برنامه‌های آفیس مایکروسافت است که کارآیی بالایی در پردازش داده‌های عددی و متنی دارد. در این آموزش قصد داریم به معرفی توابع و میانبرهایی بپردازیم که در استفاده از این نرم‌افزار مفید هستند.
اکسل نرم‌افزار توانمند و فوق‌العاده‌ای است که کاربران عادی ممکن است با همه‌ی قابلیت‌های مفید آن آشنا نباشند. با دانستن یک سری کلیدهای میانبر و توابع عمومی می‌توانید مهارت خود را نسبت به این نرم‌افزار افزایش دهید.                                                                                                                       ترفندهای ضروری اکسل

۱. استفاده از میانبر Ctrl + PgDn و Ctrl + PgUp برای رفتن از یک کاربرگ (worksheet) به کاربرگ دیگر

 

۲. با استفاده از کلیدهای جهت دار + Ctrl بین سلول‌ها جابه جا شوید

 

البته واضح است که تنها با کلیدهای جهت دار می‌توانید از یک سلول به سلول دیگری حرکت کنید. اما استفاده از کلیدهای جهت دار + Ctrl این روند را سریع‌تر می‌کند.

۳. برای انتخاب داده‌ها از کلید Shift استفاده کنید

 

کلیدهای ترکیبی Ctrl + Shift+ و کلیدهای جهت دار کمک می‌کند محدوده‌ی داده‌ها را تا آخرین سلول دارای داده انتخاب کنید.

۴. برای کپی دوبار کلیک کنید

 

برای کپی یک فرمول در EXCEL لازم نیست حتما آن را تا آخرین سلول درگ کنید. فقط کافی است روی گوشه‌ی پایین سمت راست سلول فرمول دو بار کلیک کنید.

۵. برای تغییر فرمت سلول از کلیدهای میانبر استفاده کنید

با استفاده از کلیدهای ترکیبی !+Ctrl + Shift می‌توانید فرمت عدد را به دو رقم اعشار تبدیل کنید. برای تبدیل به فرمت دلار کافی است از کلیدهای ترکیبی $+Ctrl + Shift و برای تبدیل به درصد از کلیدهای ترکیبی %+Ctrl + Shift استفاده کنید.

۶. برای قفل سلول‌ها از کلید F4 استفاده کنید

گاهی اوقات برای کپی داده‌ی یک سلول می‌خواهید فرمول آن هم کپی شود. گاهی هم می‌خواهید که این کپی صورت نگیرد. وقتی می‌خواهید ورودی سلول را قفل کنید می‌توانید یک علامت $ قبل از اسم سلول (مثلا B1) قرار دهید. تایپ کردن $ قبل از نام هم سلول کار وقت‌گیر و آزاردهنده‌ای است. در عوض می‌توانید به جای تایپ $ از کلید F4 استفاده کنید تا علامت $ ایجاد شود. با هر بار فشار دادن F4 حالت‌های قفل سلول، قفل ردیف، قفل ستون و حالت بدون قفل فعال می‌شود.

۷. خلاصه کردن داده‌ها با توابع CountIF و SumIF

تابع CountIF تعداد دفعات تکرار یک داده را در محدوده‌ی انتخاب شده مشخص می‌کند. اولین ورودی این تابع محدوده‌ی مورد نظر و دومین ورودی مربوط به شرط مورد نظر ما است. برای مثال در حالت زیر اسم چند نویسنده به نام‌های سانسا، اریا، راب، جان، ریکون و برن آورده شده است. هر کدام از آن‌ها چند داستان نوشته‌اند که هر داستانی تعدادی بازدیدکننده داشته است. برای مرتب کردن داده‌ها در یک سلول خالی دستور CountIF را نوشته تا از ستون اسم نویسنده‌ها اسم آریا را شمارش کند. پس اولین ورودی تابع ستون B4 تا B50 است و دومین ورودی آن سلول G4‌ است که اسم آریا در آن نوشته شده است.

 

حالا می‌خواهیم کل بازدیدکنندگان هر داستان را شمارش کنیم. در این حالت از فرمولSumIF استفاده می‌کنیم. این تابع سه ورودی دارد. ورودی اول ستون B4 تا B50 است. ورودی دوم سلول مربوط به اسم نویسنده است و ورودی سوم ستون مربوط به تعداد بازدیدکنندگان است. حاصل این تابع به عنوان مجموع کل بازدیدکنندگان آثار یک نویسنده در مقابل اسم وی نمایش داده می‌شود.

۸. استخراج داده‌ها با تابع VLOOKUP

فرض کنید لیستی طولانی از نام چند دانشگاه در اختیار داریم که رتبه‌ی هر یک از آن‌ها در سلول مقابلش درج شده است. برای این که بتوانیم در این لیست طولانی، ۵ دانشگاه اول را پیدا کنیم از تابع VLOOKUP استفاده می‌کنیم.

تابع VLOOKUP چهار ورودی دارد. ورودی اول مربوط به داده‌ی مورد نظر است. در این مثال ما به دنبال عدد ۱ که رتبه‌ی دانشگاه است، هستیم. ورودی دوم مربوط به محدوده‌ی داده‌ها است که در این مثال کل ردیف A تا F انتخاب شده است. ورودی سوم مربوط به شماره ستون داده‌ی مورد نظر است. چون ما به دنبال اسم دانشگاه هستیم ورودی را ستون ۲ در نظر می‌گیریم. ورودی آخر مربوط به وقتی است که داده‌ی مورد نظر (مثلا عدد ۱) پیدا نشود که به جای آن عدد ۰ یا عبارت False را قرار می‌دهیم.

۹. استفاده از & برای ترکیب رشته‌های متنی

در اینجا دو ستون داریم که یکی شامل نام و دومی شامل نام خانوادگی است. با استفاده از علامت & می‌توان ستونی ایجاد کرد که نام و نام خانوادگی را در کنار هم داشته باشد. در نرم‌افزار اکسل با کمک & می‌توانید دو قسمت از متن را با هم ترکیب کنید. البته دقت کنید که بین نام و نام خانوادگی حتما فاصله قرار دهید. روش کار به این صورت است: [انتخاب سلول نام خانوادگی]& ” ” & [ّانتخاب سلول نام].

۱۰. پاک کردن متن با توابع LEFT، RIGHT و LEN

این فرمول‌های متنی مخصوص پاک کردن داده‌ها است. برای مثال در حالت زیر اسم چند ایالت آمریکا را داریم که حروف اختصاری هر یک با یک خط فاصله در کنار اسامی قرار گرفته است. با استفاده از تابع LEFT می‌توانیم فقط دو حرف اختصاری هر نام را داشته باشیم. LEFT بر اساس تعداد کاراکترهای در نظر گرفته یک رشته‌ی متنی را به صورت خروجی تحویل می‌دهد. اولین ورودی این تابع سلول مربوط به رشته‌ی متنی و دومی تعداد حروف مورد نظر است.

چنانچه بخواهید نام ایالت را به صورت کامل داشته باشید و خبری از حروف اختصاری نباشد از تابع RIGHT استفاده کنید. RIGHT تعداد کاراکترها را از سمت راست رشته‌ی متنی جدا می‌کند.

اما سوال این است که چه تعداد کاراکتر را باید از سمت راست انتخاب کنید؟ چرا که تعداد حروف ایالت‌ها با هم برابر نیستند. در اینجا استفاده از تابع LEN کارگشا خواهد بود

تابع LEN کل کاراکترهای یک رشته‌ی متنی را شمارش می‌کند و تنها یک ورودی دارد که آن هم سلول مربوط به رشته‌ی متنی است.

حالا با کمک تعداد کاراکترهای به دست آمده از تابع LEN می‌توانید از تابع RIGHT استفاده کنید.

 

از آن جا که ما می‌خواهیم حروف اختصاری و خط فاصله را حذف کنیم، وردی تابع RIGHT را عدد تابع LEN منهای ۳ قرار می‌دهیم.

۱۱. ایجاد اعداد تصادفی با تابع RAND                            

تابع ()RAND می‌تواند اعداد تصادفی بین صفر تا ۱ ایجاد کند. این تابع هیچ گونه ورودی لازم ندارد و داخل پرانتز خالی است. با هر بار فشردن کلید F9 این تابع عدد جدیدی تولید می‌کند. دقت داشته باشید که با ایجاد هر گونه تغییر در فضای کار، یک عدد جدید ایجاد خواهد شد.                                                                    امید واریم از آمزوش اکسل امروز نیز استفاده کرده باشید                                                                  

توابع ریاضی و فرمول های اکسل

 اکسل برای انجام محاسبات ریاضی، از امکاناتی نظیر «فرمول نویسی در سلول ها» استفاده می کند. در این آموزش با امکانات محاسباتی اکسل و کار با فرمول ها آشنا خواهیم شد.

به طور کلی، فرمول ها از عملگرهای ریاضی، عددها و یا آدرس سلول ها تشکیل می شوند.
 توابع ریاضی و فرمول های اکسل
روش درج فرمول در سلول ها
برای درج فرمول در یک سلول، ابتدا کاراکتر مساوی = را تایپ می کنیم و سپس فرمول را طبق قواعدی که در ،  سلول باید وارد می کنیم.
 پس از وارد کردن کاراکتر مساوی در سلول E13 می توان از نوار فرمول، یکی از فرمول های پیش فرض اکسل را انتخاب کرد.
 
پس از درج فرمول، نرم افزار اکسل، فرمول وارد شده را محاسبه کرده و در پایان نتیجه را در همان سلول نمایش می دهد.
هر فرمول ممکن است دارای اجزایی همچون مقادیر ثابت، آدرس سلول ها، عملگرها و توابع باشد.
 
مقادیر ثابت
مقادیر ثابت مقادیری هستند که ثابت بوده و تغییر نمی کنند. این مقادیر می توانند عددی یا متنی باشند. در فرمول نویسی باید مقادیر ثابت متنی را بین دو علامت "  قرار دهیم. در این صورت محاسبه ای روی این مقادیر انجام نمی شود.
 
آدرس سلول ها
وقتی که از آدرس سلول ها در نوشتن فرمول استفاده می کنیم، در واقع با مقادیر متغیر کار می کنیم. یعنی با سلول هایی که مقادیر آنها ممکن است در شرایط مختلف تغییر کند. این تغییرات بر نتیجه فرمول تاثیر می گذارد.
به طور مثال فرض کنید مقدار عددی 2000 را در سلول B1 قرار می دهیم. سپس به سلول A1 رفته و در آنجا کاراکتر مساوی را درج و مقابل آن سلول B1 را وارد می کنیم. در این حالت سلول A1 نیز دارای مقدار 2000 خواهد شد و هر تغییری که در سلول B1 انجام دهیم، در سلول A1 نیز مشاهده خواهیم کرد.
 
عملگرها
به طور کلی عملگرها به چهار گروه تقسیم می شوند. این گروه ها را در زیر بررسی می کنیم.
عملگرهای محاسباتی: عملگرهای محاسباتی، عملگرهایی هستند که از آنها برای محاسبات عددی استفاده می شود. این عملگرها عبارتند از + و - و * و / و ٪ و ^ که به ترتیب و از راست به چپ برای محاسبه جمع، تفریق، ضرب، تقسیم، درصد و توان به کار می روند.
 
عملگرهای مقایسه ای: از عملگرهای مقایسه ای برای مقایسه مقادیر استفاده می شود.
این عملگرها عبارتند از =، <، =<، >، => و <>. این عملگرها به ترتیب و از راست به چپ مساوی، بزرگ تر، بزرگ تر مساوی، کوچک تر، کوچک تر مساوی و نامساوی بودن دو عدد را مقایسه می کند.
نتیجه حاصل از عملیات این عملگرها می تواند مثبت (درست) یا منفی (نادرست) باشد.
 
به طور مثال نتیجه حاصل از عملیات 5=4 یک نتیجه «نادرست» است چرا که عدد ۵ مساوی با عدد ۴ نیست.
 
عملگرهای رشته ای: از این عملگر برای چسباندن دو رشته به هم استفاده می شود. استفاده از عملگر & در سلول ها، برای اتصال یا الحاق داده های متنی است.
به طور مثال اگر مقدار سلول B3  ="سلام" باشد و سلول C3 ="جهان"، می توانیم در سلول D3 عبارت B3&C3 را به عنوان فرمول یعنی پس از تساوی وارد کنیم تا در این سلول عبارت "سلام جهان" درج شود.
عملگرهای آدرس: از عملگرهای آدرس برای تعیین محدوده آدرس استفاده می شود. این عملگرها عبارتند از : و ; . از عملگر نخست برای معرفی محدوده متوالی سلول ها و از عملگر دوم برای معرفی محدوده نامتوالی سلول ها استفاده می شود.
 
به طور مثال نتیجه عبارت A1:A10 سلول های A1 تا A10 است اما برای اشاره به سلول های خاص از عبارت A1;A5;A7 استفاده می شود.
اولویت انجام محاسبات ریاضی: اگر با ریاضی آشنایی داشته باشید، عملگرها از اولویتی برای انجام محاسبات برخوردارند. این اولویت ها در نرم افزار اکسل نیز اجرا می شوند و در فرمول نویسی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. اولویت ها در ریاضی به ترتیب پرانتز، درصد، توان، ضرب و تقسیم، جمع و تفریق و الحاق متن است که با علامت های زیر نشان داده می شوند:
()، ٪، ^، * /، + -، &
 
مثال: فرض کنید می خواهیم عبارت 4*2+10 را به دو حالت مختلف اجرا کنیم و نتیجه را بر اساس اولویت عملگرها مشاهده کنیم.
در حالت اول حاصل عبارت 4*2+10 عدد 18 خواهد شد. چرا که عملگر ضرب، از اولویت بالاتری نسبت به عملگر تقسیم برخوردار است.
اما اگر این عبارت را به صورت (10+2)*4 بنویسیم، حاصل 48 خواهد شد. چرا که عملگر پرانتز، اولویت بالاتری نسبت به عملگر ضرب دارد.
 
توابع
توابع ریاضی در اکسل، فرمول هایی هستند که به طور پیش فرض در نرم افزار اکسل وجود دارند. این توابع برای راحتی کار در فرمول نویسی در اکسل استفاده می شوند.
برای استفاده از توابع موجود در اکسل، باید ابتدا سلول مورد نظرتان را انتخاب کنید و پس از وارد کردن علامت = نام تابع را انتخاب کرده و ورودی های آن را تعیین کنید. ورودی های هر تابع ممکن است مقادیر ثابت، آدرس سلول و یا محدوده ای از سلول ها باشد.
 
توابع در نرم افزار اکسل بر اساس کاربردهایشان گروه بندی شده اند. این گروه ها عبارتند از:
•توابع مالی
•توابع تاریخ و ساعت
•توابع ریاضی و مثلثاتی
•توابع آماری
•توابع جستجو و مرجع
•توابع پایگاه داده
•توابع متنی
•توابع منطقی
•توابع اطلاعاتی
•توابع مهندسی
 
ساختار توابع: هر تابع دارای یک نام و معمولا تعدادی ورودی است و ساختاری به صورت زیر دارد: (.... ; ورودی ۳; ورودی ۲; ورودی ۱) نام تابع
مثال از یک تابع: برای اینکه با عملکرد یک تابع به صورت عملی آشنا شوید، بهتر است یک مثال را در اکسل اجرا کنید. برای اینکار از تابع SUM یا جمع استفاده کنید. این تابع، سلول های انتخاب شده را با یکدیگر جمع میکند.                                                                                                                                     
پس از درج تابع، اگر بر روی کلید Enter کلیک کنید، نتیجه تابع به شما نشان داده می شود.
 
روش درج فرمول با استفاده از Function Wizard: اکسل فرمول های زیادی دارد و همانطور که پیشتر اشاره شد، هر تابع نیاز به «ورودی هایی» برای محاسبه دارد. با استفاده از امکان Function Wizard می توانید از تمام توابع اکسل استفاده کنید و نتیجه محاسبات را در سلول مورد نظر مشاهده کنید.
 
برای این کار از روی نوار فرمول، بر روی fx کلیک کنید تا کادر Insert Function باز شود.
 
توضیح کادر Insert Function: در بخش Search for a function می توانید نام تابع مورد نظرتان را تایپ کنید.
در بخش Or select a category می توانید یکی از بخش های موجود را انتخاب کنید.
این بخش ها توابع اکسل را دسته بندی کرده است. مثلا اگر بخش Financial را انتخاب کنید، توابع مالی در کادر Select a function نشان داده خواهند شد.
با انتخاب گزینه All همه توابع اکسل و با انتخاب گزینه Most Recently used نیز توابعی که اخیرا استفاده کرده اید نشان داده می شوند.
اکنون در بخش Search for a function می توانید نام تابع مورد نظرتان را تایپ کنید و از بخش Select a function آن را انتخاب کنید .                                                                                                         
حال فرض کنید می خواهیم در کادر Insert Function تابع جمع را درج کنیم. همانطور که در مثال درج فرمول از طریق وارد کردن علامت = نیز گفتیم، این تابع با نام SUM شناخته می شود.
پس از انتخاب تابع SUM بر روی دکمه OK کلیک می کنیم. در پنجره جدید که Function Arguments نام دارد، باید ورودی های تابع را وارد کنیم.                                                                                                

اکنون با کلیک بر روی OK نتیجه این تابع که عدد ۳۰ است در سلول انتخاب شده نمایش داده می شود.          امید واریم ازاین آموزش اکسل نیز لذت برده باشید

تراز کردن عناصر با جداول دراکسل

جدول ها به شما كمك مي كنند تا طرح كلي صفحات خود را كنترل كنيد. اگر با Word يا Excel كار كرده باشيد، مي‌دانيد كه چگونه جدول درج كنيد و سلول‌ها را مديريت كنيد. فقط كافي است به Frontpage بگوييد كه چند سطر و ستون مي خواهيد و عناصر صفحه را درج كنيد تا صفحه شما حرفه‌اي به نظر برسد. اين كار عملي، يك جدول ساده ايجاد مي‌كند و بعد متن و تصاوير گرافيكي به سلول‌هاي آن اضافه مي‌كند. كارهاي عملي بعدي شرح مي‌دهند كه چگونه جدول‌ها را مطابق با نيازهاي خود تغيير دهيد و با اضافه كردن رنگ به سلول‌ها و تنظيم كردن خطوط مرزي، جدول را جذاب‌تر كنيد.

 درج جدول 

صفحه‌اي كه مي‌خواهيد جدول را در آن درج كنيد باز كنيد. از منوي Table، گزينه Insert و بعد گزينه Table را در excelانتخاب كنيد تا كادر محاوره‌اي Insert Table باز شود.

 

 تعداد سطر و ستون را مشخص كنيد 

در كادرهاي متني Rows و Columns، تعداد سطرها و ستون‌هاي جدول را وارد كنيد.

  تراز کردن عناصر با جداول دراکسل

 جدول را تراز كنيد 

قبل از قرار دادن جدول روي صفحه، مي توانيد طرح كلي آن را تنظيم كنيد. روي فلش كادر متني Alignment كليك كنيد و يكي از گزينه‌هاي مربوط به تراز را انتخاب كنيد.

 گزينه‌هاي مربوط به خطوط جدول  

اگر اندازه خطوط جدول را 0 بگيريد، اين خطوط در مرورگر ديده نمي‌شوند (ولي يك خط جين در ديد Page خواهيد ديد.) بطور كلي، خطوطي كه بيشتر از 2 پيكسل نباشند حرفه‌اي تر از خطوط ضخيم به نظر مي‌رسند.

 فضاي بين سلول‌ها و فضاي اطراف متن 

عدد كادر متني Cell Padding، يك بافر از فضاي خالي دور متن يا تصوير يك سلول قرار مي دهد و مقدار كادر Cell Spacing، تعداد پيكسل‌ها بين سلول‌ها را مشخص مي‌كند.

 پهناي جدول 

گزينه Specify Width بصورت پيش فرض انتخاب شده است. براي مشخص كردن پهناي جدول مي‌توانيد يكي از گزينه‌هاي In Pixels (بر حسب پيكسل) يا In Percent (بر حسب درصد) را انتخاب كنيد. گزينه In Percent، اندازه جدول را متناسب با پنجره مرورگر بازديد كننده تنظيم مي‌كند. (جدولي كه %100 پهنا داشته باشد كل صفحه را پر مي‌كند). اگر مي‌خواهيد جدول‌هاي بعدي همين خصوصيات را داشته باشد، گزينه Set as default for new tables را انتخاب كنيد. بعد از انتخاب، روي OK كليك كنيد تا اين تنظيمات ذخيره شوند. 

 درج متن 

در سلولي كه مي‌خواهيد متن اضافه كنيد كليك كنيد. كمي متن تايپ كنيد. براي شروع يك پاراگراف جديد در سلول، Enter را بزنيد و براي ايجاد يك خط جديد بدون ايجاد يك پاراگراف جديد، Shift+Enter را بفشاريد. همچنين مي‌توانيد از ماينبرهاي صفحه كليدي براي آسان‌تر حركت كردن در سلول‌ها استفاده كنيد: براي رفتن به سلول سمت راست، Tab را بفشاريد و براي رفتن به سلول سمت چپ، Shift + Tab را بفشاريد. 

 درج تصوير  

در سلولي كه مي‌خواهيد تصوير مورد نظر خود را درج كنيد كليك كنيد. روي دكمه Insert Picture From File در نوار ابزار Standard كليك كنيد. فايل مورد نظر را پيدا كنيد و روي آن دابل كليك كنيد تا در جدول قرار گيرد.

 تراز عمودي 

در نوار ابزار Tables، ابزارهاي زيادي براي ايجاد جدول وجود دارد. براي باز كردن اين نوار ابزار، از منوي View ، گزينه ‏Toolbars و بعد گزينه Tables را انتخاب كنيد. مي‌توان تراز عمودي عناصر در يك سلول را تغيير داد. عنصري كه مي‌خواهيد تغيير دهيد را انتخاب كنيد و بعد روي دكمه Align Top (تراز به بالا) ، Center Vertically (وسط) يا Align Bottom (تراز به پايين) در نوار ابزار Tables كليك كنيد

 تغيير دادن اندازه جدول با كشيدن ماوس 

براي كم يا زياد كردن اندازه جدول، اشاره‌گر را روي لبه يك سلول قرار دهيد تا به شكل يك فلش دو جهته در آيد. بعد اشاره‌گر را بكشيد.  

 جدول را رسم كنيد 

براي درج كردن يك جدول جديد، روي دكمه Draw Table در نوار ابزار Tables كليك كنيد. اشاره‌گر ماوس به شكل يك مداد در مي‌آيد. براي كشيدن جدول، با اشاره‌گر بكشيد. براي اضافه كردن سطر يا ستون، فقط كافي است كه آنها را رسم كنيد. (با استفاده از كشيدن خطوط جدول).

 پاك كردن يك سلول

اگر اشتباه كنيد و بخواهيد يك سطر و ستون را حذف كنيد، از ابزار Eraser استفاده كنيد. روي دكمه Eraser در نوار ابزار Toolbar كليك كنيد و روي خطوط يك سلول بكشيد تا پاك شود.

 استفاده از دكمه Insert Table

شايد سريع‌ترين راه براي ايجاد يك جدول جديد، انتخاب از دكمه Insert Table در نوار ابزار Standard است. ابتدا، مكان نما را در محلي كه مي‌خواهيد جدول را درج كنيد قرار دهيد. بعد روي دكمه Insert Table كليك كنيد و روي منوي كشويي كه باز مي‌شود بكشيد تا تعداد سطر و ستون‌هاي مورد نظر را هاي لايت كنيد. وقتي كه اشاره‌گر را رها مي‌كنيد، جدول در صفحه ظاهر مي‌شود.

* توجه *

تغيير اندازه جدول بصورت پويا

وقتي كه پهناي جدول را بصورت درصدي از پنجره مرورگر تنظيم مي كنيد (مرحله 6)، بازديد كننده تعيين مي‌كند كه اين جدول چقدر پهنا داشته باشد. اگر مرورگر كاملاً باز باشد، جدول گسترده مي‌شود و وقتي كه بازديد كننده، اندازه پنجره را كاهش دهد، جدول هم كوچك مي‌شود و ممكن است محتويات آن، در هم و برهم شود. براي جلوگيري از اين امر، اندازه جدول را بر حسب پيكسل مشخص كنيد.

تغيير اندازه و رنگ

براي تغيير دادن اندازه جدول، روي آن كليك كنيد تا انتخاب شود. بعد روي دكمه Autofit to contents در نوار ابزار Tables كليك كنيد. به اين ترتيب، جدول با اندازه محتويات خود مطابقت پيدا مي‌كند. دكمه Autofit در سمت چپ دكمه Fill color (كه شبيه يك سطل رنگ است) قرار دارد. براي تغيير دادن رنگ سلول‌هاي جدول، آن سلول‌ها را انتخاب كنيد، روي دكمه Fill color كليك كنيد و يكي از رنگ‌ها را انتخاب كنيد. دكمه Table Autoformat Combo به شما امكان مي‌دهد تا طرح كلي و طرح رنگ كل جدول را انتخاب كنيد و مجبور نباشيد كه ظاهر تك تك سلول‌ها را تغيير دهيد.                                                                                         امیدواریم  آموزش اکسل امروز نیز مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیرد 

آدرس دهی در اکسل و کاربرد آن در فرمول نویسی

آدرس دهی در اکسل از مفاهیم پایه و اساسی است. درک آدرس و کاربرد صحیح آن از اصول اولیه آموزشی اکسل است. هر سلول در اکسل دارای دو مشخصه اصلی مقدار و نام است. به عبارت دیگر زمانی که یک داده‌ در سلولی در اکسل ذخیره می‌شود، دو موجودیت از آن برای ما اهمیت می‌یابد. اول این که مقدار داده چقدر است و دوم این که این مقدار در کجا ذخیره شده است. مقدار توسط کاربر به روش‌های مختلف و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم وارد اکسل می‌شود. ولی نام (آدرس) سلول موجودیتی است که در نحوه تشکیل سلول نهفته است. همانطوری که در محدوده در اکسل گفته شد، هر سلول از تقاطع یک ستون و یک سطر تشکیل می‌شود. آدرس سلول نیز از نام ستون و سطر گرفته می‌شود. سلول A1 از تقاطع ستون A و سطر ۱ تشکیل شده است.

آدرس دهی در اکسل

اغلب از اکسل برای دو منظور کلی ذخیره داده‌ها و محاسبات بر روی داده‌ها استفاده می‌شود. انجام هر گونه محاسبه بر روی داده‌ها مستلزم مراجعه به سلولِ محتوی داده و فراخوانی آن است. در فرمول و توابع در اکسل بخش‌های مختلف فرمول و تابع تشریح شد (نام فرمول و آرگومان‌های فرمول). داده‌ها در قسمت آرگومان فرمول به کار گرفته می‌شوند و به عبارت دیگر ورودی فرمول یا تابع، آرگومان آن است. داده‌ها خود به دو صورت وارد فرمول می‌شوند. یا به صورت مستقیم توسط کاربر تایپ می‌شوند یا از طریق سلول‌ها فراخوانی می‌شوند. به هنگام فراخوانی داده، آدرس سلولی که داده در آن ذخیره شده است، در آرگومان وارد می‌شود.

آدرس دهی در اکسل و تقسیم بندی انواع داده

با توجه به مشخصه‌های مهم ذکر شده برای یک داده (مقدار و آدرس)، می‌توان دو نوع اصلی تقسیم بندی داده‌ها را به صورت زیر تعریف کرد. این تعاریف صرفاً برای استفاده در مفهوم آدرس دهی به کار برده می‌شوند.

داده متغییر: داده‌ای که مقدار یا آدرس آن در آرگومان فرمول تغییر کند داده متغییر گفته می‌شود. ممکن است در یک فرمول از دو داده با دو آدرس متفاوت ولی با مقدار مساوی استفاده شود، این داده‌ها نیز به واسطه تغییر کردن آدرسشان، متغییر محسوب می‌شوند.

 در سلول‌های B8 و B9 با اینکه مقدار سلول‌های C8 و C9 مساوی و برابر ۲/۴۷ است، ولی به واسطه تغییر در آدرس، داده متغییر محسوب می‌شوند.

 

داده ثابت: داده‌ای که فارغ از مقدار، صرفاً آدرسش در آرگومان فرمول ثابت باشد داده ثابت گفته می‌شود. ممکن است در فرمولی از یک داده با آدرس ثابت استفاده شود ولی مقدار داده به وسیله کاربر یا توابع دیگر (مانند تابع RAND)  تغییر کند، این داده نیز ثابت در نظر گرفته می‌شود. اعداد ثابتی که بعضاً در فرمول‌ها استفاده می‌شوند نیز، نوعی داده ثابت هستند.

آدرس دهی در اکسل چگونه انجام می‌شود؟

زمانی که فرمولی در یک سلول نوشته می‌شود و در آرگومان آن داده‌هایی فراخوانی می‌شوند، اکسل به صورت پیش فرض، آدرس سلول حاوی فرمول (سلول فرمول) و آدرس سلول حاوی داده (سلول داده) را نسبت به یکدیگر می‌سنجد. به عبارت دیگر به هنگام آدرس دهی در اکسل، صرفاً فاصله سطرها و ستون‌هایی که سلول‎ فرمول و سلول داده از هم دارند اندازه گیری می‌شود.

آدرس دهی در اکسل به صورت نسبی

 در سلول B6 نوشته شده است که وزن کل آرماتور شماره ۱۶ را با استفاده از طول (سلول E6)، تعداد (سلول D6) و وزن واحد (سلول C6) آن محاسبه می‌کند. این یک فرمول ساده بوده و با استفاده از عملگر ضرب مقدار سلول‌های D6، E6 و C6 را در هم ضرب کرده و حاصل را در سلول B6 می‌نویسد. در این فرمول آدرس ها به صورت نسبی نوشته شده‌اند و اکسل برای اجرای این فرمول (با توجه به آدرسی که داده‌ شده است) به ترتیب مقادیرِ یک ستون، دو ستون و سه ستون بعد از سلول فرمول را در هم ضرب می‌کند. یعنی سطرها ثابت بوده و سلول‌ داده‌ها، فواصل یک، دو و سه ستونی از سلول فرمول دارند.

اگر این فرمول را در سلول B7 کپی کنید، با توجه به نسبی بودن آدرس ها، این بار اکسل مقدار سلول‌های D7، E7 و C7 را در هم ضرب کرده و حاصل را در سلول B7 می‌نویسد.

 

باز اگر این فرمول را در سلول A8 کپی کنید، با توجه به نسبی بودن آدرس ها، این‌ بار نیز اکسل، مقدار سلول‌های C8، D8 و B8 را در هم ضرب کرده و حاصل را در سلول A8 می‌نویسد. و چون سلول B8 مقداری ندارد، نتیجه صفر خواهد بود.

 

 

آدرس دهی در اکسل به صورت مطلق

در برخی موارد محاسباتی اتفاق می‌افتد که در آرگومان فرمول یک سری داده متغیر و یک سری داده ثابت وجود دارد. به عنوان مثال یک ستون از داده‌ها در یک داده خاص (عدد ثابت) ضرب شده و حاصل در ستونی دیگر نوشته می‌شود. در این موارد به دلیل تغییر نکردن آدرس داده‌های ثابت، بهتر است از آدرس دهی مطلق استفاده شود.

اهمیت آدرس دهی مطلق زمانی آشکار می‌شود که بخواهید این چنین فرمول هایی را درگ کنید و در دیگر سلول ها نیز تعمیم بدهید. در این شکل از آدرس دهی مطلق استفاده شده و سپس فرمول نوشته شده در سلول B3 به سلول‌های دیگر تعمیم داده شده است.

به هنگام استفاده از آدرس دهی مطلق، اکسل از آدرس ثابت داده‌ها استفاده می‌کند. در تعمیم فرمول، زمانی که سلول فرمول جابجا می‌شود، سلول داده به صورت هماهنگ با این جابجایی تغییری نکرده و آدرسی که برای اولین فرمول استفاده شده را به کار می‌گیرد. در این مثال از آدرس J3 در کل فرمول‌های ستون B استفاده شده است.

 

ولی در شکل زیر از آدرس دهی نسبی استفاده شده و سپس فرمول نوشته شده در سلول B3 به سلول‌های دیگر تعمیم داده شده است. به تفاوت دو نوع آدرس دهی نسبی و مطلق و نتایج حاصله از آنها در دو شکل بالا و پایین توجه فرمایید.

 

در کل، زمانی که بخواهید فرمولی را به سلول‌های مختلف تعمیم بدهید برای داده‌های ثابت از آدرس دهی مطلق استفاده نمایید. در صورتی که از این نوع آدرس دهی استفاده نکنید، باید فرمول هر سلول را به صورت دستی تایپ نمایید!

در آدرس دهی نسبی در اکسل چه اتفاق می‌افتد؟

اگر از آدرس دهی نسبی استفاده کنید، در تعمیم فرمول، زمانی که سلول فرمول جابجا می‌شود، سلول داده نیز به صورت هماهنگ با این جابجایی حرکت کرده و آدرس جدیدی برای هر فرمول به خود می‌گیرد. اگر جابجایی سلول فرمول فقط در طول ستون‌ها باشد، سلول داده نیز به همان مقدار در طول ستون‌ها حرکت خواهد کرد. اگر جابجایی سلول فرمول فقط در طول سطرها باشد، سلول داده نیز به همان مقدار در طول سطرها حرکت خواهد کرد. حرکت ترکیبی سلول فرمول، منجر به حرکت ترکیبی سلول داده به همان مقدار و در همان جهت خواهد شد. در این مثال فرمول‌ از B3 تا B13 (در طول ستون‌ها و به سمت پایین) حرکت کرده، هماهنگ با آن سلول داده نیز از J3 تا J13 حرکت کرده است.

چگونه یک آدرس دهی در اکسل را مطلق کنیم؟

به صورتی که در اشکال بالا نیز مشاهده می‌شود، از علامت دلار ($) برای مطلق کردن آدرس دهی در اکسل استفاده می‌شود. همانطوری که در قسمت ابتدایی اشاره شد، آدرس هر سلول از ترکیب آدرس یک ستون و یک سطر تشکیل شده است. اگر علامت $ قبل از آدرس ستون (قسمت حرف آدرس) گذاشته شود، حرکت در طول سطرها محدود شده و اگر این علامت قبل از آدرس سطر (قسمت عدد آدرس) گذاشته شود، حرکت در طول ستون‌ها محدود خواهد شد. بدیهی است، استفاده همزمان از علامت $ قبل از آدرس ستون و آدرس سطر، حرکت در هر دو جهت را محدود کرده و سلول کلاً ثابت خواهد ماند.

 آدرس دهی در اکسل به صورت مطلق و ترکیبی

 جدول محاسبه میزان مصالح مصرفی بتن ریزی در یک کارگاه ساختمانی است، از آدرس دهی مطلق و نسبی استفاده شده است. در این کارگاه از دو طرح اختلاط برای بتن ریزی های استفاده شده است. برای هر طرح، احجام بتن ریزی به طور جداگانه در سلول‌های C7 و C8 نوشته شده است.

 

در جدول فوق هر یک از مقادیر مصالح (سیمان، ماسه، نخودی و بادامی) در طرح اختلاط، باید به حجم بتن ریزی ضرب شوند تا مقدار کل مصالح مصرفی برای هر طرح بدست آید. با نوشتن فرمول در سلول D7 مقدار سیمان مصرفی به ازای ۵۸۵ متر مکعب بتن ریزی محاسبه می‌شود. با تعمیم این فرمول به صورت سطری (در سلول‌های F7، E7 و G7 ) برای اینکه با جابجایی فرمول، آدرس سلول مقدار بتن ریزی (۵۸۵ متر مکعب) تغییری نکند، این آدرس به صورت مطلق و با محدود کردن حرکت در جهت سطرها نوشته شده است. برای طرح شماره ۲ طرح اختلاط، فرمول در سلول D8 نوشته شده با این تفاوت که آدرس حجم بتن ریزی کاملاً مطلق نوشته شده است. بسته به مورد از هر ترکیب آدرس دهی مطلق می‌توان استفاده کرد. با کنترل مناسب ، نتایج یکسان خواهد بود.

 آدرس دهی در اکسل و نکات مهم آن

این مفهوم کلی آدرس دهی در اکسل است. همواره در آدرس دهی نسبی، فاصله سطر و ستونِ سلولِ داده نسبت به سطر و ستون سلولِ فرمول سنجیده می‌شود، و با جابجایی یا تعمیم سلول فرمول، سلول داده نیز به همان نسبت و در همان جهت حرکت می‌کند. در آدرس دهی مطلق، سلول داده همواره آدرس ثابتی دارد و با جابجایی یا تعمیم سلول فرمول، سلول داده هیچ حرکتی نخواهد داشت.

برای تبدیل آدرس نسبی به مطلق از کلید میانبر F4 نیز می‌توان استفاده کرد. آدرس سلول مورد نظر را در فرمول انتخاب کرده با یک بار فشردن کلید F4 آدرس کلا مطلق می‌شود، با دومین بار فشردن این کلید حرکت در جهت ستون‌ها محدود شده و با سومین بار فشردن این کلید حرکت در جهت سطرها محدود می‌شود، چهارمین بار فشردن کلید منجر به نسبی شدن مجدد آدرس خواهد شد.

همواره باید توجه کرد که بدون دلیل هیچ آدرسی نباید مطلق شود، چون هم کنترل محدودیت حرکت در جهت مناسب زمان بر است و هم بعضاً مطلق سازی بی دلیل آدرس، در محاسبات حجیم و گستره باعث بروز خطاهای فاحش می‌شود.                                                                                                         امید واریم ازآموزش اکلسل امروز نیز لذت برده باشیدکاربرد اکسل در فرمول نویسی

تجزیه وترکیب متن در اکسل

فرض کنید درون یک سلول یک متن یا عدد خاصی قرار دارد و شما قصد دارید که محتویات این سلول را به چند قسمت تقسیم کنید و در سلول‌های دیگری قرار دهید و یا بالعکس بخواهید محتویات چند سلول را ترکیب کنید و در یک سلول قرار دهید. این کار براحتی در اکسل قابل انجام است. در ادامه مطلب با آموزش امروز  همراه باشید تا با نحوه انجام این کار آشنا شوید.

 

تجزیه متن یک سلول به چند سلول

برای تجزیه محتویات یک سلول دو روش وجود دارد:

۱- نوشتن فرمول 

۲- ابزار در در

فرض کنید درون یک سلول یک متن یا عدد خاصی قرار دارد و شما قصد دارید که محتویات این سلول را به چند قسمت تقسیم کنید و در سلول‌های دیگری قرار دهید و یا بالعکس بخواهید محتویات چند سلول را ترکیب کنید و در یک سلول قرار دهید. این کار براحتی در اکسل قابل انجام است. در ادامه مطلب با آموزش اکسل امروز همراه باشید تا با نحوه انجام این کار آشنا شوید.

 

 

 

تجزیه متن یک سلول به چند سلول

 

برای تجزیه محتویات یک سلول دو روش وجود دارد:

 

۱- نوشتن فرمول 

 

۲- ابزار Text To Columns

 

 قبل از بیان این قسمت، لازم است با تعدادی از توابع جداسازی و یکپارچه سازی متون آشنا شوید.

 

  • تابع Right:

 

این تابع تعداد مشخصی از آخرین کاراکترهای یک رشته متنی را استخراج می‌کند (متن انگلیسی از سمت راست و متن فارسی از سمت چپ). ساختار (Syntax) این تابع به شکل زیر است:

 

=RIGHT(text,num_chars)

 

آرگومان text: این آرگومان، متنی است که می‌خواهید قسمتی از آن را استخراج کنید و می‌تواند ارجاع به یک سلول و یا نوشتن متن باشد.

 

آرگومان Num_chars: تعداد کاراکترهایی است که می‌خواهید از انتهای رشته متن استخراج شود.

 

 

 

  • تابع Left:

 

این تابع تعداد مشخصی از اولین کاراکترهای یک رشته متنی را استخراج می‌کند (متن انگلیسی از سمت چپ و متن فارسی از سمت راست). ساختار این تابع به شکل زیر است:

 

=LEFT(text,num_chars)

 

آرگومان text: این آرگومان، متنی است که می‌خواهید قسمتی از آن را استخراج کنید و می‌تواند ارجاع به یک سلول و یا نوشتن متن باشد.

 

آرگومان Num_chars: تعداد کاراکترهایی است که می‌خواهید از ابتدای رشته متن استخراج شود.

 

 

 

  • تابع Mid:

 

این تابع تعداد مشخصی از کاراکترهای یک رشته متن را با توجه به موقعیت شروع در رشته متن و تعدادی که شما مشخص می‌کنید، استخراج می‌کند. ساختار این تابع به شکل زیر است:

 

=MID(text,start_num,num_chars)

 

ورودی اول رشته متنی است که می خواهید قسمتی از آن را استخراج کنید، ورودی دوم موقعیت اولین کاراکتر و ورودی سوم تعداد کاراکترهایی است که می‌خواهید از متن خارج کنید.

 

 

 

  •  تابع Len:

 

این تابع تعداد کاراکترهای یک رشته متن را محاسبه می‌کند. اگر بین کلمات یک رشته متن فاصله وجود داشته باشد، این تابع هر فاصله را به عنوان یک کاراکتر می‌شمارد. ساختار این تابع به شکل زیر است:

 

=LEN(text)

 

این تابع یک آرگومان بیشتر ندارد و آن متن مورد نظر است که می‌خواهید تعداد کاراکترهای آن‌را محاسبه کنید.

 

 

 


 

تجزیه متن یک سلول

 

برای این کار می‌توان به دو روش عمل نمود:

 

روش اول) از طریق نوشتن فرمول

 

با استفاده از فرمولهایی که در بالا توضیح داده شد می توان محتوای یک سلول را تجزیه نمود. ممکن است دو حالت پیش آید:

 

  • حالت اول اینکه تعداد کاراکترهایی که قرار است از ابتدا، انتها یا میان یک رشته متنی استخراج شود معلوم و ثابت باشد.
  • حالت دوم اینکه این تعداد از پیش مشخص نباشد. برای حالت دوم می توان مثال نام و نام خانوادگی را در نظر گرفت که تعداد کاراکترهای نام یا نام خانوادگی افراد مختلف، از قبل معین نیست.

 

در تصویر زیر نحوه انجام این کار برای حالت اول نشان داده شده است.

 

 

 

مثال) جداسازی نام و نام‌ خانوادگی

 

همانطور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید برای جداسازی نام و نام خانوادگی چند تابع درون تابعی دیگر نوشته شده است. جدا کردن نام از نام‌ خانوادگی بوسیله تابع LEFT انجام می‌شود. برای ورودی دوم این تابع (تعداد کاراکترهای مورد نظر که قرار است استخراج شوند یعنی تعداد کاراکترهای نام) از تابع FIND استفاده می‌شود که در اینجا توضیح داده شده است. این تابع موقعیت کاراکتر فاصله را درون رشته متن می‌یابد و سپس یک واحد از آن کم می‌گردد تا موقعیت آخرین حرف نام مشخص شود.
برای جدا کردن نام خانوادگی، تابع MID بکار گرفته می‌شود. برای ورودی دوم این تابع (موقعیت اولین کاراکتر نام خانوادگی) از تابع FIND استفاده می‌گردد. این تابع موقعیت کاراکتر فاصله را درون رشته متن می‌یابد و سپس یک واحد به آن اضافه می‌گردد تا موقعیت اولین حرف نام خانوادگی تعیین شود. برای ورودی سوم تابع MID می‌بایست به طریقی مشخص شود که از اولین حرف نام خانوادگی به بعد چه تعداد کاراکتر باید استخراج شود. این کار به راحتی با استفاده از تابع LEN امکانپذیر است.

 

 

 


 

روش دوم) از طریق ابزار Text To Columns

 

در اینجا نیز ممکن است همان دو حالت پیش آید.

 

حالت اول: در حالتی که تعداد کاراکترهای مورد نظر برای استخراج ثابت و معین هستند به طریق زیر عمل کنید:

 

  1. سلول‌هایی که قرار است تجزیه شوند را انتخاب نمایید.
  2. از تب Data، بر روی گزینه Text to columns کلیک کنید.
  3. گزینه Fixed Width را انتخاب نمایید.
  4. بوسیله کلیک کردن در نقاطی که می‌خواهید کاراکترها از یکدیگر جدا شوند، ستون‌ها را تجزیه کنید.
  5. در فیلد Destination آدرس سلولی که می‌خواهید داده‌ها درج شوند را وارد کنید و بر روی Finish کلیک نمایید.

 

 

 

حالت دوم: برای حالتی مشابه جدا کردن نام و نام خانوادگی، به طریق زیر عمل کنید:

 

  1. سلول‌هایی که قرار است تجزیه شوند را انتخاب نمایید.
  2. از تب Data، بر روی گزینه Text to columns کلیک کنید.
  3. گزینه Delimited را انتخاب نمایید.
  4. گزینه Space را انتخاب کنید.
  5. در فیلد Destination آدرس سلولی که می‌خواهید داده ها درج شوند را وارد کنید و بر روی Finish کلیک نمایید.

 

 

 


 

ترکیب چند سلول در یک سلول دراکسل

 

برای این کار می توان به دو روش عمل نمود:

 

روش اول) در روش اول از کاراکتر & بین محتوای سلول‌ها استفاده می شود. فرض کنید می‌خواهیم نام و نام خانوادگی که در سلول‌های جداگانه درج شده‌اند را در یک سلول ترکیب کنیم. برای اینکه فاصله‌ای نیز بین نام و نام خانوادگی درج شود، فاصله را داخل گیومه قرار دهید و به فرمول بی‌افزایید. در تصویر زیر چگونگی انجام این کار نشان داده شده است.

 

 

 

روش دوم) از تابع CONCATENATE استفاده می‌شود. ورودی های این تابع داده‌هایی است که باید با یکدیگر ترکیب شوند. برای مثال زیر این تابع سه ورودی دارد؛ ورودی اول نام، ورودی دوم یک فاصله و ورودی سوم نام خانوادگی می باشد.

 

 

 

 

 



Text To Columns

 قبل از بیان این قسمت، لازم است با تعدادی از توابع جداسازی و یکپارچه سازی متون آشنا شوید.

  • تابع Right:

این تابع تعداد مشخصی از آخرین کاراکترهای یک رشته متنی را استخراج می‌کند (متن انگلیسی از سمت راست و متن فارسی از سمت چپ). ساختار (Syntax) این تابع به شکل زیر است:

=RIGHT(text,num_chars)

آرگومان text: این آرگومان، متنی است که می‌خواهید قسمتی از آن را استخراج کنید و می‌تواند ارجاع به یک سلول و یا نوشتن متن باشد.

آرگومان Num_chars: تعداد کاراکترهایی است که می‌خواهید از انتهای رشته متن استخراج شود.

 

  • تابع Left:

این تابع تعداد مشخصی از اولین کاراکترهای یک رشته متنی را استخراج می‌کند (متن انگلیسی از سمت چپ و متن فارسی از سمت راست). ساختار این تابع به شکل زیر است:

=LEFT(text,num_chars)

آرگومان text: این آرگومان، متنی است که می‌خواهید قسمتی از آن را استخراج کنید و می‌تواند ارجاع به یک سلول و یا نوشتن متن باشد.

آرگومان Num_chars: تعداد کاراکترهایی است که می‌خواهید از ابتدای رشته متن استخراج شود.

 

  • تابع Mid:

این تابع تعداد مشخصی از کاراکترهای یک رشته متن را با توجه به موقعیت شروع در رشته متن و تعدادی که شما مشخص می‌کنید، استخراج می‌کند. ساختار این تابع به شکل زیر است:

=MID(text,start_num,num_chars)

ورودی اول رشته متنی است که می خواهید قسمتی از آن را استخراج کنید، ورودی دوم موقعیت اولین کاراکتر و ورودی سوم تعداد کاراکترهایی است که می‌خواهید از متن خارج کنید.

 

  •  تابع Len:

این تابع تعداد کاراکترهای یک رشته متن را محاسبه می‌کند. اگر بین کلمات یک رشته متن فاصله وجود داشته باشد، این تابع هر فاصله را به عنوان یک کاراکتر می‌شمارد. ساختار این تابع به شکل زیر است:

=LEN(text)

این تابع یک آرگومان بیشتر ندارد و آن متن مورد نظر است که می‌خواهید تعداد کاراکترهای آن‌را محاسبه کنید.

 


تجزیه متن یک سلول

برای این کار می‌توان به دو روش عمل نمود:

روش اول) از طریق نوشتن فرمول

با استفاده از فرمولهایی که در بالا توضیح داده شد می توان محتوای یک سلول را تجزیه نمود. ممکن است دو حالت پیش آید:

  • حالت اول اینکه تعداد کاراکترهایی که قرار است از ابتدا، انتها یا میان یک رشته متنی استخراج شود معلوم و ثابت باشد.
  • حالت دوم اینکه این تعداد از پیش مشخص نباشد. برای حالت دوم می توان مثال نام و نام خانوادگی را در نظر گرفت که تعداد کاراکترهای نام یا نام خانوادگی افراد مختلف، از قبل معین نیست.

 

 

مثال) جداسازی نام و نام‌ خانوادگی

همانطور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید برای جداسازی نام و نام خانوادگی چند تابع درون تابعی دیگر نوشته شده است. جدا کردن نام از نام‌ خانوادگی بوسیله تابع LEFT انجام می‌شود. برای ورودی دوم این تابع (تعداد کاراکترهای مورد نظر که قرار است استخراج شوند یعنی تعداد کاراکترهای نام) از تابع FIND استفاده می‌شود که در اینجا توضیح داده شده است. این تابع موقعیت کاراکتر فاصله را درون رشته متن می‌یابد و سپس یک واحد از آن کم می‌گردد تا موقعیت آخرین حرف نام مشخص شود.
برای جدا کردن نام خانوادگی، تابع MID بکار گرفته می‌شود. برای ورودی دوم این تابع (موقعیت اولین کاراکتر نام خانوادگی) از تابع FIND استفاده می‌گردد. این تابع موقعیت کاراکتر فاصله را درون رشته متن می‌یابد و سپس یک واحد به آن اضافه می‌گردد تا موقعیت اولین حرف نام خانوادگی تعیین شود. برای ورودی سوم تابع MID می‌بایست به طریقی مشخص شود که از اولین حرف نام خانوادگی به بعد چه تعداد کاراکتر باید استخراج شود. این کار به راحتی با استفاده از تابع LEN امکانپذیر است.

 


روش دوم) از طریق ابزار Text To Columns

در اینجا نیز ممکن است همان دو حالت پیش آید.

حالت اول: در حالتی که تعداد کاراکترهای مورد نظر برای استخراج ثابت و معین هستند به طریق زیر عمل کنید:

  1. سلول‌هایی که قرار است تجزیه شوند را انتخاب نمایید.
  2. از تب Data، بر روی گزینه Text to columns کلیک کنید.
  3. گزینه Fixed Width را انتخاب نمایید.
  4. بوسیله کلیک کردن در نقاطی که می‌خواهید کاراکترها از یکدیگر جدا شوند، ستون‌ها را تجزیه کنید.
  5. در فیلد Destination آدرس سلولی که می‌خواهید داده‌ها درج شوند را وارد کنید و بر روی Finish کلیک نمایید.

 

حالت دوم: برای حالتی مشابه جدا کردن نام و نام خانوادگی، به طریق زیر عمل کنید:

  1. سلول‌هایی که قرار است تجزیه شوند را انتخاب نمایید.
  2. از تب Data، بر روی گزینه Text to columns کلیک کنید.
  3. گزینه Delimited را انتخاب نمایید.
  4. گزینه Space را انتخاب کنید.
  5. در فیلد Destination آدرس سلولی که می‌خواهید داده ها درج شوند را وارد کنید و بر روی Finish کلیک نمایید.

 


ترکیب چند سلول در یک سلول

برای این کار می توان به دو روش عمل نمود:

روش اول) در روش اول از کاراکتر & بین محتوای سلول‌ها استفاده می شود. فرض کنید می‌خواهیم نام و نام خانوادگی که در سلول‌های جداگانه درج شده‌اند را در یک سلول ترکیب کنیم. برای اینکه فاصله‌ای نیز بین نام و نام خانوادگی درج شود، فاصله را داخل گیومه قرار دهید و به فرمول بی‌افزایید. در تصویر زیر چگونگی انجام این کار نشان داده شده است.

 

روش دوم) از تابع CONCATENATE استفاده می‌شود. ورودی های این تابع داده‌هایی است که باید با یکدیگر ترکیب شوند. برای مثال زیر این تابع سه ورودی دارد؛ ورودی اول نام، ورودی دوم یک فاصله و ورودی سوم نام خانوادگی می باشد.

 

امید واریم آموزش اکسل امروز نیز مورد توجه شما عزیزان قرار بگیرد

رسم انواع نمودار، کاربردها و روش کشیدن آن‌ها در  اکسل

 نخستین مرحله‌ از رسم نمودار، وارد کردن داده‌ها در یک کاربرگ(worksheet) از برنامه‌ی اکسل می‌باشد. نام متغیرها یا گروه داده‌ها را نیز بالای ستون مربوط به آن بنویسید. معمولا متغیر یا گروه داده را در ستون اول و فراوانی یا مقدار هر گروه یا متغیر را در ستون بعد روبروی آن وارد می‌کنند.excelمتغیر یا گروه داده را به صورت خودکار، روی محور افقی و فراوانی یا مقادیر را روی محور عمودی نشان می‌دهد.    رسم انواع نمودار، کاربردها و روش کشیدن آن‌ها در  اکسل

انواع نمودارهای پیش‌فرض در برنامه‌ی اکسل وجود دارد که هر کدام دارای کاربرد ویژه‌ی خود می‌باشد. به عبارتی هر کدام از انواع نمودارها برای بیان داده‌های خاصی مناسب‌ترند. در  آموزش  امروزپرکاربردترین انواع نمودارها و نحوه‌ی رسم آن‌ها توضیح خواهیم داد.

نمودار میله ای:

هنگامی که داده ها یا متغیرهای گسسته یا طبقه‌بندی شده داریم، نمودار میله‌ای یک نمودار گویا برای نشان‌‌دادن داده‌هاست. برای مثال تعداد فرزندان خانواده یا تعداد افرادی که به یک سوال پاسخ مثبت داده‌اند، داده‌های گسسته‌اند. متغیر دما را می‌توان به عنوان مثال به سه دسته‌ی 34-25، 44-35 و 54-45 طبقه بندی کرد. برای تحلیل بسیاری از پرسش‌نامه‌ها نیز نمودار میله‌ای می‌تواند مناسب باشد.

برای رسم نمودار در اکسل داده‌ها را وارد کنید:

 

سپس ستون فراوانی‌ها را انتخاب کنید.

 

سپس از منوی بالا سربرگ Insert را کلیک کنید. انواع نمودار را در آن جا می‌بینید. برای رسم نمودار میله‌ای از الگوی Column یا Bar استفاده کنید.

 

بنا به کارایی نمودار مورد نظر و سلیقه‌ی خودتان می‌توانید هر یک از این پنج مدل نمودار را به عنوان نمودار میله‌ای انتخاب کنید. با کلیک روی نمودار مورد نظر، نمودار میله‌ای شامل مقادیر مورد نظر شما رسم می‌شود و به صورت یک شی جداگانه روی کاربرگ شما نشان داده می‌شود. با کلیک و راست‌کلیک بر روی بخش‌های گوناگون نمودارتان، می‌توانید گزینه‌های آن را از قبیل رنگ، نام نمودار، برچسب‌ها، سه‌بعدی بودن، پس‌زمینه‌ی نمودار و ... را به اشکال مختلف تغییر دهید. با گرفتن و کشیدن نمودار می‌توانید محل آن را در کاربرگ‌تان تغییر دهید.

 

در حالتی که بیش‌تر از یک متغیر وجود داشته باشد نیز می‌توان از نمودار میله‌ای استفاده کرد. مثلا اگر غلظت یک ماده را در سه دمای مختلف اندازه‌گیری کرده باشیم، برای رسم نمودار میله‌ای داده‌ها را وارد می‌کنیم:

 

متغیرهای مورد نظر را انتخاب کنید. توجه داشته باشید که متغیر دما را مارک دار نکنید زیرا نیازی نیست و نباید درون نمودار رسم شود. بعدا در قسمت نام‌گزاری محورهای نمودار می‌توانید آن را در نظر بگیرید.

 

 

مجددا با رفتن به قسمت insert و انتخاب Column یا Bar نمودار میله‌ای مورد نظرتان را انتخاب کنید. با کلیک روی نمودار مورد نظر، نمودار میله‌ای رسم می‌شود.

 

 

 

نمودار دایره‌ای:

نمودار دایره‌ای برای داده‌های گسسته و پیوسته قابل نمایش است. این نمودار برای نشان دادن نسبت بین اجزاء و یک کل بکار میرود. هنگامی که یک موضوع را به بخش‌هایی تفکیک کنیم، نمودار دایره‌ای بسیار مناسب است. مثلا درآمد یک شرکت به بخش‌های مختلف تعلق می‌گیرد. می‌توان آن را با نمودار دایره‌ای نمایش داد.

 

 برای رسم نمودار در اکسل ابتدا داده‌ها را وارد کنید:

با رفتن به قسمت Insert و انتخاب Pie نمودار دایره‌ای یا قطاعی مورد نظرتان را انتخاب کنید. با کلیک روی آن، نمودار دایره ای رسم می‌شود.

 

نمودار پراکنش:

در مواقعی که داده‌های متعدد دسته‌بندی نشده برای دو متغیر داشته باشیم و بخواهیم آن دو را نسبت به هم بسنجیم نمودار پراکنش نمودار مناسبی است. مثلا مقایسه‌ی معدل دانشگاه و معدل دیپلم. یا تعداد فرزندان و سطح درآمد.

برای رسم نمودار ابتدا داده‌ها را در اکسل وارد می‌کنیم.

 

 

سپس ستون‌های مورد نظر را انتخاب می‌

با رفتن به قسمت Insert و انتخاب الگوی Scatter نمودار مورد نظرتان را انتخاب کنید. با کلیک روی آن، نمودار پراکنش رسم می‌شود.

هم‌چنین برای پراکندگی داده‌هایی که دارای دو صفت هستند و مقایسه‌ی فراوانی، این نمودار مناسب به نظر می‌رسد.

نمودار خطی:

این نمودار شبیه نمودار پراکنده است با این تفاوت که چند گروه دارای دو صفت در محور عمودی و افقی نشان داده می‌شوند و نقاط مربوط به یک گروه با خط به هم وصل می‌شوند. این نوع نمودار برای تاکید بر روند و تغییرات مقادیر در طول زمان به کار می‌رود. برای رسم این نوع نمودار کافی است مانند روش‌های قبل داده‌ها را وارد و انتخاب کنید و با رفتن به قسمت Insert و انتخاب الگوی Linear نمودار موردنظرتان را انتخاب کنید.

هنگام انتخاب کردن (مارک کردن) داده‌ها توجه داشته باشید که تنها ستون مربوط به متغیر وابسته را انتخاب کنید و نام ستون‌ها را انتخاب نکنید. برنامه به طور خودکار ستون مربوط به متغیر مستقل را روی محور افقی و ستون مربوط به متغیر وابسته را روی محور عمودی نشان خواهد داد.

این نمودار پرکاربردترین نوع نمودار در اکسل است.

برای تغییر مشخصات نمودار می‌توانید روی آن کلیک کنید. در بالای صفحه، قسمت منو، سربرگ‌های Design، Layout و Format پدیدار می‌شوند. از آن‌ها برای ایجاد تغییرات گوناگون در نمودارتان استفاده کنید.

امیدواریم آموزش اکسل امرو ز نیز مورد اسفاده شما عزیزان قرار بگیرد

نمودار های داینامیک در اکسل

شاید برای شما هم این موضوع پیش آمده است که بخواهید وضعیت تعداد زیادی داده را در نمودار مشاهده کنید اما بایدبرای هر داده نمودار مجزایی بکشید که وقت و فضای زیادی صرف این کار می شود مخصوصاً اگر بخواهید برای یک داده وضعیت را درچندنمودارمشاهده کنید .نمودار های داینامیک در اکسل

آموزشی که آماده کردیم راه حل این مشکل است .
برای این کار مطابق دستور العمل زیر عمل می کنیم
1- ایجاد جدول ابتدا جدولی را طراحی کنید
مطابق معمول هدف از ایجاد اینچنین نمودار هایی زیبایی و جلب نظر مخاطب است .پس این بار هم پاره ای از اقدامات برای زیبایی نمودار خود انجام می دهیم .
2- از قسمت INSERT گزینه SHAPES را انتخاب می کنیم و شکل مربع را بر می گزینیم .و رنگ خاکستری را برای ان انتخاب می کنیم
3- از مسیر فوق شکل مثلث را انتخاب کرده (رنگ مشکی )
4- و در نهایت شکل یک مربع جهت دار را انتخاب می کنیم (رنگ سیز )


5- حالا از قسمت DEVELOPERدراکسل( برای اضافه کردن این قسمت در ریبون خود مسیر زیر را دنبال کنید :
FILE – OPTION – CUSTOMIZE RIBBON –
و از کادر سمت راست تیک مربوطه را بزنید )
وارد قسمت INSERT گزینه کامبو باکس را انتخاب می کنیم



روی باکس ایجاد شده کلیک راست کرده و گزینه FORMAT CONTROL را انتخاب و در کادر ظاهر شده در قسمت INPUT RANGE محدوده REGION را انتخاب میکنیم و در قسمت CELL LINK یک سلول خالی اختصاص دهید .در اینجا ما سلول C33 را اختصاص دادیم .سپس OK
حالا شما از کرکره ایجاد شده هر محدوده ای را انتخاب کنید عدد متناظر با آن محدوده در سلول C33 نمایش داده میشود

 

 

 

6-
دقت داشته باشید که در جدول اول عدد 4 مقابل SELECTED REGION همان خانه C33 است که در CELL LINK انتخاب کرده ایم.


در فرمول های فوق به دلیل اینکه هر محدوده از جدول در قسمت DEFINE برای اکسل تعریف شده نام آن نمایش داده شده است تا شما نیز بهتر متوجه محدوده انتخاب شده شوید .شما می توانید محدوده ای که  نام آن نمایش داده شده را به صورت دستی و یا با موس انتخاب کنید .
لازم به ذکر است که فرمولهای index و match از خانوانده lookup بوده و برای جستجو بکار می روند .در اینجا فرمول index به این معنی است که مثلاً از ستون then عدد واقع در ردیف 4 را بخوان ..
در شکل های فوق جدول calculations برای معرفی و نمایش ، جدول break-up و xy نیز که در ادامه برا آنها نمودار های bar و scatter ترسیم خواهد شد .
7- برای رسم نمودار bar برای جدول break – up محدوده جدول را انتخاب کرده

 

و برای رسم نمودار scatter برای جدول x,y ابتدا محدوده جدول را انتخاب کرده


حالا نمودار های ایجاد شده را در مربع خاکستری رنگ که اول ایجاد کردیم قرار می دهیم .
8- در نمودار scatter فوق در نقاط ابتدا و انتهای نمودار یک دایره و یک فلش مشاهده می شود .
این نمودار با توجه به جدول x,y از چهار نقطه تشکیل شده است شما لازم است روی نتقه ابتدایی و انتهایی جداگانه کلیک کرده به طوری که یکی از انها فقط انتخاب شود حالا  مسیر را دنبال کنید layout – format selection



اما با توجه به فایل اکسل که به عنوان پیوست برای شما قرار دادیم و همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید نوشته داخل مربع جهت دار سبز رنگ نیز با انتخاب هر گزینه تغییر می کند .



9-


ما در فرمول ها هر چیز را که بخواهیم به عنوان متن به نمایش در بیاید بین " " مینویسیم.
علامت & برا ی اتصال متن و فرمول استفاده می شود .
فرمول text : اگر بخواهید عددی را به فرمت خاصی نمایش دهید استفاده میشود



• شما برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید در قسمت Help نرم افزار text را تایپ کرده سپس text function را انتخاب کرده تا با کارایی بیشتر این فرمول آشنا شوید .
در اینجا ما می خواهیم عدد مورد نظر به شکل درصد نشان داده شود
فرمول ABS : این فرمول قدر مطلق عدد را بر می گرداند
حالا زمان اختصاص این فرمول به کادر سبز رنک است . روی کادر سبز رنک کلیک کرده تا به حالت انتخاب در بیاید سپس در نوار فرمول ، فرمول زیر را بنویسید و اینتر را بزنید
=$C$46
حالا نمودار شما اماده است .                                                                 امیدوارم این آموزش اکسل  مورد استفاده شما قرار بگیرد و از آن لذت برده باشید

جابه جایی ، صفحه بندی و چاپ در اکسل

تمام برنامه های ویندوز،خصوصیتی دارند که به آن (بریدن و چسباندن)گفته می شود . اکسل هم این خصوصیات را دارد و در آن می توان محتویات هر سلول و یا هر منطقه از سلولها را به سادگی،از جایی از جدول برید و حذف کردوبه جای دیگری چسباند .با این آموزش  همراه باشد تا با  نحوه ی عمل آن آشنا شوید

1-سلول یا منطقه ی مورد نظررا انتخاب می کنید .

2-در نوار ابزار اکسل ،روی نشانه برش (cut)،کلیک می کنید در این هنگام به دور منطقه ی انتخاب شده مرز متحرک ظاهر می شود که نشان میدهد ،منطقه ی مورد نظر بریده شده است.                                                                                جابه جایی ، صفحه بندی و چاپ در اکسل 

بریدن و چسباندن در اکسل   

تمام برنامه های ویندوز،خصوصیتی دارند که به آن (بریدن و چسباندن)گفته می شود . اکسل هم این خصوصیات را دارد و در آن می توان محتویات هر سلول و یا هر منطقه از سلولها را به سادگی،از جایی از جدول برید و حذف کردوبه جای دیگری چسباند .نحوه ی عمل چنین است:

1-سلول یا منطقه ی مورد نظررا انتخاب می کنید .

2-در نوار ابزار excel ،روی نشانه برش (cut)،کلیک می کنید در این هنگام به دور منطقه ی انتخاب شده مرز متحرک ظاهر می شود که نشان میدهد ،منطقه ی مورد نظر بریده شده است.                                                                                

 

 

3-در سلول مورد نظر برای انتقال کلیک کنید تا انتخاب شود.

 

4-روی نشانه چسباندن (paste) در نوار ابزار اکسل ،کلیک کنید.منطقه ی سلول مورد نظر،در مکان جدید چسبانده واز جای قبلی ناپدید می شود. 

 

 

 

 

 

کپی کردن در اکسل   

 

 

    بریدن و چسباندن باعث میشود که محتوای سلول ها از جای اولیه خود کنده و در جای جدیدی چسبانیده شوند. اما موارد بسیاری هست که نمیخواهید محتوای سلول ها دست بخورد و تنها میخواهید در جای دیگر، یک نسخه دیگر از آنها را داشته باشید. در این حالت ، باید ابتدا سلول های مورد نظر را به تخته برش ویندوز کپی کنید و بعد در جای جدید بچسبانید.

 

برای این کار، به روش زیر عمل کنید:

 

1-سلول یا منطقه مورد نظر را انتخاب کنید.

 

2- در نوار ابزار اکسل، روی نشانه برش (copy)، کلیک کنید. در این هنگام، به دور منطقه انتخاب شده مرز متحرکی ظاهر میشود که نشان میدهد منطقه مورد نظر، در تخته برش(clipboard) ویندوز ، قرار داده شده است. 

 

 

 

3- دور سلول مورد نظر برای انتقال ، کلیک می کنید تا انتخاب شود.

 

4- روی نشانه چسباندن در نوار ابزار کلیک کنید تا یک نسخه از محتویات منطقه انتخاب شده در مکان جدید قرار داده شود. داده های اصلی دست نمی خورند و سر جای خود می مانند.  

 

 

مرجع مطلق و مرجع نسبی در اکسل   

 

    

 

 در فرمول ها و توابع اکسل ، همواره از محتوای سلول ها و مناطق دیگر، استفاده میشود. در واقع ، فرمول ها و توابع، به سلول های دیگر که مرجع آنها هستند مراجعه میکنند.

 

      در اکسل دو نوع مرجع سلول وجود دارد: مرجع نسبی(relative reference) و مرجع مطلق (absolute reference). وقتی فرمولی را از یک سلول به سلول دیگر کپی کنید، متوجه تفاوت این دو مرجع خواهید شد. برای مشاهده این تفاوت تمرین زیر را انجام دهید.

 

 

 

   

 

 

 

       مرجع مطلق، همواره دقیقا به سلول های خاصی مراجعه میکند و تفاوت ندارد که فرمول را در کجای جدول اکسل، کپی کرده باشید.

 

برای اینکه مرجع مطلق رابه اکسل بشناسانیم بایداز علامت (($))استفاده کنیم.

 

علامت دلاررا درنشانی سلول یامنطقه،می توان پیش ازحرف نشانی،پیش از

 

عدد نشانی وهم پیش ازحرف وهم پیش ازعددنشانی به کاربردودرهرحالت،

 

نتیجه فرق خواهدکرد.جدول زیرتفاوت هارا نشان می دهد.  

 

 

 

اگرفرمول مثلابه این شکل واردشود

وقتی فرمول به جای دیگری کپی شوداتفاق زیرمی افتد.

C1

هم ستون وهم سطرعوض می شود.

C1$

ستون عوض نمی شودولی عرض عوض می شود.

C$1

ستون عوض می شودولی سطرعوض نمی شود.

$1$

ستون وسطر،هیچ یک عوض نمی شوند.

 

 

 

 

 

شمامی توانید درحین وارد کردن نشانی سلول یامنطقه،مستقیماّ علامت $راتایپ کنیدویا می توانید پس ازتایپ آن،با زدن کلیدf4نشانی رابه صورت مطلق درآورید.

 

وقتی نشانی سلول راتایپ کردید،باهربارفشار دادن کلید f4درصفحه کلید،یکی از انواع مرجع جدول فوق درنشانی فرمول اعمال خواهدشد.هروقت به نوع مرجع موردنظر رسیدید،می توانید کار راادامه دهید.

 

2-سلول B8 را در سلول B9،سلول C8 را در سلول C9 و سلول D8 را در سلول D9 کپی کنید.چه اتفاقی افتاد؟

 

3-روی سلول B9 دو بار کلیک کنید.آیا منطقه ی تابع جمع آن درست است؟روی سلول C9 و D9 هم دو بار کلیک کنید.آیا منطقه ی تابع جمع آن ها درست است؟چرا غلط است؟

 

سلول های B9،C9،D9 را پاک کنید.

 

4-اکنون روی سلول B8 کلیک کنید و در نوار فرمول، کل فرمول آن را انتخاب کنید.کلید F4 را فشار دهید.در نوار فرمول چه تغییری در فرمول مشاهده می کنید.چند بار کلید F4 را بزنید و تغییرات فرمول را مشاهده کنید.اکنون به قدری کلید F4 را بزنید تا فرمول به شکل کاملاً مطلق =SUM($B$5:$B$7) درآید.حالا کلید ENTER را بزنید.

 

5-اکنون سلول B8 را در سلول B9 کپی کنید.محتوای سلول B9 را با B8 مقایسه نمایید،نتیجه را شرح دهید.

 

6-روی سلول B9 دو بار کلیک کنید.منطقه یاب کدام منطقه را نشان می دهد؟حال روی سلول B8 دو بار کلیک کنید.منطقه یاب کدام منطقه را نشان می دهد؟علت چیست؟

 

7-فرمول های موجود در سلول های C8 و D8 را هم نسبی و در سلول های C9 و D9 کپی کنید.اگر این عمل را درست انجام دهید،محتوای سلول های بالا،با سلول های پایین باهم برابر خواهند بود.فایل را برای استفاده ی بعدی ذخیره کنید.اگر تمام فرمول را انتخاب کنید،F4 روی تمام آن عمل می کند اما اگر بخشی از فرمول را برگزینید،F4 روی همان بخش انتخاب شده عمل می کند.  

 

 


 

کپی کردن سلولها با استفاده از

 

 دستگیره ی پر کردن در اکسل    

 

 

 

یک راه دیگر برای کپی کردن داده های یک سلول در سلول های دیگر این است که دستگیره ی پر کردن آن را با ماوس بگیرید و به هر تعداد سلول که می خواهید،بسط دهید.طرز استفاده از دستگیره ی پر کردن را قبلاً دیده ایم.با تمرینی،مطلب را خواهیم آموخت:

 

1 – در تمرین قبل ، در سلول B3 ، کلمه فروش را تایپ کنید که با سلول پایین آن فروش فروردین خوانده شود .

 

2 – اکنون دستگیره ی پرکردن سلول B3 را بکشید و تکمه ی ماوس را رها کنید . چه اتفاقی افتاد ؟ شرح دهید .   

 

 

 

استفاده از عمل « کشیدن و رها کردن »

 

 ( Drag & Drop)در ویرایش داده ها  

 

 

 

یکی از راههای دیگر انتقال داده ها در کاربرگ،به کار گرفتن عمل «کشیدن و رها کردن»داده ها با ماوس است.در این عمل،نقش اصلی را با ماوس بر عهده دارد.

 

برای جابه جا کردن داده ها (مشابه بریدن و چسباندن)باید به طریق زیر عمل کنید:

 

1-منطقه مورد نظر را با ماوس یا صفحه کلید،انتخاب کنید.

 

2-مکان نمای ماوس را روی مرز منطقه انتخاب شده قرار دهید و کلید ماوس را فشار دهید و در همان حالت نگه دارید.

 

3-مکان نما را حرکت دهید و به جایی که می خواهید داده ها به آن منتقل سشوند بیاورید و کلید ماوس را رها کنید.

 

برای کپی کردن همان منطقه به جای جدید،فقط کافی است که در مرحله 3،به هنگام حرکت مکان نمای ماوس،کلید Ctrl را نیز پایین نگه دارید.

 

سلول هایی که با شیوه کشیدن و رها کردن منتقل یا کپی می کنید، باید به هم چسبیده باشند،یعنی مناطق گسسته را با این روش نمی توانید حرکت ده

«لغو کردن» [Undo] و «انجام مجدّد 

 

 عمل [Redo] در اکسل 

 

اکسل ، هر کاری را که شما انجام می دهید، یادداشت می کند. بنابراین همیشه می داند که در اثر کدام عمل شما ،چه تغییری در کار برگ حاصل شده است.پس،همیشه می توانید آخرین عمل خود را لغو کنید و به محض انجام کار، همه چیز به یک مرحله قبل بر میگردد.به این خصوصیّت اکسل «لغو عمل»[Undo] می گویند.

 

اما اکسل،هر عملی را که شما لغو کنید دور نمی اندازد و فراموش نمی کند ؛ بلکه آن را در جای دیگری یادداشت می کند.

 

بنابراین ، اگر شما پشیمان شدید و خواستید عملی را که لغو کرده بوده اید دوباره انجام دهید،می توانید این کار را از طریق خصوصیّت«انجام مجدّد عمل»[Redo] صورت دهید.

 

در منوی Edit هم فرمان UndoوRedo وجود دارد.

کاربر، همچنین می تواند چندین عمل را یک باره لغو و یا مجدّدا،اجرا کند. برای این کار، در نوار ابزار استاندارد اکسل، کنار  نشانه های UndoوRedo نشانه ای دیگر اضافه شده است که پیکان دارد و با کلید زدن بر روی آن، فهرستی از اعمال انجام شده ظاهر می شود و شما می توانید از این فهرست، هر چند گزینه ای را که می خواهید، انتخاب وUndoو Redoکنید. در شکل زیر در منوی Undo دو عمل اولی که  از فهرست انتخاب شده اند، حذف خواهند شد. لازم به ذکر است که عمل undo اکسل2003 حداکثر 16 مرحله قبل را نشان می دهد

چاپ  

اکسل می تواند به سادگی کاربرگ شما را چاپ کند . اما همیشه توصیه می شودذ پیش از چاپ چیزی را که میس خواهید چاپ شود ، پیش نگری (Preview) کنید .

در پیش نگری چاپ متوجه می شوید که در هر صفحه چاپ شده ، چه بخشهایی از کاربرگ چاپ می شود . در ضمن ، تمام خصوصیات آرایشی را کهبرای صفحه چاپی در نظر گرفته اید در پیش نگری آن می بینید . همچنین می توانید تعیین کنید .

برای پیش نگری چاپ  با ماوس روی کلید « پیش نگری » یا همان Preview print در نوار ابزار استاندارد کلیک کنید . بالافاصله کاربرگ به صورتی که چاپ خواهد شد در صفحه ، نمودار خواهد شد .                                                                         

کاربرگ در پنجره ی پیش نگری ، به نمایش در می آید و به اندازه ای کوچک می شود که در یک صفحه جا بگیرد . و شکل صفحه چاپ را کاملا به شما نشان می دهد . اما در این نوع نمایش نمی توانید ، صفحه چاپی را بخوانید . برای این کار باید با استفاده از کلید Zoom تصویر را بزرگ و قابل خواندن کنید . وقتی روی نشانه ی بزرگ نمایی کلیک کنید ، ابزار بزرگ نمایی ، به شکل یک ذره بین ظاهر می شود . با این ذره بین ، هر کجا که یک بار کلیک کنید ،  بزرگ نمایی از آنجا شروع می شود . اگر یک بار دیگر با همین نشانه ، کلیک کنید ، بزرگ نمایی به حالت قبلی خویش باز می گردد . 

در بالای پنجره پیش نگری چند نشانه ی دیگر هست که بر نحوه ی چاپ یا پیش نگری ، تاثیر می گذارد . و بدین شرح اند . 

  نشانه ی Next ( صفحه بعدی ) : با کلیک کردن روی آن ، به صفحه ی قابل چاپ بعدی خواهیم رفت .

  نشانه ی Previous    ( صفحه ی قبلی ) :  با کلیک کردن روی این نشانه ، به صفحه ی قابل چاپ قبلی خواهیم رفت .

  نشانه ی  Margins  ( حاشیه ها ) : با کلیک کردن روی این نشانه ، خطوط حاشیه ی صفحه چاپ و نیز فاصله های جدول چاپی را می توانید تنظیم کنید . خطوط و علایمی کهذ پس از زدن این کلید ، در صفحه چاپی ظاهر می شوند ، همگی با استفاده از ماوس جابه جا می گردند در این روش می توانید تنظیم های گوناگونی به عمل آورید .

  نشانه ی Page break preview ( پیش نگری مجزا شدن صفحات ) : با کلید زدن روی این نشانه ، نمای کوچک شده ای از کاربرگ ، ظاهر می شود که خطوط برش  چاپ در آن ترسیم شده است . و صفحات از هم مجزا شده اند . در زمینه ی صفحه هم شماره صفحه گذاشته شده است. 

  نشانه   Close  ( بستن ) : این نشانه پنجره ی پیش نگری چاپ را می بندد .

  نشانه ی Help   ( کمک ) : با زدن این نشانه ، امکسل در زمینه ی چاپ به شما کمک می کند . 

مشخص کردن نحوه ی چاپ

 

یکی از نشانه های منوی پیش نگری preview، که Page set up   است ، منویی با همین نام را بر صفحه ظاهر می کند که از طریق آن نیز برخی از پارامترهای چاپ ، تعیین می شود . در اینجا به آن منو پرداخته می شود . 

تعیین جهت صفحه:

 

با کلیک کردن روی عنوان portrait، صفحه چاپ به شکل ایستاده خواهد بود. اگر روی عنوان landscape کلید بزنید ، صفحه ، در جهت خوابیده چاپ خواهد شد

تعیین دقیق حاشیه های چاپ:                                         میتوان خطوط تعیین حاشیه ها را با ماوس حرکت داد و حاشیه های چهارگانه صفحه را مشخص کرد ، اما این کار زیاد دقیق نیست. با این همه اگر میخواهید این حاشیه ها را به دقت تعیین کنید ، زبانه دوم منویpage set up یعنی زبانه margins(حاشیه ها) را فعال کنید   

اکنون میتوانید، اندازه حاشیه ها را در منوهای با عنوان top(بالا)،bottom (پایین)،left(چپ)،right(راست) تعیین کنید. اندازه حاشیه سر صفحه و پا صفحه را نیز میتوانید با تعیین عدد دقیق در زیر عنوان header(سر صفحه) وfooter (پا صفحه) تعیین کنید.

 

وسط در وسط کردن منطقه چاپی:

 

وقتی چیزی در صفحه چاپ میشود از سمت راست حاشیه چپ تراز میشود. اگر میخواهید فاصله راست و چپ چیزی که چاپ میشود از گوشه راست و چپ صفحه به یک فاصله باشد، در قسمت center on pageاز زبانه margins ، گزینه horizotally(به طور افقی) را انتخاب کنید. اگر میخواهید فاصله بالا و پایین صفحه با آنچه در آن چاپ میشود مساوی باشد، در همین زبانه ، از منو گزینه vertically (به طور عمودی) را انتخاب کنید. بلافاصله در شکل کوچک موجود در منو ، تاثیر این انتخاب ها دیده خواهد شد و در صفحه چاپی نیز ، به هنگام چاپ اعمال خواهد شد.

تعیین سر صفحه و پا صفحه چاپی: 

 

 برای تعیین سر صفحه و پا صفحه چاپی در منوی page set up ، زبانه header/footer را فعال میکنیم . 

 دو خانه سفید خالی در بالا و پایین منو داریم که نماینده سر صفحه و پا صفحه چاپی هستند و باز، همان طور که مشاهدا میکنید ، در خانه زیر عنوان header(سر صفحه) و در خانه زیر عنوانfooter (پا صفحه) کلمهnone (هیچ چیز) به چشم میخورد. حالا اگر منوی footer یاheader را ، از طریق کلید زدن روی کلید پیکان دار سمت راست آن، فعال کنید، گزینه هایی را میبینید که خود اکسل، برای سر صفحه  یا پا صفحه پیشنهاد می کند و با انتخاب هر کدام،آنها بلافاصله مورد استفاده قرار می گیرند .از آن جملهد اند:شماره ی صفحه ،شماره ی صفحه وتعداد کل صفحات نام فایل و شماره ی صفحه وغیره.

شما می توانید یکی از این گزینه ها را انتخاب کنید ویا،ااگر هیچ یک را نپذیرفتید،خودتان سر صفحه وپا صفحه تیین کنید.برای این کار،دو کلید در این منو موجود است که یکی CUSTOM HEADER (سر صفحه ی سفارشی)ودیگریCUSTOM FOOTER (پا صفحه سفارشی)ست.هر یک از این دو کلید را بزنید،منوی مشابهی ظاهر خواهد شد که فقط در نام متفاوت است

اکسل ،هر یک از سر صفحه و پا صفحه را به سه منطقه ی مجزا تقسیم می کند،که با نام ها ی LEFT SECTION (بخش وسط)و RIGHT SECTION (بخش راست)در منو، مشخص می شوند.در خانه های سفید پایین هریک ازاین عنوان ها میتوان چیز های متفاوتی گذاشت.

ابتدا باید بگوییم که در این سه بخش از سر صفحه و پا صفحه،هر چه میل دارید می توانید تایپ کنید.از این کلمه تا هر چه درآن جای گرفت .اما چیز ها ی دیگری هم می توانید به سر صفحه و پا صفحه بیفزایید که از طریق نشانه های منو امکان پذیر است

 

از چپ به راست ،این نشانه ها به شرح زیر عمل می کنند:

 

هر بخش از متنی را که در سر صفحه یا پا صفحه تایپ کرده اید ،انتخاب کنید .سپس ،با استفاده از این کلید می توانید برای آن بخش انتخاب شده،نوع قلم حروف،اندازه و شیوه ی نگارش تعیین کنید.

 

 کلیک کردن روی این نشانه ،باعث می شود که کد &(PAGE) به سر صفحه یا پا صفحه ی شما افزوده شود. اکسل،به جای این کد شماره ی صفحهد چاپی می گذارد.

 

 کلیک کردن روی این نشانه ،باعث می شود،کد &(PAGE) به سر صفحه یا پا صفحه ی شما افزوده شود.اکسل به جای این کد،تعداد کل صفحات چاپی را می گذارد.

 

 کلیک کردن روی این نشانه ،به سر صفحه یا پا صفحه ی شما ،کد &(DATE) را می افزاید و در چاپ باعث می شود که تاریخ روز به جای آن چاپ شود.

 

وقتی روی این نشانه کلیک کنید،کد &(TIME) به سر صفحه یا پا صفحه افزوده می شود واکسل به جای این کد در هنگام چاپ ،ساعت چاپ شدن را قرار می دهد .زمان چاپ از وقت سیستم عامل گرفته می شود.

 

 وقتی این نشانه را کلیک کنید،کد &(FILE) به سر صفحه یا پا صفحه اضافه می شود.در هنگام چاپ به جای این کد،نام فایل چاپ خواهد شد.

 

با زدن این نشانه ،کد &(TAB) به سر صفحه یا پا صفحه افزوده می شود ودرهنگام چاپ ،نام کاربرگ به جای آن چاپ می شود

  تکرار سطر ها و ستون ها در نسخه های  چاپی                                                            

بیشتر وقت ها، کاربرگ بزرگ است ودر چند صفحه کنار هم چاپ می شود.در این مواقع،ممکن است بخواهید برخی سطر ها و ستونها در تمام نسخه های چاپی از کلیه ی مناطق کاربرگ چاپ شود. برای این کار از زبانه ی چهارم منوی page setup که زبانه ی sheet(صفحه ) است استفاده می کنید . 

در این منو بخشی بنام print titles وجود دارد که در شکل بالا مشخص است .دراین بخش دو گزینه داریم که یکی rowz to repeat at top(سطرهایی که در بالا تکرار می شوند) و دیگریcolumns to repeat at edge(ستونهایی که در لبه تکرار می شوند )است.

در خانه ی خالی مقابل این دو عنوان می توانید سطرها یا ستون های مورد نظر برای تکرار در کلیه صفحات را مشخص کنید برای این کار :

1-پس از فعال کردن این بخش از منو در خانه ی مقابل عنوان rowz to repeat at top[ کلیک میکنید تا فعال شود .

2-روی نشانه ی کنار این خانه نشانه ی پنهان کردن موقت منو کلید می زنید تا منو موقتا پنهان شود وبیشتری از جدول اکسل که زیر ان پنهان است اشکار گردد.

3-در این منو روی سطر هایی که میخواهید در بالای هر صفحه ی چاپی تکرار شود کلیک می کنید.میتوانید یک یا چند سطر را انتخاب کنید.

4-اکنون روی تکمه کناری این منو که در شکل بالا نشان داده شده است کلید می زنید تا کل منو دوباره ظاهر شود

5-برای گزینه ی columns to repeat at edge نیز به همین ترتیب کار میکنید .

6-با استفاده از print preview حاصل کار را می بینید و اگر مناسب تشخیص دادید چاپ میکنید .

مشخص کردن ترتیب چاپ

وقتی یک کاربرگ بزرگ داشته باشید میتوانید دستور بدهید که اکسل این کاربرگ بزرگ را به چه ترتیبی قطعه قطعه و چاپ کند . برای این کار:

 

1-در منوی page set up زبانه ی sheetرا فعال میکنید .

2- در بخشpage order دو انتخاب است:اگر مقابل گزینه یdown then over(اول ستون ،بعد سطر )را بزنید ، ابتدا کاربرگ به شکل عمودی می برد و بعد ،هر ستون را تکه تکه چاپ میکند و به سراغ ستون بعد می رود .حال ،اگر گزینه ی،over then down(اول سطر ،بعد ستون ) را انتخاب کنید ، کاربرگ را به شکل افقی تکه تکه میکند و بعد از چاپ هر تکه ،ان را جداگانه چاپ می کند.

چاپ منطقه ی خاصی از یک کاربرگ

بیشتر مواقع متوجه می شوید که به چاپ تمام کاربرگها نیازی نیست . و تنها چاپ بخشی از انها کفایت می کند . در اکسل می توانید دقیقا تعیین کنید که کدام منطقه را می خواهید چاپ کنید . برای این کار :

1 – در منوی page set up زبانه ی sheetرا فعال کنید .

2 – حالا در خانه ی مقابل عنوان print areae ( محدوده ی چاپ ) را کلیک کنید تا فعال شود . 

3 – روی نشانه ی پنهان کردن موقت منو ، در کگوشه ی راست ، خانه ی کذکور ، کلیک کنید تا منو موقتا پنهتان شود  .

4 – حالا منطقه ی مورد نظر را با ماوس یا صفحه کلید ، انتخاب کنید و مجدداً  روی همان نشانه کلیک کنید .

5 – با زدن نشانه ی   Preview print نتیجه را ببینید .

امیدواریم آموزش اکسل امروز موردتوجه شما قراربگیرد

نکات کاربردی اکسل در حسابداری

 درزمینه ی حساب داری  اکسل کمک زیادی میتواند بکند                                                       باآموزش اکسل امروز باما همراه باشید :    نکات کاربردی اکسل در حسابداری                                                                                                                                  ترفند شماره 1 اکسل: جمع زدن سریع با کلید ALT و =
کافی است که در انتهای یک سطر یا ستونی سلولی را انتخاب کنید و این کلید = + ALT را بزنید تا تابع SUM برای شما نوشته شود.

ترفند شماره 2 اکسل: کلیدهای تنظیم فرمت اعداد
جالب است بدانید که کلیدهای CTRL + SHIFT و اعداد 1 تا 5 برای فرمت سلول                          اعداد بکار می‌روند. خود من بیشترین استفاده را از کلید CTRL+SHIFT+1 می‌کنم که این کلید باعث نمایش یک عدد در حالت Number می‌شود.

ترفند شماره 3 اکسل: نمایش همه فرمول‌ها
با زدن کلید ` + CTRL حالت شیت اکسل عوض می‌شود و تمامی فرمول ها را به شما نماش می‌دهد. فراموش نکنید که با دوباره زدن همین کلید مجدد به حالت عادی شیت بر خواهید گشت.
نکته: علامت ` را در سمت چپ عدد 1 کیبورد کامیپوتر باید پیدا کنید. روی این کلید علامت ~ هم می بینید.)

ترفند شماره 4 اکسل: پرش به ابتدای یک سطر یا ستون از لیست با کیبورد
اگر فایل شما پر از اطلاعات باشد و مرتبا بخواهید به انتهای یا ابتدای لیست خود بروید شک نکنید که باید از کلیدهای ↓ + CTRL برای رفتن به انتهای ستون (سطر) و کلید ↑ + CTRL برای رفتن به ابتدای لیست هایتان استفاده کنید

ترفند شماره 5 اکسل: کپی کردن سریع فرمول در یک ستون از لیست
شک نکنید که کپی کردن و یا درگ کردن زیادی کاری سخت برای من حساب می‌شود. اگر یک لیست دارید و یک فرمول هم در آن لیست استفاده شده است که باید در سایر سطرها کپی شود، خوب کافیست که Double-Click کنید روی اون نقطه کوچیک!! (به نقطه مربع شکل کوچکی که هنگام انتخاب یک سلول می بینید اصطلاحا Fill Handle می گویند)
توجه: حتما باید برای اینکار یک ستون در کنار فرمول شما از قبل از داده ها پر شده باشد و اگر ستونهای کناری خالی باشند این کار انجام نمی شود زیرا اکسل نمی تواند حدس بزند که شما می خواهید تا کجا کپی کنید.

ترفند شماره 6 اکسل: اضافه و حذف یک سطر یا ستون
تقریبا یک کار مهم در اکسل اضافه و یا کم کردن سطر و ستون ها است . برای اینکار می توانید به راحتی از کلید- + CTRL (کنترل و منها) برای حذف و برای اضافه کردن = + CTRL+SHIFT (کنترل شیفت مساوی) برای اضافه کردن استفاده کنید.
توجه: اگر قبل از زدن این کلیدها سطر یا ستونی را انتخاب کرده باشد خود اکسل متوجه می‌شود منظور شما چیست و دیگر پنجره تصویر متحرک را نمایش نمی دهد.

ترفند شماره 7 اکسل: تنظیم عرض ستون‌ها در excel
فکر کنم که تقریبا همه شما این تکنیک را بلد هستید، اما بگذارید که برای آنهایی که آشنا نیستم بگویم که اگر بخواهید اندازه عرض ستون‌های یک لیست اکسل طوری تنظیم شود که متناسب با نوشته های آن ستون باشد (یعنی عرض ستون برابر شود با عرض بزرگترین نوشته) آنوقت کافیست که بر روی مرز بین دو ستون Double-click کنید.

ترفند شماره 8 اکسل: جابجا شدن سریع بین شیت ها
وقتی که شیت های شما زیاد است و می خواهید یک شیت خاص را از روی ظاهرش (نه اسم آن) پیدا کنید باید تک تک شیت ها را ببیند. خوب یک کلید عالی برای جابجا شدن بین شیت های اکسل داریم Ctrl + PageUP و Ctrl + pageDown

ترفند شماره 9 اکسل: Double-click بر روی ابزار Format Painter
تقریبا همه کاربران اکسل، آتلوک و ورد با ابزار Format Painter آشنا هستند و می دانند که این ابزار برای copy-paste کردن فرمت (تنظیمات ظاهر) استفاده می شود و جالب است که اکثر آنها نمی دانند که اگر روی این ابزار Double-Click کنند ، می توانند چندی بار از آن در جاهای مختلف استفاده نمایند.                                                                                                                 امید واریم این آموزش برایتان مفید بوده باشد

مرتب کردن اعداد با کمک Spin Button

 اکسل ابزار مرتب سازی کلمات و اعداد را ایجاد کرده است اما نکته این است که گاهی و به هر دلیلی می خواهیم جدول ها را سریعتر و بدون تغییر در ورودی اطلاعات مرتب سازی کنیم. می خواهیم بدانیم بیشترین فروش به ترتیب مربوط به کدام محصولات یا مشتریان است؟ نمونه این کاربرد در داشبورد محصولات و یا داشبورد فروش است. جاییکه نیاز داریم اعداد فروش را در هر دو حالت بزرگ به کوچک و کوچک به بزرگ مشاهده کنیم و اینکار را فقط با زدن یک دکمه انجام دهیم.دراین اموزش باماهمراه باشید.

مرتب کردن اعداد

گام اول: اعدادتان را منحصربفرد کنید:

برای جلویگری از خطاهای احتمالی بدلیل وجود دو عدد دقیقا یکسان مجبور هستید اعداد را یونیک کنید. برای اینکار هر یک از اعداد را با یک عدد بسیار کوچک منحصربفرد جمع نمایید.

 

گام دوم: یک Spin Button از تب Developer بیاورید.

گام سوم: با استفاده از فرمول CHOOSE, LARGE و SMALL ستون مرتب سازی شده را بسازید.

از آنجاییکه SPIN BUTTON را طوری تنظیم کردیم که فقط دو مقدار ۱ و ۲ را بگیرد در نتیجه می توانیم در اکسل با استفاده از فرمول CHOOSE مشخص کنیم که اگر عدد خروجی لینک  SPIN BUTTON یک بود از فرمول LARGE استفاده کند و اگر عدد دو برگردانده شد از فرمول SMALL استفاده کند.

=CHOOSE($G$2,LARGE($E$3:$E$10,$B3),SMALL($E$3:$E$10,$B3))

این فرمول را برای هر سطر تکرار کنید.

گام چهارم: نام محصول مرتبط با هر عدد را فراخوانی کنید

نام محصول هر یک از اعداد مرتبط را فراخوانی کنید و روبروی آن قرار دهید برای این کار باید از فرمول MATCH استفاده کنید تا جایگاه عدد مورد نظر را در لیست پیدا کند و سپس با استفاده از فرمول INDEX نام محصول را فراخوانی کند.

امید واریم ازاین آموزش اکسل نیز لذت بره باشید

فیت کردن دو یا چند نمودار در نرم افزار Excel

اکثر کاربران نرم‌افزار اکسل برای یک بار هم که شده با برازش منحنی برای داده‌های x و y یا Trend Line برخورد داشته‌اند. در واقع Trend Line به شما کمک می‌کند تا علاوه بر تشخیص روند تغییر داده‌ها، بتوانید تا حدودی وضعیت داده‌ها را پیش‌بینی (Forecasting) کنید. در ادامه مطلب با آموزش همراه شوید تا علاوه بر جزئیات Trend Line، با توابع کاربردی اکسل برای برازش منحنی نیز آشنا گردید.

  فیت کردن دو یا چند نمودار در اکسل

از Trend Line درEXCEL فقط می‌توان در منحنی‌های Area ،Bar ،Column ،Line و XY استفاده کرد.به خاطر داشته باشید که نمی‌توانید در نمودارهای 3D ،Radar ،Pie ،Doughnut و Bubble از Trend Line استفاده کنید.

برای اضافه‌ کردن Trend Line، پس از راست کلیک کردن روی منحنی داده‌ها، گزینه‌ی Add Trendline را انتخاب کنید تا پنجره Format Trendline باز شود.


 

در پنجره Format Trendline

 

در قسمت راست پنجره Format Trendline یعنی قسمت Trendline Options، بخش‌های زیر وجود دارد:

بخش اول: بخش Trend/Regression Type انواع Trendline‌ها را نشان می‌دهد که به شرح زیر است:

  • Exponential / نمایی؛ با فرمول Y=C.ebx که b و c اعداد ثابت هستند.

          - نکته: هنگامی که داده‌ها شامل اعداد منفی یا صفر باشند قابل استفاده نیست!

    • Linear / خطی؛ با فرمول Y=m.x+b که m شیب خط و b عدد ثابت (عرض از مبدا) است.

    • Logarithmic / لگاریتمی؛ با فرمول Y=c.Lnx+b که c و b اعداد ثابت هستند. 

    • Polynomial / چند جمله‌ای؛ با فرمول Y=b+c1x+c2x2+c3x3+...+cnxn که در آن c عدد ثابت است.

    • Power / توانی؛ با فرمول Y=C.xb که b و c اعداد ثابت هستند.
      - نکته: هنگامی که داده‌ها شامل اعداد منفی یا صفر باشند قابل استفاده نیست!

  • Moving Average / میانگین متحرک؛ با فرمول Ft=(At+At-1+...+At-n+1)/n

بخش دوم، بخش TrendLine Name می‌باشد.

بخش سوم، بخش Forecast یا پیش‌بینی می‌باشد که بر اساس نوع معادلات انتخابی در بخش اول، yهای قبل و یا بعد متناظر با xهای داده شده را پیش بینی می‌کند.

Set Intercept هم برای تعیین عرض از مبداء دلخواه می‌باشد.

با تیک زدن دو گزینه آخر یعنی Display Equation on chart و Display R-squared value on chart، به ترتیب معادله و ضریب رگرسیون (R2) متناظر با نوع Trendline انتخاب شده، روی نمودار نمایش داده می‌شود. در رگرسیون خطی ضریب رگرسیون مجذور ضریب همبستگی (R) است.

* نکته: چنانچه می‌خواهید از معادله‌ی پیشنهادی اکسل جهت درون‌یابی یا برون‌یابی استفاده کنید باید به دو نکته زیر توجه کنید:

۱- معادله‌ای مناسب است که ضریب رگرسیون آن نزدیک به یک باشد مثلا 0.99.

۲- اکسل بصورت پیش فرض، ضرایب معادله‌ را تا ۲ رقم اعشار نمایش می‌دهد. برای اینکه بتوانید با استفاده از معادله، y متناظر با یک x را محاسبه کنید برای دقت بیشتر باید از معادله‌ای استفاده کنید که تعداد ارقام اعشاری بیشتری داشته باشد. برای این کار مطابق شکل زیر روی معادله خط، راست کلیک کنید و گزینه Format trendline label را انتخاب کنید.

 
 

در پنجره باز شده زیر در قسمت Category گزینه Number را انتخاب و در قسمت Decimal places تعداد ارقام بعد از ممیز را افزایش دهید. دکمه Close را بزنید و از معادله جدید استفاده کنید.

 

علاوه بر استفاده گرافیکی از ابزار Trend Line، می‌توان از توابع اکسل نیز اطلاعات مفیدی بدون رسم نمودار به دست آورد.
۱- تابع Slope: محاسبه شیب رگرسیون خطی.

=SLOPE(Known Y values, Known X values)

برای مثال زیر شیب خط تقریبا 2.15 می‌باشد.

=SLOPE(B2:B6,A2:A6) = 2.15
 


۲- تابع Intercept: محاسبه عرض از مبدا رگرسیون خطی.که برای مثال بالا تقریبا 0.47- می باشد.

=INTERCEPT(Known Y values, Known X values)
=INTERCEPT(B2:B6,A2:A6) = -0.47

یعنی در واقع معادله رگرسیون خطی این مثال برابر است با:        y = 2.15*x -0.47

 

۳- تابع Forecast: برای پیش‌بینی y متناظر با یک x جدید بر مبنای رگرسیون خطی.

=FORECAST(New X Value, Known Y values, Known X values)
=FORECAST(15,B2:B6,A2:A6) = 31.778


۴- تابع GROWTH: برای پیش بینی y متناظر با یک x جدید بر مبنای رگرسیون نمائی.

=GROWTH(Known Y Values, Known X Values, New X Values, Const)
=GROWTH(B2:B6,A2:A6,15,TRUE) = 48.68

عبارت Const در تابع GROWTH، دارای دو حالت True (محاسبه b) و False (مقدار 1 برای b) می‌باشد.

امیدواریم این آموزش اکسل مفید باشد

معرفی توابع جمع شرطی در اکسل

                                                                                                                                             به احتمال زیاد تاکنون برای جمع زدن چند سلول از تابع Sum استفاده کرده‌اید. اما وقتی صحبت از جمع شرطی به میان می‌آید، دیگر تابع Sum به تنهایی کارایی ندارد. برای این کار در اکسل باید از توابع بسیار کاربردی Sumif و Sumifs استفاده کنید. در ادامه مطلب بااین آموزش  همراه باشید تا با این توابع آشنا شوید.

 معرفی توابع جمع شرطی در اکسل

جمع شرطی چیست؟

جمع شرطی یعنی محاسبه مجموع چند عدد البته با توجه به شرط یا شروط موجود.

برای انتقال بهتر مفهوم جمع شرطی، در ادامه با ذکر چند مثال این مفهوم را شرح می‌دهیم.

مثال ۱) جدولی را در نظر بگیرید که میخواهید:در محدودهA1:A6  از جدول زیر جمع اعداد کوچکتر از ۲۸ را محاسبه کنید


برای محاسبه این جمع از تابع sum دراکسل نمی‌توان استفاده کرد زیرا یک شرط وجود دارد و آن این است که جمع اعدادی را محاسبه کنید که کوچکتر از ۲۵ باشند. برای حل این مشکل می‌توان از تابع Sumifدر excel  استفاده کرد.

  • ساختار تابع در  Sumif به شکل زیر می‌باشد:
=SUMIF(range, criteria,[sum_range])
 

range: همان محدوده‌ای می‌باشد که قصد داریم شرط را بر آن اعمال کنیم. این محدوده می‌تواند شامل عدد، نام، آرایه و یا محدوده‌ای از اعداد باشد. (سلول‌های خالی و کاراکترها محاسبه نمی‌شود). در مثال فوق محدوده A1:A6 است.

criteria: همان شرط ما می‌باشد. این شرط می‌تواند شامل عدد، عبارت، یک سلول، متن و تابع باشد. در مثال فوق شرط اعداد کوچکتر از ۲۸ است.

نکته ۱: کلیه عبارات و شرط‌های ریاضی باید داخل گیومه " " باشد مگر اینکه شرط شما عدد باشد.

نکته ۲: در شرایط مشابه مثال فوق چنانچه بخواهید بجای نوشتن عدد ۲۸ در تابع آدرس آن یعنی A6 را در تابع درج کرد باید شرط را بصورت زیر بنویسید:


"<"&A6

sum_range: این گزینه اختیاری می‌باشد. زمانی از این آرگومان استفاده می‌کنیم که Range  ما شامل اعداد نباشد و یا اینکه اعدادی که قصد داریم مجموع آن‌ها را محاسبه کنیم در محدوده range قرار نداشته باشند که در مثال بالا هیچ یک از دو حالت فوق برقرار نیست. چون هم Range ما شامل اعداد است و هم اینکه اعدادی که قصد داریم مجموع آن‌ها را محاسبه کنیم در محدوده range قرار دارند. بنابراین در مثال ۱ از آرگومان sum_range استفاده نمی‌کنیم.

بنابراین مطابق توضیحات بالا برای مثال ۱ تابع Sumif به صورت زیر نوشته می‌شود.

=Sumif(A1:A6,"<28")

خروجی فرمول بالا برابر است با ۶۰.

در مثال بالا فقط از دو آرگومان range و criteria استفاده شده‌است. اگر بخواهیم از هر ۳ آرگومان Range و Criteria و Sum_range استفاده کنیم مثال ۲ را مشاهده کنید.


مثال ۲) جدولی را در نظر بگیرید که مربوط به پخش اقلام در یک منطقه زلزله زده می‌باشد.  ومی خواهیم مجموع کل “آب معدنی”های توزیع شده در کلیه مناطق را محاسبه کنید


باید مجموع اعدادی از ستون "تعداد" را محاسبه کرد که در ستون "کالا" دارای عنوان آب معدنی می‌باشند. به عبارت دیگر می‌خواهیم فقط اعداد ردیف‌های رنگی زیر را با هم جمع کنیم:

 

برای محاسبه جمع کل “آب معدنی”ها باید از فرمول زیر استفاده کرد:
=Sumif(B2:B10,"آب معدنی",C2:C10)

مطابق با ساختار تابع ،Sumif محدوده یا Range مورد نظر سلول‌های B2:B10 هستند که عدد نمی‌باشد. اکسل باید این محدوده را با شرط مطابقت دهد.

 Criteriaیا شرط ما در اینجا “آب معدنی” می‌باشد.

اعدادی که قصد داریم جمع کنیم در محدوده range قرار ندارند بنابراین باید از آرگومان اختیاری sum_range استفاده کرد. Sum_range محدوده اعداد متناظر با Range می‌باشد یعنی C2:C10 که در صورت مطابقت شرط، اکسل آن‌ها را با هم جمع می‌کند.

جواب مثال فوق برابر است با ۴۸۰۰.

 


مثال ۳) در مثال ۲ جمع کل "آب معدنی" را در منطقه "جنوب" محاسبه کنید.

در این مثال ما با دو شرط روبرو هستیم که به این علت نمی‌توان از تابع Sumif استفاده کرد و بجای آن باید از تابع Sumifs استفاده نمود. بوسیله این تابع می‌توان جمع‌های چند شرطی را انجام داد.

  • ساختار تابع Sumifs به شکل زیر است:
=SUMIFS(sum_range, criteria_range1, criteria1,[criteria_range2, criteria2],…)

sum_range: محدوده‌ای که می‌خواهیم آن را جمع کنیم. (در مثال فوق محدوده C2:C10 می‌باشد)

criteria_range1: محدوده شرط اول (محدوده شرط اول ما در این مثال، نوع کالا است یعنی محدوده B2:B10)

criteria1: شرط اول (آب معدنی)

criteria_range2: محدوده شرط دوم (محدوده شرط دوم ما در این مثال، منطقه است یعنی محدوده A2:A10)

criteria2:شرط دوم (جنوب)

=Sumifs(C2:C10,B2:B10,"آب معدنی",A2:A10,"جنوب")

خروجی فرمول فوق برابر است با ۲۰۰۰.


مثال ۴) در مثال ۲ جمع کل "آب معدنی" را در مناطق "جنوب" و "شمال" محاسبه کنید.

مثال فوق، مشابه مثال ۳ است، اما یک تفاوت کوچک وجود دارد و آن این است که در شرط دوم علاوه بر منطقه "جنوب"، منطقه "شمال" هم باید در نظر گرفته شود.

در اینحالت باید مشابه مثال ۳ از تابع Sumifs استفاده نمود اما با کمی تفاوت. شاید بخواهید برای حل مثال فوق، در فرمول قبل شرط جدید یعنی منطقه "شمال" را اضافه کنید اما نمی‌توان اینکار را انجام داد. چون تابع Sumifs پس از بررسی شرط منطقه "جنوب"، شرط منطقه "شمال" را بررسی می‌کند یعنی باید هر دو شرط برقرار باشد که چنین چیزی ممکن نیست که در یک سلول هم جنوب باشد و هم شمال. از طرفی درون تابع Sumifs نمی‌توان از OR استفاده کرد. برای حل این مشکل دو راهکار وجود دارد:

یا باید نام مناطق را درون کوشه بگذارید و همراه با تابع Sumifs از تابع Sum هم استفاده کنید:

=Sum(Sumifs(C2:C10,B2:B10,"آب معدنی",A2:A10,{"جنوب","شمال"})

یا اینکه از مجموع دو Sumifs استفاده کنید:

=Sumifs(C2:C10,B2:B10,"آب معدنی",A2:A10,"جنوب")+Sumifs(C2:C10,B2:B10,"آب معدنی",A2:A10,"شمال")

خروجی فرمول فوق برابر است با ۴۰۰۰.

 


مثال ۵) محاسبه مجموع اعداد بین دو تاریخ مشخص:

مطابق جدول زیر مجموع مقادیر ستون B در صورتیکه بین دو تاریخ 3/4/2014 و 5/10/2014 باشند را محاسبه کنید.

 

در واقع در این مثال هم دو شرط وجود دارد که بصورت زیر در تابع Sumifs قرار داده می‌شوند.

=SUMIFS(B2:B8,A2:A8,">=2014-03-04",A2:A8,"<=2014-05-10")

خروجی فرمول بالا برابر است با ۹۱.

 امید واریم این آموزش اکسل موردتوجه قرار گرفته شده باشد